مدلو

مدل لباس مانتو و چادر، دکوراسیون و جهیزیه،مدل آرایش، آشپزی و گالری عکس

انشا اذان | 10 انشاء درباره صدای اذان (متن ادبی کوتاه و بلند)

انشا اذان | 10 انشاء درباره صدای اذان برای دانش آموزان پایه های مختلف

صدای اذان برای ما مسلمانان آوایی ملکوتی است از جانب خدا ، دعوتی است روزانه به سمت رحمت بی کرانش و یاد آوری است که ما را از گرفتاری ها و مشغله ها بیرون میکشد و به سمت هدف حقیقی زندگی فرامیخواند . به همین جهت موضوع انشا اذان ، صدای اذان و موذن مضوعی معمول در نگارش انشا و تحقیق در مدارس است ، ما هم برای کمک به دانش آموزان و مربیان 7 انشا با موضوعات مربوط به اذان نوشته و گرد آوری کرده ایم که در این مطلب تقدیم حضور شما عزیزان و دوستان دلبرانه ای خواهیم کرد. با ما همراه باشید.

انشا اذان

انشا-اذان-۱

انشا اذان شماره یک 1 

موضوع انشا : انشا کوتاه و ساده در مورد اذان با مقدمه و نتیجه گیری

مقدمه : 

این انشا را با یاد و نام خداوند آغاز میکنم .

خداوندی که نشانه های مهربانی اش در همه جای جای هستی دیده میشود و صدای زیبای اذان یکی از این نشانه هاست .

انشا اذان 

متن انشا :

وقتی به دنیا می آییم اولین جملاتی که در گوشمان زمزمه میشود اذان است .

وقتی کودکی هستیم ساده ترین جملاتی که پدر و مادر ها به ما یاد میدهند جملات ساده و کوتاه اذان است .

وقتی بزرگتر میشویم و غرق در کار و درس میشویم و گاهی از یاد خداوند غافل میگردیم صدای اذان به ما یاد آوریم میکند که موقع نماز است .

وقتی گرفتاریم و به خاطر مشکل و گرفتای مضطرب و بی قرار هستیم صدای اذان به ما آرامش و قوت قلب میدهد چون خدا هست.

اذان از تولد تا مرگ با ما همراه است و به ما یادآوری میکند که خداس هست : « الله اکبر» و چه چیز بهتر از یاد بزرگی خداوند میتواند ما را آرام کند؟

این که وقتی در کار و درس و بی پولی و بیماری و هزار گرفتاری دیگر وقتی فکر میکنیم در این جهان تنهای تنهای هستیم و هیچ یاوری نداریم

صدای اذان به ما یاد آوری میکند که دنیا کوتاه است و تنها محلی است برای گذر و جهانی دیگر محل آرامش ابدی ماست .

به ما یاد آوری میکند که خدا از همه مشکلات ما بزرگتر است.

به ما یاد آوری میکند پیامبر مهربانی همچون محمد مصطفی صل الله علیه و آله داریم که رحمت خداوند برجهانیان است

و هر لحظه میتوانیم به در گرفتاری به او متوصل شویم

و وقتی بین درست و غلط زندگی سرگردان شده ایم از راه و روش او در زندگی پیروی کنیم .

به ما یاد آوری میکند که امامانی داریم از نسل علی علیه السلام که بهترین پیشوایان عالمند . پس چرا باید ترسان و غمگین شویم ؟

اذان ما را به رستگاری حقیقی فرامیخواند . آن هم نه به آرامی و با تاخیر

به ما میگوید به سوی رستگاری «بشتابید » که دنیا کمتر از چشم به هم زدنی خواهد گذشت و فرصت بسیار اندک است.

انشا راجب اذان ، انشا از اذان

نتیجه گیری :

در پایان انشای خود از خداوند مهربان سپاسگذارم که حتی وقتی من به خاطر گرفتاری های زندگی از یادش غافل میشوم او من را فراموش نمیکند . شاید اذان صدای ملائکه پروردگار است که من را صدا میزند . چون او خالق من ، بهترین دوستم و تنها تکیه گاه من در زندگی است . من را برای نماز و عبادتش صدا میزند، چون مرا دوست دارد با آنکه از من بی نیاز است. 

انشاء اذان

انشا درمورد اذان پایه نهم ، موضوع انشا اذان کلاس نهم

انشا اذان (۲)

انشا اذان شماره دو 2 

موضوع انشا : تاریخچه اذان - ارزش موذن در کلام ائمه 

مقدمه :

تاریخچه اذان در اسلام به زمان رسول خدا بر می گردد. در ابتدای ورود پیامبر بزرگوار اسلام به مدینه مسلمانان دور هم جمع شده بودند و برای چگونگی از اوقات نماز چاره اندیشی می کردند. هر کسی نظری می داد. اما چون ایده های آنها به نوعی تقلید از مذاهب دیگر بود،پذیرفته نشد. تا اینکه جبرییل بر پیامبر شعار اذان را ابلاغ کرد. رسول خدا(ص)نیزازعلی (ع) خواست که کلمات اذان را به بلال بیاموزد و از همان زمان بلال،غلام سیاه پوست آزاد شده تازه مسلمان به صورت رسمی مؤذن شد .

انشا در مورد اذان برای پایه نهم

متن انشا :

به دلیل اهمیت اذان،مؤذن نیز به سبب اینکه ذکر و یاد خداوند متعال را در قلب ها زنده می کند و انسان را به استفاده ازآن ثمره و بهره ای که خداوند متعال،برای مؤمنان در نماز قرار داده است دعوت می کند،ارزشی والا دارد.

انشا زیبا در مورد اذان

چنان که امام رضا(ع) از پیغمبر (ص) نقل می کنند که فرمود:

در قیامت مؤذنان ازهمه مردم سر افراز ترند. مؤذن بهترین یاورانسان است تا او بر فرایض خود تنبه پیدا کند. چون گاهی اشتغالات زندگی و ابتلائات مادی چنان انسان را سر گرم می کند که حتی از انجام واجباتش نیز غفلت می کند. در چنین شرایط، کسی که انسان را متوجه غفلت خود می کند، برانسان حقوقی پیدا می کند.

انشا در مورد اذان مقدمه

امام سجاد(ع) حق مؤذن را در رساله حقوق این چنین بیان می کند:

“و اما حق اذان گو این است که بدانی او خدایت را به یاد تو می آورد و تو را به حظ و نصیبی که داری،دعوت می کند و او بهترین یاور و کمک تو درانجام واجبی است که خداوند به عهده تو نهاده است. پس او را بر این کار سپاس گوی،همچنان که نیکو کاری را نسبت به خدا سپاس می گویی و باید بدانی که او نعمتی خدادادی است و باید با نعمت خدا خوشرفتاری کنی و در هر حال شکرگزار نعمت های الهی باش.”

انشا در مورد اذان ادبی

امام صادق(ع) در باره ارزش معنوی و پاداش و اجری که خداوند برای مؤذن قرار داده است،می فرماید:

“خداوند برای مؤذن تا آنجا که چشم کار می کند و می بیند و تا وقتی صدایش بلند است،غفران و آمرزش قرار داده و هر تر و خشکی که صدای او را می شنود،اورا تصدیق می کند. هرکس در مسجدی که مؤذن در آن اذان گفته،نماز بخواند،مؤذن در نماز او سهم دارد و هر کس که با اذان او توجه کرده،نماز بخواند،او نیز در قبالش حسنه می گیرد.”

ارزشهایی که برای این عمل بسیار ساده و هدایتگر ذکر شده است نشان می دهد خداوند به کسی که اذان می گوید اجر و پاداش فوق العاده مقرر کرده است و امام سجاد(ع)از آن به عنوان یک نعمت یاد می کند برای کسی که با صوت زیبای خود بانگ اذان را سر می دهد.

انشا در مورد اذان کوتاه

نتیجه گیری :

با توجه به این روایات است که در می یابیم حق مؤذن ،حقی است که ادای آن بر ما واجب شده تا ارزش اذان را نیز عمیق تر درک کنیم. ای معبود من ای ارام جانم مرا بخوان,بخوان تا به دعوتت لبیک گویم ودیدارهرزمانی که صدایم کنی آسمان هفتم تنهای تنها فقط من وتو. پیشکش معشوق حقیقی ام .

انشا در مورد اذان

انشا در مورد اذان پایه هشتم

انشا در مورد اذان (۱)

انشا اذان شماره سه 3 

موضوع انشا : صدای اذان از گل دسته مسجد نغمه جان بخش ملائکه  - انشا ادبی در مورد اذان و نماز

مقدمه :

حال که پس از شنیدن نغمه جان بخش اذان چون پرنده ای سبکبال دل به آسمان عشقت می سپارم آرام وآسوده جان دست هایم را به سوی آسمان تو بالا می آورم ونیت دیدار تو را می کنم .به گفت وگو باتو می نشینم. ستاره های قلبم چشمک زنان نوید بهشت رامیدهندانگار صدای اشنایی گوش جانم رامینوازد.صدایی که بذرعشق و معرفت رادر کویر وجودم میکارد وامیدبه رحمت حق را در دلم زنده میکند.

انشا درباره اذان برای  پایه نهم

متن انشا :

اری! اذان صدای ملایکه های خداست که خوش امد می گویند به نمازگزاران و بالهای خود را بر زمین می گسترانند تا فرش زمینیانی باشد که دعوت حق را لبیک گفته اند . نماز! اری واژه ی نماز که می شنوم پیمانه وجودم  از لطف و رحمت حق لبریز می شود و غنچه های وصل در باب وجودم شکوفا می شود چرا که نماز مشق عارفان و عاشقان است ، نماز نور دیده ی اهل یقین است. نمازچشمه جوشان و زلال توحید و معرفت است و نماز وسیله عروج انسان به معراج است.

وقتی به نماز می ایستم با شنیدن " بسم الله الرحمان الرحیم" ،گل امیدهمچون خنده ای برجانم می نشیند وبا شنیدن والضالین گناهانم برایم تداعی میشوند واشک خوف از چشمانم می بارد.

موضوع انشا درباره اذان

نورایمان در دلم تابیدن می گیرد و شوق وصل سراسر وجودم را فرا. دلم را آزاد از هر قیدوبندی به طرف آسمان پرواز می دهد تا حرم امن الهی شود چرا که خداوند خود گفته است که در قلب شکسته جای دارد دستانم را همچون مناره های مسجد رو به آسمان بلند می کنم و به بالهای فرشتگان پیوند می زنم تا مرا با خود به نوروروشنای هستی ببرند.وقتی به نماز می ایستم خودرا غرق در دریای لطف وکرامت الهی می بینم وحوض کوچک دلم لبریز ازباران وجود واحسان خداوند میشود وسراچه قلبم منور از نور حق میگردد .

انشا درباره اذان پایه نهم

آنگاه که در لحظه های تنهایی وبی کسی شکوفه نام خداونداز لبانم میتراود واز خویش رها میشوم وهاله ای ازعشق وروشنایی وجودم را فرا میگرد .چه زیباست لحظه ی نجوای با حق ،چه زیباست لحظه سبز رهایی از خویشتن و به خدا پیوستن ،چه زیباست سر نهادن بر خاک عشق و بندگی وغرق دریای حق شدن ،چه زیباست اشکهایی که از فرط گناه از گوشه چشم ،خود را به زیرمی اندازند تا به دریای جوشان حق برسند و چه زیباست ثانیه هایی که دل با نام ویاد خدا ارام می گیرد .

الهی بانگ اشنای اذانت مرا از گلدسته های عشق ومعرفت به سوی سجادهای از رازو نیاز می کشاند تا لحظه ای تاریک گمراهی را بگذرانم وصراط مستقیم را برگزینم وتو را به وحدانیت و یگانگی تسبیح گویم خواهم که حسنات ونیکی دنیا وآخرت را عطایم فرمایی و رهایی از اتش دوزخ را نصیبم سازی. خدایا! تو همانی که در مقابل فرشتگان به بندگانت مباهات می کنی که بندگانم به نماز ایستاده اند، تو همانی که جان تشنه ی هر مسلمانی را با نام خودت سیراب می گردانی.

انشا درباره صدای اذان

نتیجه گیری :

خدایا تو ارامش دل بی قرارانی، تو نور شب ظلمانی عاشقان وسالکانی.

الهی پس کویر خشکیده ی جان مرابا چشمه زلال نماز ابیاری کن تا دشت سبز اذان با ندای ا…اکبر،

ابتدا ما را به توحید و یگانگی خداوند فرا می خواند و یاد آور می شود که همه خلق و فرمان آفرینش از آن خداوند است،

مشیت او سبب هستی است و او دارای بزرگترین صفات عالیه است.

پس از آن گواهی به رسالت رسول خدا(ص)می دهد که دلسوزانه آموزه های الهی را به مردم ابلاغ نمود.

آن گاه یاد آور می شود که نماز بهترین عمل است

که رستگاری را در پی دارد. از این رو از مردم می خواهد که در اجابت این دعوت شتاب کنند.

انشا در مورد اذان نهم

مقاله درباره اذان

انشا در مورد اذان (۲)

انشا اذان شماره چهار 4 

موضوع انشا : اذان یادآوری قرار ملاقات ما با خدا

مقدمه :

اذان در که در کوچه و خیابان شهر پخش میشود یاد آور یک قرار ملاقات مهم است ،

قرار ملاقاتی که از سمت خالق برای مخلوقاتش معین شده است . در این انشا در مورد این قرار ملاقات مهم با شما صحبت میکنم. 

انشا درباره اذان با مقدمه

متن انشا :

صبح زود است و هنوز گرگ و میش صبح، چون صدای اذان را می شنوم خواب از چشمانم رخت بر می بندد

یاد قرار ملاقاتم می افتم قرار ملاقاتی که در یک طرف عبدی کوچک و در طرف دیگر مولایی بزرگ قرار دارد.در چنین ملاقاتی که حتما هم بسیار سرنوشت ساز و مهم است، عجله نکردن اشتباهی بس بزرگ به شمار می آید.از جایم بر می خیزم و قصد وضو می کنم.هنگامی که قطرات آب را بر روی صورتم می ریزم، در ژرفای ذرات آب، معبود را می بینم . معبودی که خالق و آفریننده همه چیز است.

هنگامی که آب این مایه ی طهارت بخش را بر دستانم می ریزم، امید وارم که دیگر از این دست کار خطا بر نیاید.هنگامی که پاهایم را مسح می کشم با تمام وجود به دنبال این هستم که دیگر این پا ها به جایی نروند که در آنجا ذکر و یاد معبودم نباشد.بعد از آنکه از وضو فارغ شدم به سمت سجاده ام می روم و آن را به آرامی باز می کنم .

انشا درباره اذان همراه با مقدمه

ناگهان عطر گل یاس کل فضا را در بر می گیرد .عطری که در اعماق آن قدرت خالق نهفته است. معبودی که بر همه چیز و همه کس تسلط کامل داردو آفریدگاری که قدرت مطلق است.هنگامی که شروع به اقامه گفتن می کنم با هر تکبیر گویا دری از توحید به روی من باز می شود.چون اشهد ان لا اله الا الله می گویم گویا نه تنها این جمله بر زبان من جاری می شود بلکه اعماق وجودم و ذره ذره تنم نیز همه با هم بانگ تهلیل سر می دهند. وقتی که اقامه را پایان می برم باتکبیری ملاقات خود را با معبودم شروع می کنم.

انشا درباره اذان متن کوتاه

با تکبیری که در آن عشق به خدا نهفته است نماز خود را آغاز میکنم تا  انتهای نماز که آن وقت خداحافظی و وداع فرا می رسد . همواره وداع ها سخت و دردناک بوده و اکنون نیز هست اما هیچ وداعی سخت تر از وداع با کسی نیست که او را از عمق دل و جان دوست داری . با دلی تنگ و پر از اندوه سلام می دهم :

السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته

السلام علینا و علی عباد الله الصالحین

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

و ملاقات من با معبودم به پایان می رسد .

انشا درباره اذان کوتاه

نتیجه گیری :

اذان یک یاد آوری و تذکر برای قرار های ملاقات 5 گانه ای است که من با خدا دارم و یاد آوری این مطلب است که او همواره در کنار من است و همواره یار و محافظ من .تنها اوست که از رگ گردن به من نزدیک تر است. اما ای پروردگار من !هر چه گویم از تو کم گفته ام ! ای خدایی که خود را به ما شناسانیدی و شیوه سپاسگزاری از خودت را به ما آموختی و در های علم پروردگاری ات را به روی ما گشودی و ما را به اخلاص ورزیدن در توحید خودت رهنمون گردانیدی و از شک ناباوری نگاه داشتی .

پروردگارا ! ما را در توحید و شناخت و ستایش خودت همواره پا برجا و مستحکم قرار بده و در های رحمت خود را به روی ما بگشای،و اما خدایا! ظهور آقا و مولا و سرورمان را هر چه زودتر نزدیک بگردان و مقدمات ظهورش را مهیا ساز و ما را از یاران و پیروان راستین حضرتش قرار بده.

انشا درباره اذان

انشا درباره اذان مقدمه داشته باشد

انشا درباره اذان (۱)

انشا اذان شماره پنج 5 

موضوع انشا : صدای اذان از تولد تا پایان زندگی - مفهوم اذان 

مقدمه :

اذان صدایی است که از بدو تولد در گوش ما خوانده شده است و هر روز نیز به آن گوش می دهیم. آیا به صدای اذان صبح گوش کرده اید؟ لذت بخش ترین صدایی است که در سکوت گرگ و میش به گوش می رسد. . .

موضوع انشا اذان کلاس نهم

متن انشا :

صدای بانگ خوش اذان که روزانه پنج بار طنین انداز روح بشریت می شود و با صدای در امدن اذان مردم از جای خود بلند می شود و وضو می گیرند و یا به صدا در امدن اذان مردم از جای خود بلند می شود و وضو می گیرند و یا در خانه به صورت فرادی و یا در مسجد به صورت جماعت نماز خود را می خوانند و دست به دعا به سمت پروردگار می برند و طلب مغفرت و امرزش می کنند.

صدای اذان حتی یک ثانیه در تمام دنیا قطع نمی شود.ان هم به دلیل این است که زمین گرد است و ساعت طلوع و غروب خورشید در جای جای جهان متفاوت است.بنابراین در هیچ جایه دنیا صدای اذان قطع نمی شود و دائما در حال نواخته شدن می باشد.

اذان که با بزرگی خداوند شروع می شود و بابزرگی خدا و نبود هیچ معبودی جز او به اتمام می رسد و در این راه برای به صدا در اوردن اذان خیلی از پیامبران و انسان های بزرگ تمام تلاش خود را کرده اند و جان خود را در این میان از دست داده اند تا همیشه اذان به صدا در بیاید تا شاید حتی یک نفر از خواب غفلت برخیزد و دست از گناه بکشد.

اذان یکی از هشدارهای بسیار دلنشین و خوش صدای پروردگار می باشد تا یاداور شود برای مردمی که چشم از حقایق دنیا بسته اند و کورکورانه زندگی می کنند و روزانه پنج بار و در یک سال ۱۸۲۵ بار این هشدار را به صدا می اورد و این نشان از فرصت های زیاد پروردگار است که بنده ی خود می دهد تا که شاید از راهی اشتباه خود باز می گردد و در مسیر درست و الهی قدم بر دارد.

موضوع انشا درباره اذان

نتیجه گیری :

ما مسلمانان کشور ایران هستیم و مانند سایر کشورهای مسلمان بانگ اذان همیشه نواخته می شود و مانیز باید اذان و نماز و نماز و قران را بخوانیم تا شاید رستگار شویم.

موضوع انشا اذان

موضوع انشا برای اذان

انشا درباره اذان (۲)

انشا اذان شماره شش 6 

موضوع انشا : انشا ادبی در مورد اذان و معانی و مفاهیم آن 

مقدمه :

به نام خداوندی که ما را فراموش نمی کند ، و حتی واجباتی مثل نماز و روزه را قرار داده است تا با یاد آوری او رنگی بهتر و زیباتر به زندگی خود بدهیم و با یاد او از بدی ها بپرهیزیم و به سوی خوبی بشتابیم . همانند آنچه در اذان میگوییم " حی الی الصلاه ، حی علی خیر العمل " انشای خود را با یاد او آغاز میکنم. 

موضوع انشا راجب اذان

متن انشا :

خود را چون قطره ای در دریای بیکران مهر ورحمتت حس می کنم ،  جانم از عشق دیدارت لبریز است .تاکنون چنین حس زیبایی نداشتم . امروز که می نویسم واذان را برلب از جانم می خوانم زیباترین حال را دارم حسی معنوی ، حسی چون رود های  روان که از دریای مهربانی تو سر چشمه می گیرند با شنیدن  ذکر

 " لا اله الا اله " 

هر چیز دنیوی بار دیگر ارزشش را برایم از دست داد .

از هرچه وابستگی بود رها شدم آن چه را تا امروز دوست داشتم ودر گوشه ای از قلبم برایش جای خاصی باز کرده بودم کوچک وبی ارزش شد ؛ چون نام تورا شنیدم و خواندم جز تو کسی برایم نیست که اینچنین با ارزش باشد . می دانم این خداهای دروغین که انتظار معجزه از آن ها داشتند پوچ وبی ارزش اند وتنها تویی که خدای منی تورا می ستایم که ستایشت آرام روح و جان من است و حال پس از شنیدن این نغمه جانبخش چون پرنده ای سبکبال دل به آسمان عشقت می سپارم آرام وآسوده جان دست هایم را به سوی آسمان تو بالا می آورم و نیت دیدار تو را می کنم .

به گفت وگو باتو می نشینم ای بهترین معبود من ! جانم را با نور یادت همواره شاداب وتازه ومعنوی گردان دیگر چه غم دارم وچه کم ؟!وای برمن اگر نتوانم آن بنده ی شایسته ای باشم که تو می خواهی !وقتی این سه شهادت را می شنوم ومی خوانمئ که تو خدایم

موضوع انشا درباره صدای اذان

 اشهد انّ محمداً رسول الله، اشهد ان محمداً رسول الله 

 ” اشهد انّ علیا ولی الله ، اشهد انّ علیاً ولی الله ” 

محمد (ص) پیامبرم و علی ( ع ) ولی و سر پرستم است حس عجیبی به من دست می دهد ؛ حس پرنده ا ی که از قفس تنگ خودش رها می شود ودر آسمان عشقش به پرواز در می آید .

موضوع انشا صدای اذان مسجد

 "حی علی صلاه "

شتاب به سوی نماز . شتاب زباتز موذن می خواند  آری شتاب به سوی خوبی ها ، به سوی عشق وبه سوی معشوق ازلی و ابدی .این شتاب زیباست و لازم و واجب .می شتابم تابر سجاده ی مهربانیت بنشینم و برای تو  بگویم واز تو بخوانم.

انشا درباره ی صدای اذان

” حی علی الفلاح ، حی علی الفلاح”

شتاب  برای چه ؟ آری رستگاری رستن از دنیا و مادیات رستن از خود هایی که مرا احاطه کرده اند ؛ خودبینی ها ، خودپرستی ها خود شیفتگی ها وهزاران خود هایی که نمی گذارند به تو برسم پای قلبم را در زنجیر می کنند پس می شتابم تا برهم از آ ن ها وبرسم به یکی که آن تویی این است رستگاری

انشا درباره صدای اذان

میشنوم ” حی علی خیرالعمل ، حی علی خیرالعمل ”

احساس می کنم و باورم این است که شتاب هایی را که فرمانم می دهی شتاب های لذت بخشی است واین بار شتاب برای بهترین کارها آری می دانم به این کار که مرا خواندی بالاتر از هر کاریست که در دنیا دارم وانجام می دهم بهترین کاریست که نه برای جسمم بلکه می توانم برای ساختن روح و جانم انجام دهم  کاری پر از خیر معنوی  پر از زیبایی اخروی آه چه احساس خجسته ایست

انشاموضوع اذان با ساختارش

” الله اکبر ، الله اکبر ”

و بار دیگر باوری دوباره که تو بار دیگر آن کلام زیبا راشنیدم باعظمتی ، بزرگی ، بزرگتر از پندارهای ما وچه ستودنی است این بزرگی ات

نتیجه گیری :

خداوندی تو بزرگی و بزرگی ات ستودنی است ، از تو درخواست میکنم نماز و عبادات دیگر ما را هر چند ناچیز و نادرست و مایه شرمساری ما باشد به عظمت و کرم خود بپذیری و هرگز و حتی یک لحظه ما را به خود وانگذاری.

موضوع انشا درباره ی اذان

موضوع انشا با اذان

انشا صدای اذان (۱)

انشا اذان شماره هفت 7 

موضوع انشا : صدای اذان را دوست دارم

مقدمه :

من عاشق صدای ملکوتی اذانم و آنچه میخواهم در این انشا بنویسم

علت دلبستگی به این نوای آسمانی است ، پس به نام خداوند منان انشای خود را آغاز میکنم .

انشای صدای اذان

متن انشا :

صدای ملکوتی اذان موذن ازگلدسته های فیروزه ای مسجد محله پر کشیده

و آرام آرام بر جان عاشق دیدارم نشست بار دیگر آرامشی گرفتم

و کام جانم شیرین شد از حلاوت آری تو بزرگی ، بزرگتر از آن چه در ذهن وعقل ما بگنجد

الله اکبر ، الله اکبر

 این نوای روحبخش،  تو بزرگی و من حقیر در برابر این همه عظمت و بزرگواری آماده ام

تا بر سجاده ی عشقت بنشینم ونیازم را باتو راز گویم ؛

نیاز تو را داشتن ، تورا خواستن و با تو بودن

هر کلام اذان مرا بیشتر از پیش از خود بیخود می کند

.وقتی موذن می خواند:

اشهد انّ لا اله الا الله، اشهدانّ لا اله الاّ الله

 به خود می آیم  بله منم ؛

من که باز شهادت به یگانگی وبی همتایی تو می دهم به اینکه جز تو خدایی ندارم .

حس می کنم هر بار که اذان می شنوم مفهومی تازه و پر معناتر از این ذکر می فهمم

و می گویم وای بر من اگر گاهی تورا با غفلتم فراموش می کنم .

من که شهادت می دهم جز تو خدایی نیست

پس چگونه می توانم به جز تویی امید ببندم

انشا وقتی صدای اذان را میشنوم ، انشا درباره صدای اذان

حال عجیبی دارم در خود غرقم که با ز می شنوم؛

 اشهد انّ محمداً رسول الله، اشهد ان محمداً رسول الله 

چقدر این شهادت دادن را  پدوست دارم !

احساس خوب اینکه مسلمانم و محمد پیامبرم است ۵ مرتبه با زبانم و هزاران هزار بار با دلم اورا نام می برم

آه چه زیبا ست مسلمانی

 ” اشهد انّ علیا ولی الله ، اشهد انّ علیاً ولی الله ” 

نام علی را که می شنوم بند بند وجودم از اشتیاق می لرزد

واز اینکه نام مولایم زینت بخش جان و روحم گردیده سپاس می گویم

انشای صدای اذان مسجد

نتیجه گیری :

اذان برای من تنها یادآوری باری خواندن نماز نیست ، بلکه تکرار عباراتی است که با گفتن آن انگار روحی تازه به کالبد مسلمانی ام دمیده میشود ، به خودم یاد آوری میکنم که خدایی دارم و پیامبری مهربان و امامانی بزرگوار و از تکرار و تکرار و تکرار این جملات دلم گرم میشود و آرام میگیرد. به همین خاطر است که عمیقا دلبسته صدای زیبای اذانم . 

انشا صدای اذان

انشا صدای اذان پایه نهم ، انشا صدای اذان نهم

انشا صدای اذان (۲)

انشا اذان شماره هشت 8 

موضوع انشا : خاطره من از اذان 

مقدمه : 

صدای اذان برای من یک خاطره شیرین را یادآوری میکند که تاثیر زیادی روی زندگی و نماز خواندن و عبادات من داشته است ، امروز میخواهم با بیان آن خاطره نظر خودم را پیرامون نماز و اذان با شما در میان بگذارم.

به نام خداوند بخشنده مهربان

متن انشا در مورد اذان

متن انشا :

نصف شب بود داشتم با تبلتم ور میرفتم که یهو صدای اذان رو شنیدم . ساعت ۴.۴۵دقیقه بود … میخواستم برم نماز بخونم که احساس کردم یه چیزی داره جلومو میگیره‌. اذان هنوز تمام نشده بود و من هم دو دل بودم که نماز بخوانم یا با تبلتم ور برم .

صدای اذان حی الصلاه حی الصلاه
بشتابید به سوی نماز .به شتابید به سوی نماز

حی الفلاح حی الفلاح
بشتابید به سوی رستگاری .بشتابید به سوی رستگاری

اذان تمام شد و من تبلتمو کنار گذاشتم و در همین حال که نشته بودم به فکر فرو رفتم و یه خاطره ی رو به یاد اوردم .

که یه روز عصر دم در خونه داشتیم بازی میکردیم

و پدر و پدر بزرگم هم کنار در نشته بودن سرگرم صحبتشون بودن .

مسجد نزدیک بودو هر روز مغرب موذن مسجد از کنار در خانه ما رد میشد

و با پدر و پدر بزرگم احوال پرسی کرد ولی اون روز موذن نرسید اذان بگه

انشا ساده در مورد اذان

و کسی هم نبود که اذان بگه همه منتظره اذان بودن که پدر بزرگم بهم گفت برو پسرم اذان بگو

و من خیلی استرس داشتم اولین باری بود که میخواستم اذان بگم

حس خیلی خوبی داشتم ، احساس سبکی و نشاط میکردم

رفتم اذان گفتم و از اون روز به بعد همیشه در خونه مینشستم که اگه حاج رسول نرسید برا اذان برم اذان بگم

خلاصه این خاطره اینه که ما بچه ها باید از دوران کودکی به دنبال نماز عبادت خداوند باشیم

و هر موقع اذان داده میشه با دقت کامل گوش کنیم و ساکت باشیم سعی کنیم

که در حین اذان در دلمان تکرار کنیم و همیشه یه قدم از شیطان جلوتر بباشیم

و نزاریم که شیطان در نماز خواندن جلوی مارو بگیره. اذان تمام شده بود و من بلند شدم

رفتم نمازم و خوندم و اون روز تونستم از شیطان جلو بزنم و همه ی نمازامو بخونم

و اون روز رو با احساس لذت بخشی که داشت بگذرونم بعد از نماز با خیال راحت خوابیدم.

انشا در مورد اذان برای کلاس نهم

نتیجه گیری :

همه ما در طول روز مشغولیت هایی داریم ولی وقتی اذان گفته میشود به ما تذکر داده میشود که وقت اذان است و به قول شهید مطهری « به نماز نگو کار دارم به کار بگو وقت نماز است » اذان و بخش آن از گلدسته های مساجد به ما یاد آوری میکند که اهمیت نماز بیش از کارهای روزمره است و باید به سوی کارهای خوب و از جمله نماز " شتافت "

این انشا از سایت انشا سرا با کمی تغییرات بازنشر شده است .

خاطره موذن و اذان گویی

انشا در مورد بانگ اذان

انشا اذان (۱)

انشا اذان شماره نه 9 

موضوع انشا : اذان و معنی و مفهوم اذان به زبان ساده 

مقدمه :

اهمیت اذان از این جهت است که به انسان یادآوری میکند که خدا بزرگ است و خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد و گواهی میدهد به فرستادش حضرت محمد(ص) و ولی خودش حضرت علی (ع) و دعوت میکند به سوی نماز و اعلام میکند که راه رسیدن به رستگاری نماز است و بهترین کارهاست و دوباره به بزرگی خدا و یکتا بودن خالق هستی تأکید میکند و هرمرتبه دوبار تکرار میشود که شاید بار اولش را نشنیدند ولی از بار دوم غفلت را کنار بگذارند . با علم به اهمیت اذان انشای خود را در باره اذن آغاز میکنم.

انشا درمورد صدای اذان

متن انشا :

معنی کلمه اذان یعنی آگاه کردن،  فراخواندن هم معنی میدهد

و عبادتی ست که از جانبه خداوند یکتا به پیامبر(ص) وحی شده است که انسان را به زمان اقامه نماز فرابخواند و آگاه کند ،

چون انسانها خود نمیتوانند تشخیص دهند که چه ساعتی از شبانه روز ، زمان اقامه نماز است

برای همین در شهرها و محله هامساجدی بنا شدن که این متن زیبا توسط اشخاصی در مساجد با صدایی رسا خوانده شود

تا به گوش تمام ساکنین اطراف آن برسد که به این افراد مؤذن میگویند.

البته خواندن اذان واجب نیست ولی بهتر است که خوانده شود

یعنی مستحب است و بعد از اذان اقامه خوانده می شود و موذن باید عادل و بینا باشد و صدای

رسا و بلندی داشته باشد و به اوقات نماز کاملا آگاهی داشته باشد

اولین موذن اسلام بلال حبشی بود , که به دستور پیامبر در مدینه اذان گفته است .

گفته می شود پیامبر برای فراخوانی مردم برای جنگ بدر نیز از اذان استفاده کرده اند .

معمولا مسلمانان بعد تولد نوزاد در گوش او اذان می گویند ، البته در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ اقامه ، این رسم

یکی از سنتهایی که از زمان پیامبر تا به امروز هم رواج دارد .

دلیلش هم اینکه اولین کلماتی که نوزاد به گوشش میرسد خبر از عظمت و بزرگی خدای یکتا باشد

و همچنین پیامبر فرمودند این کار نوزاد را از شر شیطان در امان میدارد .

انشا درباره اذان کوتاه

نتیجه گیری :

انشای خود را ذکر یک حدیث به پایان میبرم 

امام صادق (ع) فرمود:

وقتی اذان و اقامه گفتی ،دوصف از فرشتگان ،پشت سرتو به نماز می گزارند و اگر تنها اقامه گفتی ،یه صف از فرشتگان پشت سرتو نماز می خوانند .

و همچنین روایت شده است که ” کسی که اذان را بشنود و بگوید آنچه را که مؤذن می گوید ، روزی او افزون می شود .”

انشا اذان به زبان ساده 

انشا اذان کلاس نهم ، انشا نهم صفحه 21 اذان

morabbee.ir

انشا اذان شماره ده 10

موضوع انشا : صدای اذان 

متن انشا :

گوش کن این صدارامیشنوی ؟

این صدای خداست که با بنده اش سخن میگوید یا صدای بنده است که با خدایش رازونیاز میکند؟؟!

الله اکبر الله اکبر ؛ اشهدان لااله الاالله ؛

این کلمات چه دلنشین هستند واژه هایی که زمان چشم گشودنت به جهان در گوشت نواخته می شود

و توبا ان خو میگیری و هرزمان که ان را میشنوی ارامش به وجودت نفوذمیکند.

هنگامی که مشکلات سد راهت می شوند باشنیدن الله اکبر لبخند بر لبانت می اید  ومی گویی خدا بزرگ است؛

هر زمان که میشنوی اشهدان محمد رسول الله(ص)و اشهدان امیرالمومنین علیا ولی الله با افتخار می گویی من مسلمان هستم و شهادت میدهم که محمدرسول خداست و علی امیر مومنان است .

نوایی که وقتی می شنوی دست از گناه کردن می کشی ،چون این خداست که به تو می گوید بشتاب به سوی رستگاری و بشتاب به سوی بهترین عمل . صدایی که وقتی به گوشت میرسد با وضو گرفتن خودرا پاک میکنی و به سپاس و ستایش پروردگارت می پردازی و شهادت می دهی که خدایی جز خدای یگانه وجود ندارد و چه زیباست این عبادت خالصانه و صدایی که نامش «اذان»است.

موضوع انشا صدای اذان 

انشا درمورد اذان نهم ، انشا درمورد اذان کلاس نهم

انشا موذن (۱)

انشا های جمع آوری شده در نوشته ( بجز انشا اول که در دلبرانه نگاشته شده است )  از سایت ها و وبلاگ های زیر گرد آوری شده اند ، البته با کمی ویرایش و تغییرات . عرض کردم جهت رعایت کپی رایت و رضایت صاحبان سایت : )

enshay.blog.ir  aftabir.com  tahghighestan.ir  hidoctor.ir

انشا موذن (۲)

 

مطالب مرتبط : 

انشا ازاد | 12 انشا با موضوع آزاد برای پایه های مختلف تحصیلی

انشا آزاد | 10 انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

انشا هدف زندگی | 7 انشا در مورد هدف زندگی در قالب های مختلف

انشا شغل | 7 انشا در مورد انتخاب شغل و میخواهید در آینده چکاره شوید ؟

انشا آینده | 5 انشا در مورد آینده ، شغل آینده ، سفر به آینده و آینده نگری

انشا مادر | 10 انشا مورد مادر و روز مادر و لالایی مادر (ساده و ادبی )

انشا ایران | 7 مقاله و انشا درباره ایران ، پرچم ایران و با موضوع ایران وطن من

انشا در مورد دوست | 10 انشا درباره دوستی ،دوست خوب و خصوصیات یک دوست خوب

انشا رودخانه | 8 انشا در مورد گذر رودخانه + رودخانه از زبان خودش + توصیف رودخانه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا کودکی من | 12 انشا درباره خاطرات دوران کودکی

انشا کودکی من | 12 انشا درباره خاطرات کودکی برای پایه های تحصیلی

انشا کودکی من ، روزهای خوش کودکی ، خاطرات کودکی و ... از موضوع انشا های محبوب در طول دوران تحصیل است ، چرا که همه ما از دوران بچگی با خاطرات شیرینش همیشه با حسرت و آه یاد میکنیم . یاد آوری این خاطرات و صفا و سادگی کودکانه باعث میشود لبخندی عمیق روی لبهای ما شکل بگیرد. ما هم در این نوشته از دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها 10 انشا با موضات مرتبط با کودکی و خاطرات آن نوشته و گرد آوری کرده ایم که در اینجا با هم خواهیم دید . امیدوارم برای شما مفید باشد.

انشا در مورد کودکی من

انشا کودکی من

10 موضوع انشا پیشنهادی در مورد کودکی

  1. دلم برای روزهای کودکی تنگ شده 
  2. مقایسه دوران کودکی من با کودکان امروزی 
  3. یک خاطره شیرین از دوران کودکی من 
  4. اگر به دوران کودکی باز میگشتم ...
  5. کودکی بهترین دوران زندگی انسان ها 
  6. کودکی من در قالب یک داستان 
  7. کودکی من در قالب یک گزارش 
  8. کودکی من در قالب نامه نگاری به کودک کار 
  9. کودکی من در قالب خاطره نویسی 
  10. کودکی من در قالب ادبی - متن ادبی در مورد کودکی

 

انشا کودکی (۲)

انشا درباره کودکی

در ادامه نظر شما عزیزان را به موضوع انشا در قالب های مختلف کوتاه و بلند با متن های ساده یا ادبی جلب میکنم. امیدوارم مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد و ایده های خوب و به درد بخوری از این انشا ها به دست بیاورید. موفق باشید.

انشا کودکی (۳)


انشا کودکی من شماره یک 

موضوع انشا : کودکی 

قالب انشا :ادبی 

مقدمه :

دوران کودکی برای هر کسی معنایی دارد . برای یک کودک شاد در دامان پر مهر خانواده پر از خاطرات شیرین است و برای یک کودک کار پر از سختی و حسرت . اما صفا و صداقت و پاکی و دلخوشی کودکی باعث میشود همه ما از دوران کودکی به نیکی یاد کنیم و گاهی آهی بکشیم و بگوییم و کاش دوباره به روزگار کودکی بازمیگشتم ... با نام خدا انشای خود درباره کودکی را آغاز میکنم.

متن انشا : 

کودک که بودیم عاشق این بودیم که لباس های بزگتر ها را تنمان کنیم . کفش های بزرگتر ها را به پا کنیم . شبیه آنها حرف بزنیم .

وانمود کنیم بزرگ شدیم . خانم شدیم ، آقا شدیم .

عاشق این بودیم که آدم بزرگ حسابمان کنند .

در رویاها و آرزوهای کودکی همیشه فکر میکردیم وقتی بزرگ شدیم قرار است چه کارهایی بکنیم.

فکر میکردیم وقتی بزرگ شویم حتما دکتر و مهندس میشویم با یک عالمه پول برای خریدن هرچیزی که دوست داشته باشیم .

و ای کاش روزگار امروز ما شبیه آن چیزی بود که در کودکی تصور کرده بودیم .

انشا کودکی در قالب ادبی 

اما واقعیت این است که زندگی هر چقدر که بزرگتر میشوی روی خشن و سخت و جدی اش را بیشتر به تو نشان میدهد.

هر روز اهدافت را دور تر و دور تر نشان میدهد و از تو میخواهد برای رسیدن به آنها بیشتر و بیشتر تلاش کنی.

و اینگونه است که همه روزگار بزرگسالی تو مشغول کار و تلاش بی وقفه میشود و وقتی به خودت می آیی می بینی .

همه چیزهایی که روزی عاشقانه دوست داشته ای کمترین اهمیت را در زندگی تو دارد.

دیگر وقت و حوصله زیادی برای مادرت که در کودکی سر روز پاهایش میگذاشتی و با نوازش هایش به خواب میرفتی نداری.

و پدری که انقدر قوی بود که تور را به آسمان پرتاب میکرد و قهرمان بزرگ کودکی ات بود حالا از نظر تو بد اخلاق و حوصله سر بر است.

انشا کودکی من پایه نهم

دیگر به نظرت بازی کردن بیهوده و مسخره است و شاید به همین دلیل است که بیشتر آدم ها وقتی بزرگ میشوند یادشان میرد خنده از ته دل و شادی بی دغدغه چه معنایی دارد.

عروسک هایی که روزگاری با دقتی مادرانه تر و خشکشان میکرد ، برایشان غذا درست میکردی و در آغوش میگرفتی دیگر به نظرت احمقانه و بی ارزش میرسند ولی خودت مثل یک عروسک بی اراده در دستان گرفتاری های روزگار اسیر شده ای و راه فراری نداری.

 پس حق داری هر از گاهی از ته دل آرزو کنی کاش هنوز بچه بودی .

نتیجه گیری :

کودکی روزگار خنده های از ته دل ، مهربانی بی توقع ، چشیدن طعم واقعی زندگی و باور های صادقانه است ، اما خواه ناخواه روزی تمام میشود و هیچ وقت برنمگیردد.

چیزی که باقی میماند این است که تلاش کنی هیچ وقت انقدر بزرگ نشوی که کودک شیطان درونت را به کشتن بدهی . انقدر جدی نشوی که نتوانی بخندی ، بدوی و بازی کنی ، انقدر بی رحم نشوی که نسبت به پدر و مادر و دوستانت سرد و بی عاطفه شوی و این که یادت نرود اگر کودکی شیرینی داشتی تلاش کنی حتی اگر شده برای یک لحظه به کودکی که زندگی سخت و ملال آوری دارد کمک کنی که بچگی کند. ان شا الله .

انشا کودکی من در قالب ادبی
انشا کودکی های من ، انشا خاطرات کودکی

انشا کودکی (۹)


انشا کودکی من شماره دو

موضوع انشا : انشا در مورد کودکی من - روزهای خوش کودکی 

قالب انشا : ادبی 

مقدمه :

 کودکی هر انسانی یکی از شیرین ترین و جذاب ترین بخش از زندگی او است که گاهی انسان حسرت آن روزهای بدون دغدغه و فکر را می خورد و با یادآوری آن روزها آه می کشد و با خود«ای کاش ها» می گوید اما چه فایده ه ایی دارد؟ روزهای رفته باز می گردند؟

متن انشاء:

کودکی من یکی از پرخاطره ترین دوران زندگیم است زمانی که با مادر و پدر به پارک می رفتیم و مادر و پدرم پا به پای من بازی می کردند و با صدای بلند می خندیدیم و یا زمانی که می افتادم و از شدت درد گریه می کردم، همراه درد من درد می کشیدند و گریه می کردند .

من آن زمان کوچک بودم و ای کاش اشک های لرزانشان را می بوسیدم و از آن ها تشکر می کردم برای این همه توجه و علاقه ایی که به من داشتند و یا خاطره ی روزهای بازی به همراه دوستانم در زمین ورزش و دویدن ها و خنده ها و دعواهایمان به دنبال توپ می دویدیم و در تلاش زدن یک گل در تور دروازه جان می کندیم و تنها ناراحتی ما لباس کثیف شده و باخت ما از بازی بود. کودکی که با دعواهای خواهر و برادری تنها تکرار روز مرگی داشت اما قهرها و دعواهایش هم ثانیه ایی بود و زود و تند فراموش می شد.

انشا کودکی من ،انشا نهم صفحه 81 کودکی من

نمره های عالی گرفتن از معلم و شادی های بعد از آن و یا نمره های کم گرفتن و ناراحتی بعد از آن..شیطنت ها و بازیگوشی هایی که هر روزه بود و صبر پدر و مادر بی پایان. کودکی من خلاصه شد در شادی ها و گریه هایی که خنده هایش همیشگی و گریه هایش لحظه ایی بود! کاش در همان سن کودکی باقی می ماندیم با بزرگ شدن، دغدغه هایمان بیشتر نمی شد. کاش هنوزم قهرهایمان لحظه ایی و گریه هایمان دقیقه ایی بود. کاش خنده از لب هایمان فراری نباشد و دل ها از کینه تیره و تار نشود.

انشا خاطرات شیرین کودکی من ، انشا کودکی من در قالب داستان  

کاش قدر لحظه های با هم بودنمان را بیشتر بدانیم و دقیقا الانی که خانواده و عزیزانمان کنار ما هستند کمی بیشتر به آن ها محبت کنیم و از تمام زحمت ها و لطف هایی که در حق ما انجام داده اند تشکر کنیم زیرا که هر چقدر دست پدر و مادر را برای محبت های بی کرانشان ببوسیم باز هم خیلی کم است.

نتیجه گیری :

کاش انقدر زود ، دیر نمی شد. کاش انقدر در زندگی از کلمه ی کاش استفاده نمی کردیم و هیچ حسرتی در دل به جا نمی گذاشتیم و تا می توانستیم از دنیا و لحظه هایش استفاده می کردیم و برای هیچ غم و دردی ناراحتی نمی کردیم. کاش کمی بیشتر کودکی می کردیم.

این انشا از سایتenshabaz.ir در اینجا بازنشر شده است .

انشا کودکی من
انشا کودکی من پایه نهم ، انشا کودکی من در قالب زندگی نامه

انشا کودکی من (۸)


انشا کودکی من شماره سه

موضوع انشا : انشا در مورد دوران کودکی

قالب انشا :ادبی - خاطره گویی

مقدمه : 

همه ما در مورد دوران کودکی با حسرت حرف میزنیم اما چرا همه دوست دارند به دوران کودکی خود بازگردند . کودکی شیرین بی دغدغه ...

متن انشا :

کودکی دورانی است بدون دغدغه ی فکری و بدون فکر به آینده و در دوران خوش زندگی خود همیشه شادیم و نهایت ناراحتی و غم افتادن در حین بازی است که بعد از افتادن و زخمی شدن کمی گریه می کنیم و خیلی زود فراموش می کنیم و بازی را از سر می گیریم .

انشا کودکی من در قالب های مختلف ، انشا کودکی من در قالب گزارش

که ای کاش در دوران بزرگسالی نیز همینطور مشکلات سطحی و زود گذر می بود. کودکی من مانند کودکی همه بچه ها سر شار از شیطنت و بازیگوشی بود کنار دوستان و هم کلاسی هایم در مدرسه بازی های شیرین کودکی مثل فوتبال ,وسطی,لی لی و هفت سنگ و به همراه خندیدن و گریه کردن و درس نخواندن و شرمندگی بعد از آن و برخلاف آن تشویق توسط معلم و شادی و لبخند پس از آن مریضی هایی که در دوران کودکی به آن مبتلا می شدم و شب بیداری هایی که مادرم می ماند و همیشه از این که مادرم در حین بیماری کنارم هست حس خوبی داشتم لذت می بردم

انشا خاطره کودکی من ،انشا راجب کودکی من

خواب ترسناکی که می دیدم و تمام شب مادرم را در اغوش می گرفتم تا مبادا غول های در خوابم مرا با خود نبرند و چه زیبا دوران کودکی که سراسر خاطرات دلنشین را برایم داشت زود رفت.

نتیجه گیری :

انشا خود را با یاد آوری خاطرات شیرین بچگی ام به پایان میرسانم . خوشا روز های پر مهر و شاد و بی غصه کودکی ...

این انشا با کمی ویرایش از سایت ansha.ir در اینجا بازنشر شده است.


انشای کودکی من
انشا درباره کودکی من صفحه 81 ، انشا نهم صفحه 81 کودکی من

انشا کودکی (۴)


انشا کودکی من شماره چهار 

موضوع انشا : مقایسه دوران کودکی با بزرگسالی 

قالب انشا : ادبی 

مقدمه :

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود ، کاش قلبها در چهره بود

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد ، و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوتی که سرشار از ناگفته هاست ، ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد

به کودکی ام می اندیشم و حالا که بزرگ شده ام... و ته قلبم آرزو میکنم کاش همیشه کودک می میاندم .

متن انشا : 

  • بچه بودیم از آسمان باران می آمد، بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!
  • بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن ،بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه!
  • بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم ، بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم!
  • بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست ، بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه!
  • بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم ، بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی ، بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم!
  • انشا در مورد کودکی من در قالب داستان
  • بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن ، بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه!
  • بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت ، بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم!
  • بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم ، بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه!
  • بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود ، بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه!
  • بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود ، بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم!
  • انشا در مورد کودکی من پایه نهم
  • بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم ، بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی!
  • بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند ، بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد!
  • بچه بودیم دوستیامون تا نداشت ، بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره!
  • بچه که بودیم بچه بودیم ، بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم!

نتیجه گیری :

شاید به روی خودمون نیاریم ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که :

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم

و هنوزم تو عالم بچگی بودیم

همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی ...

انشا در مورد کودکی من ادبی
انشا در مورد کودکی و نوجوانی ، انشا در مورد کودکی من کلاس نهم

انشا کودکی (۵)


انشا کودکی من شماره پنج

موضوع انشا : کودکی من - خاطرات دوران کودکی من 

قالب انشا : خاطره و داستان 

مقدمه :

دوران کودکی دوران بسیار شیرین و تکرار نشدنی است. لحظات هیجان انگیز من زمانی بود که با دوستانم مسابقه دو می گذاشتیم و آنقدر با سرعت می دویدیم تا قهرمان شویم. جالب این بود که هرکداممان با آخرین سرعت که می دویدیم تقریبا با فاصله کمتری به خط پایان می رسیدیم.

متن انشا :

کودکی من سرشار از خنده و شادی بود. یادم نمی آید لحظه ای از دست کسی ناراحت باشم یا کینه ای از کسی به دل داشته باشم. پاک دلی ویژگی تمام کودکان است. گاهی که تنها میشدم، اسباب بازی هایم بهترین مونس من میشدند و حتی با آن ها حرف میزدم!

مادرم برایم غذا درست می کرد من هم با کلی ذوق و شوق این غذا را در خانه ای که خودم با چادر درست کرده بودم می بردم و می خوردم. آن روزها استرس درس و نگرانی از امتحانات پایان ترم را نداشتم. اما با این حال برای بزرگ شدن و رفتن به مدرسه لحظه شماری می کردم.

انشا درباره کودکی من در قالب خاطره ،انشا درباره کودکی من در قالب داستان

تابستان ها لذت خوردن بستنی یخی ای را که مادرم برایم درست میکرد را فراموش نمیکنم. در حیاط که بازی می کردم و گرمم میشد، بستنی یخی های مادرم، یخ در بهشتی بود برای من! در زمستان هم مادرم لبوی داغی درست میکرد و من هم پشت پنجره ی حیاطمان درحالیکه بلورهای زیبای برف را تماشا می کردم، مشغول خوردن آن میشدم.

اصلا تمام روزهای کودکی طعم دیگری داشت. مخصوصا لحظات قبل از تحویل سال نو و خوشحالی هایی که برای چیدن سفره ی هفت سینمان داشتم. سال که تحویل میشدم، پدر و مادر، من و خواهر و برادرانم را می بوسیدند و عیدی می دادند. روزهای بعد هم منتظر عیدی گرفتن از عمو و دایی و … بودیم!

انشا درباره کودکی من در قالب نوشتاری ،انشا درباره کودکی من کلاس نهم

سیزده بدر را هم دسته جمعی به پارک میرفتیم و بازی می کردیم. من خیلی دوست داشتم والیبال بازی کنم اما با آن قد کوچکم مناسب بازی نبودم و خودم را با بازی های دیگر مثل سوارشدن روی تابی که بر درخت بسته بودیم سرگرم میکردم و کلی هم لذت می بردم!

نقاشی کشیدن را هم دوست داشتم. اولین بار که نقاشی کشیدم خانواده ام را خیلی تشویق کردند و همان تشویق اول جرقه ای برای علاقه مندی من به نقاشی بود. عاشق موتور سواری بودم. با خوشحالی سوار موتور پدرم می شدم و باهم به بیرون می رفتیم. آن لحظه ای که باد با فشار به صورتم می خورد و من روی موتور چشمانم را نیمه باز میگذاشتم برایم جالب بود.

نتیجه گیری :

کودکی من زیباترین و بهترین دوران زندگی من بود. حیف که دیگر نمی آید اما امیدوارم در هر سنی که هستیم همان لذت های کودکی را داشته باشیم.

این انشا از سایت daneshchi.ir در این جا بازنشر شده است .

انشا درباره کودکی
انشا درباره کودکی من نهم ، انشا درباره کودکی من صفحه 81

Two friends playing a board game


انشا کودکی من شماره شش

موضوع انشا : وقتی کودک بودم - خاطرات دوران کودکی من

قالب انشا : متن ادبی در مورد خاطرات کودکی

کودک که بودم انگار خوشحال تر بودم. دنیای شیرین کودکانه ای داشتم,

شادشاد بودم حتی وقتی ناراحت می شدم لحظه ای بعد آن را فراموش می کردم.

اسباب بازی ها و عروسک هایم را خیلی دوست داشتم

و هرروز و هرشب با آنها بازی می کردم. چه زود خوشحال می شدم.

وقتی ناراحت می شدم, گریه می کردم

اصلا نگران فردایم نبودم و همه شادیم بازی های کودکانه ام بود.

وقتی کودک بودم, چه زود قهرمی کردم و چه زود می بخشیدم و آشتی می کردم...

نقاشی های کودکانه ای داشتم.

رنگ آمیزی کردن را بلد نبودم و همیشه از خط بیرون می زدم ولی انگار دنیایم رنگین تر بود درست مثل رنگین کمان...

دنیای کودکانه ام خیلی صادقانه بود و خنده هایم از ته دل بود.

اما حالا...

نمی دانم انگار فرد دیگری شده ام

ولی حتی اگر تغییر هم کرده باشم همه آن خاطرات کودکی ام نه در ذهن بلکه در قلبم ثبت شده اند

و هرگز آنها را فراموش نخواهم کرد.

نتیجه گیری :

اگر چه دوران شیرین کودکی هرگز بازنمی گردد ولی یاد شیرین آن روزها همیشه در گوشه ای از ذهن ما به یادگار خواهد ماند و قلب ما از یادآوری آن خاطرات دوباره و دوباره گرم خواهد شد .

انشا درباره دوران کودکی
انشا درمورد دوران کودکی

انشا کودکی (۷)


انشا کودکی من شماره هفت 

موضوع انشا : خاطرات کودکی من 

قالب انشا : ادبی و خاطره گویی

مقدمه :

زندگی میگذرد و تنها از آن خاطراتی تلخ یا شیرین باقی میاند و شاید خاطرات شیرین و پاک کودکی تنها سرمایه ای باشد که همشه در قلب و روح ما باقی میاند و یاد آوری آن باعث لبخند و شادی ما خواهد شد.

متن انشا:

زندگی می گذرد دیر، زود، زیبا، زشت ،با وفا، بی وفا، و پر از خاطرات تلخ وشیرین.

کودکی همه ما پر از خاطرات به یاد ماندنی است.

خاطراتی که شاید هیچ وقت یادآوری آنها تمام نشود.خاطرات به یادماندنی که دوست داری دوباره تکرار شود. گاهی دلت از سن و سالت می گیرد و می خواهی کودک باشی بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا خفه کنی. گاهی وقت ها می گویی:ای کاش هرگر بزرگ نمی شدم. ای کاش مامانم دوباره برایم لالایی می خواند.

ای کاش مامان بزرگ دوباره کنارم می خوابید و برایم قصه تعریف می کرد.ای کاش مامان بزرگ دوباره برایم چادر می دوخت تا وقتی که سرم می کردمش بهم بگه عروسکم و من توی اون چادر خودم رو مثل فرشته ها می دیدم و با گرمای دستای پر از احساسش
می خوابیدم

ای کاش دست های بابابزرگ پیر و فرتوت نمی شد تا دوباره با اون دست های پر از مهر و صفاش برام خاک رو میکند و گل های شمعدونی رو جلوی چشمای پر از شور و شوق من می کاشت. ای کاش گل های شمعدونی که بابابزرگ برام کاشته بود،مثل همون روز اول شاد و سرسبز می موند. یاد اون روزها به خیر! همون روزهایی که ساعت ها به تماشای ابرها می نشستم و به دنبال شکل های مختلف بودم و یا به جستجوی ستاره ها به آسمان خیره می شدم.

نتیجه گیری :

دلم برای کودکی هایم تنگ شده،دلم سادگی کودکی هایم را می خواهد.

ای کاش می توانستم ای دنیایم رو هم مثل دنیای کودکیم پر از گل های شمعدونی کنم.

ای کاش اون احساسات دوباره برمی گشت.همون احساسی که ساعت ها لبخند رو بر لب هایم جاری می ساخت.

هنوز هم این احساس وجود دارد ،اما شاید لایه ای از حزن و افسوس آن را فرا گرفته است.ای کاش آن روز ها دوباره برمی گشت.
ای کاش!!!!

انشا در مورد دوران کودکی من
انشا خاطره نویسی دوران کودکی

انشا کودکی من (۱۱)


انشا کودکی من شماره هشت

موضوع انشا : دوران کودکی یادش بخیر 

قالب انشا :ادبی

یادش بخیر بچگیام... شیطنت و دلخوشیام... مشق و کتاب و مدرسه... جدول ضرب و هندسه...

این ترانهٔ گوش نواز همیشه برایم آشناست و یادآور تمام خاطرات شیرین دوران کودکی...

روزهایی که انگار همین دیروز بود...

دورانی پر از آرزوها و شیطنت های شیرین بچگانه... دورانی رؤیایی...

مرور خاطرات کودکی لبخندی بر لبانم می نشاند و اشک از چشمانم جاری می سازد...!

زمان هایی که خیلی زود دیر شدند...

زمان هایی که تنها دلخوشیم بازی و زمزمهٔ اشعار کودکانه زیر لب بود... دست در دست باران و همقدم با آب...

زمان هایی که همبازی پرندگان و پروانه های رنگارنگ می شدم و همزبان گنجشک های روی شاخه های زیبای درختان...!

دفتر خاطراتم را که ورق میزنم، غرق در دست خط ها و جملات شیرینی میشوم که معنای کودکی ام بودند...!

در صفحه ای از این برگه های رنگی، شعری زیبا و آشنا حواسم را پرت میکند...

همان شعر دلنواز «باز باران...»

چقدر برایم خاطره ساز بود...!

احساس میکنم خیلی زود در کتاب زندگی کودکی هایم را ورق زدم!

یادش بخیر آن روزها...!

انشا در مورد خاطرات دوران کودکی ، انشا ادبی در مورد دوران کودکی

انشا کودکی (۶)


انشا کودکی من شماره نه

موضوع انشا : بچه که بودیم ...

قالب انشا : ادبی 

مقدمه : 

ما هیچ وقت بزرگ نشدیم. فقط بچگیمان را از دست دادیم !

متن انشا : 

بچه که بودیم همه چشمان خیس ما را می‌دیدند و حالا که بزرگ شده‌ایم، هیچ‌کس نمی‌بیند. نه اینکه اشک نریزیم، بچه که بودیم نمی‌ترسیدیم از اینکه در جمع اشک بریزیم. حالا در خلوت خودمان و پنهانی اشک می‌ریزیم.

در آن دوران آرزوهای بزرگ بزرگمان چیزیهای کوچکی بود که می‌توانستیم به آنها زود دست پیدا کنیم اما در بزرگسالی کوچک‌ترین آرزوهایمان آنقدر بزرگ است که برای به دست آوردنش باید سالها تلاش کنیم.

انشا درمورد خاطره کودکی من

در دوران کودکی دلمان به سادگی نمی‌شکست. بزرگ شده‌ایم و دلمان خیلی زود از اطرافیانمان می‌شکند. در بچگی دلخوری‌ها زود فراموش می‌شد، قهرها فقط یک ساعت طول می‌کشید. حالا حتی دلخوری‌های کوچک گاه به کینه تبدیل می‌شود. قهرها سال‌های سال طول می‌کشد و گاهی تا آخر عمر آشتی نمی‌کنیم.

بچه که بودیم یک تکه نخ رنگی هم می‌توانست سرگرممان کند. حالا هزاران هزار کلاف سر در گم در زندگی داریم که هیچ‌کدام هم نمی‌تواند لحظه‌ای ذهنمان را گرم کند.

انشا در مورد خاطرات کودکی من

بچه که بودیم همه را دوست داشتیم. چند تا؟ بزرگ‌ترین عددی که می‌شناختیم را می‌گفتیم. همه را ده تا دوست داشتیم. حالا؟ دوست داشتن‌هایمان انتخابی و سخت شده است. آنقدر که بعضی‌ها را یکی هم دوست نداریم.

در بچگی قضاوت نمی‌کردیم. حالا که بزرگ شده‌ایم رفتارهای دیگران را، خوب و بد قضاوت می‌کنیم. گاهی رفتارهای دیگران را پیش‌داوری می‌کنیم و از کوچک‌ترین حرفمان صدها منظور داریم و از کوچک‌ترین حرف دیگران هزار منظور برداشت می‌کنیم.

نتیجه گیری :

همه این ها را گفتم ولی از همه این‌ها عجیب‌تر این است که بچه که بودیم، آرزو داشتیم بزرگ شویم و حالا که بزرگ شده‌ایم، دلمان می‌خواهد به دوران بچگی برگردیم. هر روز برای دوران بچگی‌ها که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی حسرت می‌خوریم. اما واقعیت این است که همه دوران های زندگی با همه تخلی ها و شیرینی هایش میتواند زیبا باشد . هم کودکی ، هم نوجوانی و هم جوانی و حتی پیری .

انشا از خاطرات کودکی ، انشا با موضوع خاطرات کودکی

انشا کودکی من (۲)


انشا کودکی من شماره ده 

موضوع انشا : یاد آوری خاطرات دوران کودکی

قالب انشا :ادبی - خاطره گویی

مقدمه :

زندگی میگذره دیر یا زود زشت و زیبا با شادی و ناراحتی و فقط و فقط خاطرات تلخ و شیرینی هستش که برامون باقی میمونه .

متن انشا : 

کودکی همه ما پر از خاطرات رنگارنگه که باعث میشه بخندیم یا گریه کنیم البته مطمئنم که خنده بیشتر از گریه کارسازتره چون کسی خاطرات بد رو به یاد نمیاره.گاهی دلت از سن و سالی که داری می گیره و دوست داری که به دوران کودکیت برگردی و روی دستای مامانت بخوابی نه اینکه تنها وبدون قصه بلکه با گریه خوابت ببره .یاد بچگیام میوفتم که شبی نمیشد بدون قصه های مامانم بخوابم مامانم شروع میکرد به قصه البته اولش لالایی میگفت بعدش یه قصه که هر شب متقاوت تر از شب قبلش بود.هنوزم وقتی یادش میوفتم توی گوشم تکرار میشه ‌؛

لالالالا گل پونه بابات رفته در خونه

لالالالا گلم باشی همیشه در برم باشی

لالالالا گل آلو درخت سیب و زرد آلو

لالالالا گلی دارم ببین چه بلبلی دارم

لالالالا گل خشخاش بابات رفته خداهمراش

لالالالاگلم لالا بخواب ای بلبلم لالا

بخواب ای دختر زیبا بخواب شیرین من لالا.

انشا خاطرات کودکی من ،انشا خاطره کودکی من

با این لالایی به خواب میرفتم

چقدر دلم برای بچگیام تنگ شده کاش که برگرده .

چقدر دلم برای تمام شادی های کودکانه بازی های پرهیجانانه تنگ شده

ای کاش میتونستم این دنیارو مثل دنیای کودکیم زیبا و ساده جلوه بدم و زندگی آرومی داشته باشم ولی حیف که نمیتونم...

نتیجه گیری :

وقتی به یاد خاطرات کودکی ام می افتم  به خودم میگم ، شاید خودمم روزی مادر بشم یا اینکه نه .ولی خب کاری میکنم که زندگیش چه توی کودکی بلکه توی نوجوانیشم شیرین و زیبا باشه و فقط امیدوارم که رویا نباشه.

انشای خاطرات کودکی
انشا درباره خاطرات کودکی ،انشا در مورد خاطرات کودکی

انشا کودکی (۸)


انشا کودکی من شماره یازده

موضوع انشا : کودکی من 

قالب انشا : ادبی 

کودکی‌ام مثل یک بادبادک بود. دستم گرفته بودم با نخی باریک. باد روزگار وزیدن گرفت. نخ پاره شد و کودکی از من گریخت. من ماندم با نخی پوسیده. من ماندم با آلبومی از خاطرات پاره پاره... سراغ آلبوم می‌روم و دخترکی را می‌بینم که باور نمی‌کنم کودکی‌های من باشد. وقتی لبخندهای گل و گشادش را توی عکس‌ها می‌بینم؛ لبخندهای لاغرم را فقط به روی او می‌زنم.

انشا در مورد کودکی من ، انشاء در مورد کودکی من

روی موهایش دست می‌کشم. می‌گویم: یادت هست چقدر شهربازی را دوست داشتی؟ دوست داشتی تند تند تاب بخوری و هزار بار سرسره‌بازی کنی. هیچ‌وقت هم خسته نمی‌شدی! راستی چرا خستگی برای تو معنا نداشت؟ یادت هست خرپ خرپ قند می‌جویدی و با یک چایی ده تا قند می‌خوردی؟ یادت هست دست‌های کاکائویی‌ات را به همه‌جا می‌زدی و داد بزرگ‌ترها را درمی‌آوردی؟ یادت هست عاشق دریا بودی و گوش‌ماهی جمع کردن؟ عیدی جمع کردن و قلک داشتن را چی؟ پول خرده‌های قلک که جلینگ جلینگ صدا می‌کردند را یادت هست؟ توت قرمزها را چی؟ دست‌هایت را چه قرمز می‌کردند. آبنبات چوبی را هم دوست داشتی، نه؟

 

دخترک توی عکس به سوالاتم جواب نمی‌دهد.

فقط لبخند می‌زند و من در جواب همه زیبایی‌های دوران کودکی‌ام به او لبخند می‌زنم.

انشا در مورد کودکی من در قالب نوشتاری
انشا در مورد کودکی من به صورت خاطره

انشا درباره کودکی


انشا کودکی من شماره دوازده 

موضوع انشا : کودکی من یادش بخیر 

قالب انشا : ادبی 

یادش بخیر کودکی. روزی که دست هم‌بازی کوچکم را می‌گرفتم. کوچه‌ها را یکی یکی رد می‌کردیم تا برسیم به آن باغ قدیمی. بعد بنشینیم کنار حوض بزرگش و ماهی‌ها را تماشا می‌کردیم. ماهی‌هایی که بازیگوشی‌شان کم از بازیگوشی ما نداشت. بعد من چشم می‌شدم و او قایم می‌شد. من می‌گفتم«من چشم می‌شوم.» او می‌خندید و می‌گفت: «من چشم می‌گذارم.» تا غروب قایم باشک بود و بی‌خیالی. اگر زمین خوردنی بود، به سنگ‌های بی‌احساس نبود. حتی سنگ‌ها و سنگفرش‌ها برایمان دوست و رفیق بودند.

با همبازی کودکی‌ام می‌رفتیم شهربازی. «تاب تاب عباسی. خدا منو نندازی» و تاب بخور و غش غش بخند و حالا بخند و کی نخند. تند تند تندتر تاب بده و سرگیجه بعد از هزار دور تاب خوردن را به خنده‌های بلندمان می‌چسباندیم.

انشای دوران کودکی ، انشا خاطرات دوران کودکی

بعد دست همدیگر را می‌گرفتیم و می‌خواندیم: «عمو زنجیرباف... زنجیر منو بافتی؟... پشت کوه انداختی؟» و آن یکی با چه جدیتی می‌گفت بله! انگار خودش عمو زنجیرباف واقعی است. ما که حتی نمی‌دانستیم زنجیرباف چی هست و کی هست.

و اسباب‌بازی‌ها بخش جدانشدنی کودکی بودند. من عروسک نداشتم. همبازی کودکی‌ام دلش می‌سوخت، عروسکش را دو دل و مردد به طرف من دراز می‌کرد و به من می‌داد. بعد خودش بق می‌کرد و با حسرت نگاهم می‌کرد. می‌فهمیدم و عروسک را به او پس می‌دادم. او می‌خندید و من با حسرت به او نگاه می‌کردم. سال‌ها این بازی ادامه داشت. حالا نمی‌دانم دوستم کجاست و عروسکش کجای کودکی‌اش جامانده‌است؟ آنها را کجا جا گذاشتیم؟ راستی ما کی گم شدیم؟ من گم شده‌ام یا عروسک‌ها؟ هم‌بازی‌ام الان چه می‌کند؟ نکند او هم یک‌جای دنیا، همین حالا به من و کودکی‌هایمان فکر می‌کند؟


انشا روزهای  کودکی
انشای روزگار کودکی ،انشا در مورد روزهای کودکی

Kids on playground

 

مطالب مرتبط :

انشا اذان | 10 انشاء درباره صدای اذان 

انشا شب یلدا | 10 انشا ادبی در مورد شب یلدا 

موضوع انشا آزاد | 300 موضوع پیشنهادی جالب برای انشا

انشا آزاد | 10 انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

انشا ازاد | 12 انشا با موضوع آزاد برای پایه های مختلف تحصیلی

انشا هدف زندگی | 7 انشا در مورد هدف زندگی در قالب های مختلف

انشا شغل | 7 انشا در مورد انتخاب شغل و میخواهید در آینده چکاره شوید ؟

انشا آینده | 5 انشا در مورد آینده ، شغل آینده ، سفر به آینده و آینده نگری

انشا یک روز برفی | 5 انشا در مورد برف و توصیف یک روز برفی

انشا در مورد زمستان | 12 انشا درباره فصل زمستان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا روز مادر | 7 انشا در مورد مادر و تولد حضرت فاطمه (س)

انشا روز مادر | 7 انشا در مورد مهر مادری به مناسبت روز مادر

به مناسبت نزدیک شدن به روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) و گرامیداشت روز مادر 7 انشا روز مادر با موضوع مادر ، مهر مادری و روز مادر + انشا و متن ادبی در خصوص میلاد دخت پیامبر اکرم حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها  را تقدیم حضور همه مادران ایرانی میکنیم امیداریم مفید باشد و از آن ها کمال استفاده را ببرید .

انشا ولادت حضرت فاطمه
انشا ادبی تولد حضرت فاطمه

انشا روز مادر (۱)

انشا درمورد روز مادر
انشا درباره ی روز مادر

انشا روز مادر شماره یک

موضوع انشا : خوشحال کردن مادر

مناسب پایه تحصیلی : چهارم - پنجم -هفتم - هشتم - نهم

قالب : ( زبان ساده - عادی )

بسم الله الرحمن الرحیم 

مقدمه :

انشای خود را به نام مادری آغاز میکنم که بی کرانگی رحمت خداوند تنها با دیدن مهر او باور کردنیست.

متن انشا:

از وقتی که خیلی کوچک بودم وقتی محبت های بی دریغ مادرم را میدیدم ، وقتی از زحمات شبانه روزی اش برای راحتی ما شرمنده میشدم ، وقتی نگاهم به نگاه همیشه نگران و منتظرش گره میخورد ، دلم میخواست راهی پیدا کنم تا مادرم را خوشحال کنم.

وقتی به روز مادر نزدیک میشدم دلم میخواست قلکم را بشکنم ، همه پول هایی که کم کم در قلک جمع کرده بودم را بیرون بیاورم و با آن هدیه ای برای مادرم بخرم تا لبخند رضایت و شادی را در صورت مهربانش ببینم.

انشا در مورد روز مادر و خوشحال کردن مادر 

اما حالا که کمی بزرگ تر شده ام میدانم مادرم برای خوشحالی نیازی به هدایای گران قیمت ندارد ، حتی راضی به این نیست که من پول هایم را برای خرید هرچند ناقابل برای او خرج کنم.

حالا که کمی بزرگ تر شده ام میبینم تنها وقتی میتوانم او را خوشحال کنم که به او محبت کنم . با او حرف بزنم و ساعت ها به حرف هایش گوش کنم.

حالا میفهمیم کافی است در هیاهو و شلوغی زندگی و درس و کار و دوستان ، 2 استکان چای تازه دم بریزم و کنارش بنشینم ، با هم چای بنوشیم ، بگوییم ، بشنویم و بخندیم .

همین که به جای این که همیشه وقت های آزادم را به بیرون رفتن و تفریح با دوستانم بگذرانم یک روز عصر با هم شال و کلاه کنیم و سر صبر قدم زنان تا پارک محله برویم . با هم هوایی تازه کنیم ، و قدم زنان برگردیم.

انشا در مورد خوشحال کردن مادر ها 

مادر ها حتما از خرید لباس و ظرف و گل خوشحال میشوند مثل همه ی آدم ها ، اما چیزی که واقعا نیاز دارند توجه و محبت ماست. همین که بدانند چقدر دوستشان داریم برای آنها کافی ست.

اما نه ، حالا که بیشتر فکر میکنم مادر ها برای خوشحال بودن و احساس خوشبختی به یک چیز دیگر هم سخت نیازمند هستند. آنها به دیدن خوشبختی ما نیازمندند . با خوشحالی ما شاد میشوند و با غم ما نگران و دلواپس. مادرها را دیدن خوشحالی و موفقیت های ما در درس و زندگی و کار و آینده است که از صمیم قلب خوشحال میکند.

مادرم ، قول میدهم ، برای شادی تو هم که شده خوب و شاد و موفق زندگی خواهم کرد.

نتیجه گیری 

کاش کودکی هیچ وقت از یادمان نرود . روزهایی که همه ی زندگی مان در کنار مادر ها میگذشت و هیچ کجا جز آغوش پر مهر مادر احساس آرامش نمیکردیم . کاش با بزرگ و بزرگتر شدن و با زیاد شدن دغدغه ها و مشغولیت های زندگی آنقدر بی رحم نشویم که مهر مادری را خاطر ببریم.

انشای روز مادر
انشای روز مادر ابتدایی

Happy mothers day cartoon

انشا برای روز مادر
موضوع انشا روز مادر

انشا روز مادر شماره دو

موضوع انشا : در مورد روز مادر انشا بنویسید.

مناسب پایه تحصیلی : ابتدایی ( سوم تا ششم )

قالب : ( زبان ساده و کودکانه )

مقدمه :

به نام خداوندی که مهربان تر از مادر است انشای خود را آغاز میکنم.

متن انشا:

من همیشه دوست دارم در روز مادر کاری بکنم که مادرم را خوشحال کنم.

مثلا دوست دارم برای او گل بخرم یا کاردستی درست کنم ،

یا پول هایم را چند هفته جمع کنم و وقتی زیاد شد با آن برای مادرم یک هدیه زیبا بخرم.

اما مادرم همیشه به من میگوید که نیازی نیست برای من کادو بخری.

و همین که بچه خوبی باشی و درس هایت را خوب بخوانی من از تو راضی هستم.

مادر ها خیلی زحمت میکشند . کارهای ما را انجام میدهند.

مثلا برای ما غذا درست میکنند . لباس های ما را میشویند و اتو میکنند.

 در خواندن درس ها به ما کمک میکنند.

وقتی مریض میشویم برای ما سوپ میپزند و به ما دارو میدهند تا ما زود خوب بشویم .

انشا در مورد روز مادر به زبان ساده کودکانه

اما من به خاطر این که مادرم کارهای من را انجام میدهد او را دوست ندارم .

بلکه به خاطر مهربانی هایش او را دوست دارم .

و مطمئنم هیچ کس در دنیا من را به اندازه مادرم دوست ندارد و نگران من نیست.

وقتی روز مادر میرسد من همیشه خیلی فکر میکنم که چطور میتوانم مادرم را بیشتر خوشحال کنم.

اما خیلی از کارها هست که من پول و توان انجام دادن آن را ندارم.

به خاطر همین است که دوست دارم زودتر بزرگ شوم و هر کاری میتوانم برای خوشحالی مادرم انجام دهم .

امیدوارم در آینده پدر و مادر عزیزم به من افتخار کنند.

نتیجه گیری:

ما هر کاری هم در روز مادر برای مادران خود انجام دهیم نمیتوانیم زحمات او را جبران کنیم . پس بهتر است تلاش کنیم ، خوب درست بخوانیم و فرزند خوبی در آینده برای والدین خود باشیم.

انشا از روز مادر
انشا به مناسبت روز مادر

انشا روز مادر (۳)

انشا در مورد مادرم
انشا در مورد مادر عزیزم

انشا روز مادر شماره سه

موضوع انشا : در مورد کلمه مادر و مهر مادری انشا بنویسید. 

مناسب پایه تحصیلی : ششم به بالا 

قالب : ( توصویفی ادبی )

مقدمه :

این انشا را از صمیم قلب تقدیم به دستان خسته و زحمت کش مادرانی میکنم که مهرشان با هیچ عشقی در جهان قابل قیاس نیست.

متن انشا:

مادر کسی ست که بی منت و بی دریغ نهایت مهرش را تقدیم فرزند می کند حتی اگر آن ها بی محبت باشند، و هر دفعه که فرزندان اشتباهی مرتکب می شوند آن ها را می بخشد و دوباره در آغوش می گیرد.

لحظه هایش را با دعا برای فرزندانش می گذراند و مدام برایشان نگران است.شادی او زمانی تکمیل می شود که فرزندانش شاد و خوشحال باشند.حضورش در خانه گرما بخش است و نبودنش فضای خانه را به مکان بی روح و سوت و کوری تبدیل می کند که نمی توان آن را تحمل کرد، و آغوش پر مهرش تمام دلهره ها و نگرانی های روز را از بین می برد.

زمان هایی است که از او دور می شویم و معنی دلتنگی را می فهمیم و با تمام وجود آرزو می کنیم کاش کنارمان بود.شاید بعضی از ما تا زمانی که مادرمان کنار ما است قدرش را ندانیم اما همین که او را از دست دادیم تازه متوجه می شویم که بخش بزرگی از زندگی مان از دست رفته و دیگر قابل برگشت نیست، و تمام اتفاقات ساده ی زندگی که هنگام بودنش اتفاق می افتد برایمان شکل رویا و آرزو را پیدا می کند.

مادر و عشق او با هیچ چیز و هیچ کس دیگر قابل مقایسه نیست، آرامشی که یک لبخند ساده ی او به ما می دهد را در هیچ جای دیگری نمی توان پیدا کرد.زمانی که در زندگی دچار مشکلات می شویم و یا در کارهایمان شکست می خوریم اوست که ما را حمایت می کند و به ما انگیزه ی دوباره می دهد تا تلاش کنیم و موفقیت هایی در زندگی به دست بیاوریم.

همیشه این جمله را شنیده ایم که بهشت زیر پای مادران است. این جمله نشان دهنده ی بزرگی و عظمت، و همچنین جایگاه ویژه ی او نزد خداوند می باشد.مادر مسئول پرورش و تعلیم و تربیت فرزندان می باشد، اگر ما انسان های خوبی باشیم در واقع نتیجه ی تربیت صحیح مادر است.

نتیجه گیری:

خداوند متعال و ائمه ی اطهار در احادیث بارها، ما را به نیکی به پدر و مادر سفارش کرده اند و این موضوع مسئولیت سنگینی بر عهده ی ما می گذارد تا همیشه تلاش کنیم با کارهای خوب، ذره ای از محبت آن ها را جبران کنیم.اما متاسفانه اگر ما تمام عمرمان را صرف خدمت و محبت به مادرمان کنیم باز هم نمی تواند تنها گوشه ی کوچکی از زحمات مادر را جبران کند.و در آخر، واژه ها بسیار کوچک تر از آن هستند که او را آن طور که شایسته است، توصیف کنند. امید است همه ی ما فرزندان خوبی برای مادرانمان باشیم.

انشا در مورد مادر پایه هفتم
انشا در مورد مادر به زبان ساده

انشا روز مادر (۴)

انشا در مورد مادر با مقدمه بدنه نتیجه
انشا در مورد مادر با رعایت مراحل نوشتن

انشا روز مادر شماره چهار 

موضوع انشا : علت نامگذاری روز مادر

مناسب پایه تحصیلی : پایه های تحصیلی بالاتر از ششم

قالب : ( تحقیق - مقاله )

مقدمه :

روز مادر روزی است که در تمام فرهنگ ها ، ادیان و ملیت ها گرامی داشته میشود . در ایران این روز همزمان با سالروز میلاد دخت پیامبر اکرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله و در جهان در روز 8 مارس است . در این مقاله قصد داریم علت و فلسفه نامگذاری روز زن و روز مادر در ایران و جهان را مقایسه کنیم.

متن انشا:

همانطور که میدانید در ایران  روز میلاد حضرت علی«علیه‌‌السلام» نماد روز پدر و روز مرد، یعنی یک الگو برای تمام مردان جهان، که مرد باید اینگونه باشد، پدر باید اینقدر از خودگذشتگی و فداکاری و مروت داشته باشد.

روز دختر به یاد حضرت معصومه«سلام‌الله‌علیها» یعنی دختر باید تا این حد پاک و عفیف بماند، تا این‌حد کسب معارف کند که مقامی بسیار بالا از عرفان و اخلاق و اسلام کسب کند.

و اما در مورد روز زن ، این روز در ایران با سایر کشورهای جهان متفاوت است!

روزی که ما آن را به رسمیت می‌شناسیم، روز میلاد حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» است، روز بیست جمادی الثانی، اما این روز در جهان از سال 1975 در سازمان ملل، هشتم مارس به‌عنوان «روز جهانی زن» برسمیت شناخته شده است و یونسکو نیز در سال 1977 آن را به عنوان «روز جهانی زن»، به رسمیت شناخت.

بسیار مشتاق بودم که علت این نامگذاری را بدانم، چون علت نامگذاری در جهان قدری متفاوت از ایران است،

پس باید علتی وجود می‌داشت که هشت مارس در جهان، روز زن شود!

علت نامگذاری 8 مارس به عنوان روز زن

وقتی تاریخچه‌ی روز زن در جهان را خواندم، به این نتیجه رسیدم که این‌روز اولین روزی است که زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس دوزی در نیویورک آمریکا که خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند، تظاهرات کردند، هرچند که ناموفق بود اما اولین اعتراض بود!

اما این سوال برایم ایجاد شد که گرامی‌داشت چنین روزی به چه مناسبت است؟

اولین باری که زنان به صورت گروهی دست به اعتراض زدند و خواهان برابری شدند؟

فقط همین!

اما وقتی در آن دوران به تحقیق و بررسی می‌پردازیم و شرایط اجتماعی و سیاسی آن‌ها را در مقابل این تظاهرات می‌سنجیم، جایی که هویت زن بودن هیچ ارزشی نداشته و از طرف دیگر برای کارخانه‌ها به عنوان یک نیروی ارزان محسوب می‌شده، که حق هیچگونه اعتراضی را نداشته است کار چندان ساده‌ای نبود و باید این روز سمبل و نماد مقاومت بر علیه هرگونه ظلم و بی‌عدالتی بر علیه زنان باشد اما این ‌همه تحول و تغییر در جهان، در مقایسه با روز زن در ایران (میلاد حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها») رنگ می‌بازد.

علت نامگذاری روز میلاد حضرت زهرا به عنوان روز زن

شکوه و عظمت الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا«سلام‌الله» آنقدر بالا و زیباست که هر مقایسه‌ای در مقابل شان ایشان ناقص و ابتر می‌شود، از همان دوران کودکی، دوران ازدواج و حتی لحظات شهادت ایشان برای تمام زنان و حتی مردان جهان نکته و درس دارد و قابل تحقیق و بررسی است، معدنی است که به پایان نمی‌رسد.

هنگامی که به لحظه به لحظه زندگانی فاطمه زهرا«سلام‌الله‌علیها» می‌نگریم، درمی‌یابیم که فاطمه«سلام‌الله‌علیها» دارای شخصیت والای الهی و انسانی و شبیه رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم» در تمام جهات است و مانند بودن او در اصل وجود، حقیقتی است که با توجه به بیانات پدر بزرگوارش جایی برای ابهام و تردید نیست.

اضافه بر مانند بودن او به رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم» که خود قرینه‌ای کامل و تام بر اسوه بودن اوست، قرائن دیگری وجود دارد که تأئید بر الگو بودن او می‌نماید به عنوان نمونه:

عایشه و دیگران از پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم» روایت کرده‌اند که آن حضرت فرمود:

"ای فاطمه !  بر تو بشارت باد؛  که خدای متعال تو را بر زنان جهانیان و بر زنان اسلام که بهترین دین است، برگزید."

رسول اسلام «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم»  دخترش فاطمه «سلام‌الله‌علیها»  را گرامی داشته و به نیکویی ستوده است. تمجید از آن بانوی بزرگ، نه به جهت آنست که او فرزند آن حضرت بوده و عاطفه پدری موجب شده که دخت گرامیش را به خوبی و نیکی بستاید و صفات نیکی را به او نسبت بدهد، بلکه ستودن فاطمه بر اساس حقیقت او و ظهور صفات و کمالات معبود در روح او بوده است. او عظیمه و مطهره است. مدح رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم»  از او، آشکار کردن حقیقت موجود در اوست . خداوند پیامبر اسلام «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم» و ائمه را بر رجال عالم اختیار نمود و آنها را انسانهای کامل و الگو و حجت بر همه قرار داد، به همین نحو، فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را الگو و حجت بر تمام مردم جهان – اعم از زن و مرد – قرار داد؛ اقتدای به او، اقتدا به رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم» و ائمه معصومین می‌باشد.

نتیجه گیری:

با مقایسه دلیل و فلسفه نامگذاری روز زن در ایران و جهان ،حال قضاوت با شما، کدام روز زن، بیست جمادی‌الثانی یا هشت مارس!

انشا درباره مادر
انشا درباره مادرم

انشا روز مادر (۵)

انشا درباره مهربانی مادر
انشا درباره مادر فرشته مهربان

انشا روز مادر شماره پنج

موضوع انشا : در مورد میلاد حضرت فاطمه (س)

مناسب پایه تحصیلی : ششم ، هفتم ، هشتم و نهم

قالب : ( متن ادبی )

مقدمه :

به نام خالق زیبایی ها ، با تبریک میلاد کوثر پیامبر (ص) این انشا را آغاز میکنم

متن انشا:

آسمان آینه ای شده است تا تصویر فرشته فرود آمده در خانه محمد صلی الله علیه و آله را در آغوش گیرد؛

تصویر دختری که فرشتگان، گرداگردش حلقه زدند تا مبارک ترین روز از روزهای آفرینش را به جشن بنشینند.

کوثر، بانوی همیشه لحظه‌ها، آمده تا مشرکان، بولهب وار انگشت حیرت بر دهان برند و از وهم خویش باخبر شوند.

کوثر آمد و جاری شد در جری زمان و با زلالی خویش، درخت عشق را آبیاری کرد.

جاری شد تا منفورترین انسانهای روزگار را زیر آسیاب کلام خود، از پای درآورد.

جاری شد و آمیخت با اشکها و ناله‌های علی و آن گاه، کوثر، همه تن گریه شد در بیمناک ترین لحظه هایی که خواهد آمد.

بگذار پدر ببوسد گونه هایی را که روزی روزگاری سایه ارغوانی کینه‌ای بر آن می افتد!

بگذار نوازش کند پدر، چشمانی را که روزهای نه چندان دور، در غم پروازهای مکرّر، در غم مظلومیت همسر بارانی می شوند!

آرام باش کودکم؛ فاطمه، آرام باش که زمانه، ناآرام ترین لحظه‌ها را برای تو تدارک دیده است.

آرام باش در آغوش مادر!

حالا کوثر، همچنان جاری است. جریان دارد در رگهای هزار و چهار صد ساله من، تو، و ما.

کوثر همچنان جاری است، در بلندترین قله‌های اندیشه تا آبیاری کند همچنان درخت عشق را.

نتیجه گیری:

فاطمه، زیباترین نام جاری در ذهنم، با آمدنش، چشمی را لبخند می آفریند و چشمی را به اشک می نشاند.

فاطمه علیهاالسلام ، خوش آمدی!

انشا درباره مادر با مقدمه
انشا درباره مادر به زبان ساده

انشا روز مادر (۶)

انشا درباره مادر ساده
انشا درباره مادر کلاس هشتم

انشا روز مادر شماره شش

موضوع انشا : انشا در مورد مادر 

مناسب پایه تحصیلی : سوم تا هفتم

قالب انشا : ( زبان ساده وادبی)

مقدمه :

به نام خداوند بخشنده مهربان انشای خود را ور مورد مادر مهربانم آغاز میکنم .

متن انشا:

مادرم ، جانم ، مهربانم . میخواهم با تو سخن بگویم :

مادرم، مادر خوبم، من مهربانی و گذشت را از تو یاد گرفتم.

تو بهترین مادر دنیا هستی و من احساس خوشبختی می کنم که تو را دارم.

دوست دارم همیشه کنار تو باشم، وقتی از مدرسه به خانه می آیم و تو را می بینم خیلی خوشحال می شوم و زمانی که مرا بغل می کنی به من آرامش می دهی.

مادر خوبم تو هر روز زحمت می کشی و برای من غذاهای خوشمزه آماده می کنی، غذاهایی که تو درست می کنی خوشمزه ترین غذای دنیاست.

همه ی بچه های از خوبی مادرهایشان می گویند، من هم از خوبی تو می گویم و دوست دارم همه بدانند من چه مادر خوب و مهربانی دارم. تو همیشه به من کمک می کنی تا درس هایم را بیش تر و بهتر یاد بگیرم، از تو ممنونم.

بعضی وقت ها مرا دعوا می کنی اما اشکالی ندارد، چون همه ی مادرهایی که بچه هایشان را دوست دارند همین کار را انجام می دهند تا آن ها کم تر اشتباه کنند و همیشه کار درست را انجام دهند.

مادر مهربان من، وقتی مریض می شوی من خیلی غصه می خورم و ناراحت می شوم و دوست دارم تو همیشه خوب باشی و هیچ وقت مریض و ناراحت نباشی.

دوست دارم بچه ی خوبی باشم تا تو را خوشحال کنم، ببخشید اگر بعضی وقت ها تو را اذیت می کنم و تو ناراحت می شوی، اما تو مهربان و بخشنده هستی و همیشه مرا می بخشی و دوست داری.

نتیجه گیری:

مادر عزیزم میدانم نمیتوانم حتی گوشه از زحمات تو را جبران کنم. اما بدان که تو را خیلی دوست دارم و می خواهم همیشه کنار من باشی مادرم.

مقاله تولد حضرت زهرا
انشا درباره تولد حضرت زهرا

انشا روز مادر (۸)

انشا در مورد ولادت حضرت زهرا
انشا درباره ولادت حضرت زهرا

انشا روز مادر شماره هفت 

موضوع انشا : انشای ادبی در مورد تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها 

مناسب پایه تحصیلی :هفتم - هشتم - نهم - دهم 

قالب : ( ادبی )

تولد، لحظه‌ى آغاز زندگى آدمى نیست، آغاز فصلى نو در تاریخ اوست.

پیش از تولد، پیشگویی‌ها و ریشه‌ها هستند، پیشگوییهایى بسانِ آبستنى ابرها قبل از آن که ببارند.

در زندگى زهرا علیهاالسلام، رازهایى است گشوده و رازهایى سر به مهر، همچون مرواریدى در صدف، خفته در بستر دریاچه‌اى زلال.

جستجوگر آغاز زهرا، درمى ماند، نمى تواند آغاز و ریشه ها را بیابد.

پیشگوییها و سرآغازهاى این حضور بانوانه براى تمام بانوان تاریخ.

تنها محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم است که راز فاطمه را مى داند، راز آغاز، ظهور و ریشه ها را.

همه چیز از یک میوه در بهشت آغاز شد.

از سیب و گلابى و از هر آنچه که در آن سرزمینِ جاودانه در دوردست روییده است؛

جهانى که جز پیامبران کسى آن را کشف نکرد.

فاطمه از آنجا آمد، دوشیزه اى از بهشت، «پَرى زمینى»، آن گونه که محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم وى را نامید.

هنگام معراج، زهرا زاده شد در لحظه هایى دور از زمینِ پُر جاذبه، دور از ثقل مادّه.

آنجا، نطفه کودکى بسته شد که به زودى در زمین متولّد مى شد.

عناصر سازنده‌ى او زمینى و ملکوتى بودند، گِلى آغشته با عطر مینو، عناصرى از نور آسمانى.

آیا همین راز آن نیست که هرگاه محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم دلش هواى بهشت مى کند زهرا را مى بوسد؟

عطرِ زهرا، عطر بهشت است، عطر سیب، عطر گلابى، بوى خوش نخل و همه ى میوه هاى جاودانه.

انشا در مورد تولد حضرت فاطمه
انشا درباره تولد حضرت فاطمه

انشا روز مادر

تعدادی از متن های این نوشته برگرفته از سایت خوب تبیان هستند. جهت رعایت کپی رایت .

مقاله درباره تولد حضرت فاطمه
مقاله در مورد تولد حضرت فاطمه

بیشتر بخوانید : 

انشا مادر | 10 انشا مورد مادر و لالایی مادر (ساده و ادبی)

نقاشی روز مادر | 70 نقاشی و رنگ آمیزی درباره روز مادر برای کودکان

خوشحال کردن مادر | چگونه با مادر مان رابطه دوستانه ای داشته باشیم ؟

پروفایل روز مادر | 40 عکس برای تبریک روز مادر و زن 2019

عکس نوشته روز مادر | 33 عکس پروفایل برای تولد حضرت زهرا و روز زن

ست مادر و دختر | 50 مدل فوق العاده زیبای ست مادر و دختر 2017

تاریخ دقیق روز مادر سال 1397 | تاریخ روز زن سال در سال 97

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا سیل | 5 انشا و تحقیق درمورد سیل و سیل زدگان

انشا سیل | 5 انشا و تحقیق درمورد سیل و سیل زدگان برای دانش آموزان

انشا سیل : سیل یکی دیگر از بلایای طبیعی است که هرازگاهی در برخی از کشور ها از جمله ایران رخ میدهد و اغلب باعث صدامات زیاد مالی و جانی میشود . در این مطلب از دلبرانه برای دانش آموزان پایه های مختلف 7 انشا و تحقیق در مورد سیل ، سیل زدگان با موضوعات زیر گردآوری کرده ایم که تقدیم میکنیم .

انشا کمک به سیل زندگان  ، انشا نحوه مقابله با سیل، انشا سیل 

انشا-با-موضوع-سیل

انشا چه عواملی باعث بروز سیل میشود ؟ موضوع انشا در هنگام وقوع سیل چه کنیم ؟ 

موضوعات انشا و تحقیق که در این نوشته به آن میپردازیم : 

  1. موضوع انشا : انشا از زبان یک کودک سیل زده!
  2. موضوع انشا : سیل چیست و چگونه به وجود می آید ؟ 
  3. موضوع انشا : در هنگام وقوع سیل چه باید کرد ؟ 
  4. موضوع انشا : چه عواملی باعث بروز سیل میشود ؟ 
  5. موضوع انشا : سیل چیست و سیلاب ها چگونه ایجاد میشوند ؟ 

انشا نحوه رویارویی با سیل ، انشا سیل چگونه ایجاد میشود ؟

انشا درباره سیل

انشا شماره یک در مورد سیل 

موضوع انشا : انشا از زبان یک کودک سیل زده

مقدمه : با نام خداوند هستی بخش انشای خود را از زبان یک کودک سیل زده آغاز میکنم.

انشا درباره سیل - انشا سیل 

بعضی وقتی ها تنها چند دقیقه زندگی تو را زیر و رو میکند. این چند دقیقه در زندگی من زمان آمدن سیل بود.

خانه ام ، وسایل زندگی ام . کوچه هایی که در آن بازی میکردم .

محله که از آن خاطره داشتم.

درخت روبری خانه ، گل فروشی سر خیابان ، ساندویچی ته کوچه ... مسجد محل ، سالن ورزشی شهر ...

سیل همه کودکی و خاطراتم را در چند دقیقه شست و رفت.

هرگز فکر نمیکردم روز از باران بترسم .

اما حالا قطره های بی شمار بارانی که عاشقش بودم جمع شدند و زندگی ام را نابود کرده اند.

حالا من مانده ام و شهری شناور در آب .

حالا من مانده ام و خاطرات شبی که سیل جاری شد و بسیاری از نزدیکان مرا با خودش برد.

حالا که سیل تمام شده است و ما ماندیم و زندگی گل آلودی درد آور که باید با امید و تلاش دوباره بسازیم .

از خداوند بزرگ و مهربان میخواهم که با دستان قوی و مهربانش کمک کند تا کودکان ضعیف و بی پناهی مثل من دوباره خانه و تکیه گاه و پناه داشته باشند . آمین .

انشا در مورد سیل

نتیجه گیری : سیل ، زلزله ، طوفان ، آتش سوزی ، خشکسالی ، بیماری ها و ... همه روی دیگر زندگی هستند و ممکن است در همه جای جهان رخ دهند. بد نیست به خود تلنگر بزنیم که شاید روزی ما مبتلا به این بلاهای سخت و دردناک باشیم . پس نباید هموطنان و هم نوعان خود را در روزهای سخت فراموش کنیم و حتی کمترین کمک های ساده را از آنها دریغ نکنیم .

موضوع انشاء سیل

انشا سیل زندگان

انشا در مورد سیلاب

انشا شماره دو در مورد سیل 

موضوع انشا : سیل چیست و چگونه به وجود می آید ؟ 

سیل به معنی طغیان کردن آب، زیر آب رفتن گستره‌ای از زمین و طوفانی شدن می‌باشد. در معنای «آب جاری شده»، کاربرد این واژه بر ریزش جریاندلالت داشته و مخالف معنی عدم ریزش یا «فرونشینی» است. «سیل»، طوفان جهانی افسانه و احتمالاً تاریخ، به عنوان طوفان در اساطیر بکار رفته‌است. در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه آب از بستر عادی خود سر ریز و دشت سیلابی و مناطق اطراف را دربر می‌گیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفت‌های آن، شاید بتوان با درجه‌ای از تقریب احتمال وقوع و بزرگی سیل‌های آتی منطقه را مشخص کرد. اصولاً بزرگی سیل‌ها و تکرار آن‌ها در طول زمان تابع شدت بارندگی، نفوذپذیری زمین و وضع توپوگرافی منطقه است.

انشا از زبان سیلزدگان 

البته امروزه به دلیل دخالت‌های بی‌رویه در بسیاری نقاط که قبلاً سیل نمی‌آمده، طغیان‌های بزرگی مشاهده می‌شود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش می‌دهد. از آن جمله می‌توان به ساختمان‌سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخش‌هایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود می‌شود، اشاره کرد. به این ترتیب محدوده‌ای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب می‌رود، گسترده‌تر می‌گردد.

موضوع انشا سیل 

شهرسازی‌ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی می‌شود. حجم زیاد آب از یک طرف بر بزرگی طغیان می‌افزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود می‌آورد که با برجای گذاشتن آن‌ها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش می‌یابد. موارد پیش معمولاً تأثیر تدریجی دارند، ولی سیل‌های ناگهانی و فاجعه‌آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد می‌شوند.

منبع : ویکی پدیا

انشا درباره سیلاب - انشا سیل 

موضوع انشا سیل

موضوع تحقیق سیل 

انشا شماره سه در مورد سیل 

موضوع انشا : چه عواملی باعث بروز سیل میشود ؟ 

از زمان‌های ماقبل تاریخ، مردم بجهت دسترسی به سیستم حمل و نقل ارزان و راحت و همچنین داشتن دسترسی به منابع غذائی و تجارت، در کنار دریاها و رودخانه‌ها مسکن می‌گزیدند؛ چنانچه جمعیت انسانی در کنار منابع طبیعی آبی متمرکز نبودند، هیچ نگرانی از بروز سیل وجود نداشت؛ ولی به هرحال وجود خاک حاصلخیز کنار رودخانه‌ها منوط به جاری شدن سیلاب‌های متعدد و وجود انواع رسوب گذاری‌های عادی همراه با آن می‌باشد.

در این تحقیق در مورد انواع سیل و علت های به وجود آمدن سیل صحبت میکنیم . 

1-سیلاب های برخواسته از دریا 

سیلاب‌های برخاسته از دریا قدرت ایجاد طغیان‌ها یا در هم نوردیدن استحکامات ضد سیل مانند سیل شکن‌ها و همچنین صاف کردن تپه‌های شنی یا پر کردننواحی گود زمین را دارا است؛ بنابراین در زمین‌های ماورای این استحکامات ساحلی امکان سیل گرفتگی و آسیب دیدگی متصور است. عواملی مانند طوفان‌های سهمگین طوفان‌های برق آسا، جزر و مد بلند، پدیده تسونامی یا ترکیب این‌ها، باعث ایجاد سیلاب‌های دریایی می‌گردند. از آنجائیکه اکثر مناطق شهری در کنار ساحل بنا شده‌اند، این تهدید جدی در تمام نقاط جهان وجود دارد.

تحقیق سیل چگونه ایجاد میشود ؟

2- کمبود پوشش گیاهی 

سیل زمانی رخ می‌دهد که خاک و پوشش گیاهی یک منطقه توانایی جذب کامل آب را نداشته باشد. در این زمان حجم آب به صورت غیرقابل کنترل از طریق کانال‌های رودخانه‌ای یا حفره‌های طبیعی یا مخازن آب دست‌ساز بشر، ریزش می‌نماید.

تحقیق نحوه رویارویی با سیل

3- سیل های رودخانه ای 

سیل‌های دوره‌ای به صورت طبیعی در بسیاری از رودخانه‌ها رخ داده و باعث بوجود آمدن مناطقی بنام دشت‌های سیلابی می‌گردد. علت وقوع این سیلاب‌ها بارش باران‌های شدید و گاهی نیز توأم با ذوب برف است که باعث طغیان رودخانه و جاری شدن آب در زمین‌های حاشیه‌ای رود می‌شود. نام سیلابی که به یکباره و بدون هیچ فرصت قبلی ایجاد و جاری می‌شود، سیل آنی است. سیلاب‌های آنی معمولاً در اثر بارش بیش از حد در یک منطقه نسبتاً کوچک ایجاد می‌گردند. از سوی دیگر سیل نواحی ساحلی نیز بر اثر بادهای شدید سطح اقیانوس یا بواسطه امواج حاصله از زمین لرزه‌های کف دریا بوجود می‌آید. البته شمار عوامل ایجاد سیل زیاد است.

تحقیق نحوه مقابله با سیل

4- باران های موسمی شدید 

باران‌های موسمی در کشورهای استوایی مانند بنگلادش، توانایی ایجاد سیل‌هایی خانمان برانداز را دارند. طوفان‌های دریایی موسوم به هاریکان نیز دارای خصوصیاتی هستند که در کل توان ایجاد سیل‌های مخرب را دارند. نام یکی از این خصوصیات طوفان‌های برق آسا (سیل دریایی که ارتفاع آن به ۸ متر می‌رسد) است که در اثر حرکت هاریکان دریایی به سمت ساحل بوجود می‌آید.

تحقیق کمک به سیل زندگان 

5- سیل ناشی از ذوب برف کوه ها 

از انواع دیگر این علل سیل‌های آنی ناشی از ذوب برف کوه‌ها، تحت شرایطی نادر و با امتزاج با امواج گرم، به عاملی مخرب تبدیل می‌شوند که باعث ازبین رفتن جان ومال مردم می‌شوند.

تحقیق با موضوع سیل زدگان 

6- زمین لرزه های کف دریا 

زمین لرزه‌های کف دریا، فعالیت جزایر آتشفشانی که بشکل‌گیری مواد مذاب (مانند ترا یا کراکاتتاو) می‌انجامند و ریزش خاک کف دریا بر طبقات قاره‌ای تماماً آبستن موج‌های جزر و مدی بنام تسونامی هستند که باعث تخریب مناطق ساحلی خواهند شد. گزینه «تسونامی» را جهت آشنائی با جزئیات کامل این نوع سیل دریایی، ببینید.

تحقیق با موضوع سیل  - انشا سیل 

تحقیق درباره سیل

تحقیق چه عواملی باعث بروز سیل میشود ؟

انشا شماره چهار در مورد سیل 

موضوع انشا : در هنگام وقوع سیل چه باید کرد ؟ 

در این تحقیق ( انشا ) میخواهیم در مورد اقدامات ایمنی و نکات مهم در برخورد و مواجهه با سیل صحبت کنیم . در ادامه اقدامات ضروری قبل / حین / و بعد از وقوع سیل را بررسی میکنیم:

موضوع تحقیق در هنگام وقوع سیل چه کنیم ؟ 

اقدامات قبل از وقوع سیل

  1. از خانه سازی در حریم رودخانه، آن هم با مصالح نامناسب بپرهیزید.
  2. کیف امدادوکمکهای اولیه را تجهیز نموده و آن را در دسترس قرار دهید.
  3. برای زمان وقوع سیل در ظرفهای مطمئن ، آب سالم ذخیره کنید.
  4. مقداری غذا به صورت کنسرو ذخیره نمائید.
  5. وسیله روشنایی تهیه کنید.
  6. (چراغ قوه، شمع،...)اسناد واوراق بهادار را در جعبه ای ضدآب و مطمئن قرار دهید.
  7. اگر آب‌گرم‌کن و یا وسایل برقی در معرض سیل قرار دارند، آنها را در جایی بالاتر از سطح موجود قرار دهیدبرای جلوگیری از برگشت آب سیل و فاضلاب از طریق مجاری فاضلاب به داخل منازل، «دریچه‌های کنترل» فاضلاب تعبیه نمایید.
  8. برای جلوگیری از ورود سیلاب به داخل خانه، در مسیر آن سد خاک‌ریز و سیل‌بند بسازید.
  9. اگر در جایی زندگی می کنید که دائما با خطر سیل گرفتگی مواجه هستید با استفاده از مصالح مناسب و تمهیدات لازم ، ساختمان خود را ضدآب کنید و دیوارهای زیرزمین‌ را با عایق‌های ضد آب بپوشانید تا جلوی نفوذ آب و آسیب‌های بعدی گرفته‌شود.
  10. منزل خود را در مقابل حوادث بیمه نمائید.

تحقیق درباره سیل- انشا سیل 

اقدامات حین وقوع سیل

  1. برای اطلاع از وضعیت و گرفتن دستورات لازم به رادیو، تلویزیون ویا اعلام بلندگوهای عمومی گوش دهید، در صورتی که دستور تخلیه داده شد، فوراً این کار را انجام دهید.
  2. لحظه ای که شما تشخیص دادید که سیلاب در حال شکل گیری است، خیلی سریع عمل کرده و خود را نجات دهید.
  3. شما فقط چند دقیقه فرصت دارید.
  4. از فاضلاب ها و جویبارهای به ظاهر آرام دوری نمائید، بخاطر داشته‌باشید جویبارها، کانال‌های فاضلاب، تنگه‌ها و . . . نیز می‌توانند ناگهان دچار سیل شوند.
  5. اگر خانه شما در محل مرتفعی است و خطر آب گرفتگی شما را تهدید نمی کند، نیاز به خروج از منزل نمی باشد و گرنه مناطق کم ارتفاع را سریعاً ترک نمائید و به مناطق مرتفع که دور از رودخانه ها و نهرها باشند، بروید.
  6. در صورت ترک خانه اشیاء گران قیمت را به محل های بالاتری در منزل ببرید درها را قفل کنید.
  7. جریان آب، برق، گاز را برای اجتناب از آتش سوزی و برق گرفتگی و انفجار قطع کنید.
  8. در آب درجریان، راه نروید چرا که 15 سانتیمتر آب در حال حرکت ممکن است باعث برهم خوردن تعادل شما شود، اگر مجبورید در آب حرکت کنید، از مسیری بروید که آب حرکت نمی‌کند.
  9. برای اینکه از استحکام زمین جلوی پای خود مطمئن شوید از یک تکه چوب دستی استفاده کنید.

تحقیق در مورد سیل

نکات مهم در مورد رانندگی در هنگام وقوع سیل 

  1. در منطقة سیل‌زده رانندگی نکنید.
  2. اگر سیل اطراف خودروی شما را فراگرفته‌است، خودرو را رها کنید و به یک منطقة مرتفع بروید و گرنه جریان سیل شما و خودرویتان را خیلی سریع با خود می‌برد.
  3. هیچ گاه به تنهایی در یک ناحیه سیل زده، به این طرف و آن طرف نروید، اگر پیاده هستید، از نقاطی که در آن سطح آب از زانو بالاتر است عبور نکنید.
  4. هرگز از درختان در معرض سیل به عنوان محل امن استفاده نکنید.
  5. در هنگام سیل از پل‌های چوبی سست بر روی رودخانه‌ها عبور نکنید.
  6. وسایل نقلیه، حیوانات اهلی و اشیاء قابل حمل را به نزدیکترین محل مرتفع انتقال داده شود.در جریان سیل شنا نکنید.
  7. در بیشتر خودروها ارتفاع پانزده سانتیمتر آب می‌تواند به کف خودرو برسد و کنترل آن را مختل نماید و یا حتی باعث توقف حرکت آن گردد.
  8. خودروها و وسایل نقلیه محل های امنی در مقابل سیل نمی باشند، اگر وسیله نقلیه شما از حرکت ایستاد(به علت فرو رفتن در آب یا گل) فوراً آن را ترک کرده و به جای مرتفع بروید.
  9. سی سانتیمتر آب، بیشتر خودروها را شناور می‌کند.
  10. شصت سانتیمتر آب در حال حرکت، می‌تواند خودروها را شناور سازد.
  11. درصورت بالاآمدن سطح آب، از توقف در منطقه آب گرفته به هر دلیل بپرهیزید.
  12. از عبور دادن حیوانات اهلی از عرض رودخانه‌ها و سواحل آنها در زمان بارش شدید باران و وقوع سیل بپرهیزید.
  13. در هنگام رانندگی مراقب شیب ها و پیچ های جاده باشید، در هنگام رانندگی از دنده سنگین استفاده کنید، زیرا ترمزها در آب بخوبی کار نمی کنند .

موضوع تحقیق دانش آموزی سیل - انشا سیل 

اقدامات بعداز وقوع سیل

  1. خود را به نزدیکترین محل امدادرسانی هلال احمر یا استانداری برسانید، غذا، البسه، و کمکهای اولیه در آنجا موجود است.
  2. برای اطمینان از سالم بودن آب آشامیدنی حتماً به گزارش اخبار محلی توجه کنیدو آب آشامیدنی را قبل از مصرف بجوشانید.
  3. از سیلاب دور شوید، چراکه این آب ممکن است با روغن، گازوییل، یا فاضلاب آلوده‌شده‌ باشد و یا احتمال دارد در اثر تماس با خطوط نیروی برق زیرزمینی، جریان برق پیدا کرده ‌باشد.
  4. از آب در جریان فاصله بگیرید.
  5. به مناطقی که سیلاب عقب‌نشینی کرده‌است توجه کنید، زیرا خیابان‌ها و جاده‌ها ممکن است بخاطر جریان سیل ضعیف شده ‌باشد و در اثر وزن خودرو فرو برود.
  6. از خطوط فشار قوی دوری کنید.

تحقیق درباره سیلاب

نکات مهم پس از بازگشت به خانه در هنگام وقوع سیل 

  1. زمانی به خانه بازگردید که مسئولان وضعیت را امن اعلام کنند.
  2. از ساختمان‌هایی که اطرافش را آب احاطه کرده‌است، دور شوید.
  3. هنگام ورود به منزل نهایت احتیاط را بنمایید، ممکن است پی‌های ساختمان آسیب‌دیده باشد ولی در ابتدا خرابی دیده نشود و ظاهر خانه سالم به نظر بیاید.
  4. سعی کنید در طول روز به منزل برگردید تا استفاده از وسایل روشنائی لازم نباشد.
  5. چنانچه مجبور هستید شبانه به خانه برگردید، خیلی محتاط باشید، از فانوس، مشعل، کبریت، برای روشن کردن ساختمان استفاده نکنید، چراغ قوه را نیز قبل از ورود به ساختمان روشن کنید.
  6. از غذاهای کنسرو شده استفاده نمائید.
  7. لوازم برقی را قبل از استفاده کنترل و خشک کنید.
  8. آبهای جمع شده برای گودال ها شرایط مناسبی را برای رشد حشرات به خصوص پشه ها ایجاد خواهد کرد، بنابراین از توری در محل اقامت خود استفاده نموده و پوشاک آستین بلند و چکمه های ساق بلند بپوشید.
  9. چون سیل باعث خارج شدن مارها از لانه‌های خود می‌شود بعد ازسیل مراقب مارگزیدگی باشید.
  10. پس از سیل احتمال شیوع بیماریهای عفونی مانند عفونت های دستگاه گوارش از جمله هپاتیت، وبا، و حصبه و . . . وجود دارد، که باید مراقبت های لازم بهداشت فردی و عمومی به عمل آید.
  11. اگر مخزن توالت، کاسة توالت، تصفیه‌خانه و تأسیساتی مانند آن آسیب‌دیده است در صورت امکان آن را تعمیر نمایید.
  12. سیستم‌های زهکشی در صورت آسیب‌دیدن سلامتی و بهداشت افراد را به مخاطره می‌اندازد.
  13. هرچه که خیس و مرطوب شده‌است را تمیز و ضدعفونی نمایید زیرا گل ‌و ‌لای باقی‌مانده از سیلاب حاوی مواد شیمیایی و فاضلابی می‌باشد.

منبع : پرشین بلاگ

تحقیق در مورد سیل

تحقیق در مورد سیلاب

انشا شماره پنج در مورد سیل 

موضوع انشا : سیل چیست و سیلاب ها چگونه ایجاد میشوند ؟ 

بلایای طبیعی همواره کره زمین را تحت تأثیر قرار داده وسبب وارد آمدن آسیب به مردم نظیر جراحت، بیمـاری سـوء تغذیه، فشار های روحی ـ روانی ومرگ می شوند . زلزله و سیل به عنوان مهمترین بلایای طبیعی درکـشور مـا مطـرح هـستند وآنچه که از این بلایا فاجعه می سازد عدم آگاهی برای مقابله با عواقب آن وپیشگیری از تـأثیر سـوء وقـایع طبیعـی بـر ارکـان تندرستی - اقتصادی و محیطی است .

تحقیق از زبان سیلزدگان 

معنی کلمه سیل : 

کلمه «سیل» بمعانی طغیان کردن آب، زیر آب رفتن گستره‌ای از زمین و طوفانی شدن می‌باشد. اصولا بزرگی سیلها و تکرار آنها در طول زمان تابع شدت بارندگی ، نفوذپذیری زمین و وضع توپوگرافی منطقه است.

انشا با موضوع سیل زدگان 

عوامل ایجاد سیلاب : 

  1. باران شدید: از شایع ترین عوامل ایجاد سیلاب باران های شدید دوره ای یا ناگهانی هستند.
  2. ذوب برفها: آب شدن برفها و تکه یخ‎های بزرگ عامل دیگر وقوع سیل است .
  3. سیل های دریایی : بعضی سیل‎ها در اثر امواج کنار دریا جاری می‎شوند. در یک موج مدی توده عظیمی از آب دریا،، ناحیه‎ گسترده‎ای از زمین ساحلی را می‎گیرد. اغلب این امواج مد دریا در اثر زلزله‎های زیر دریایی اتفاق می‎افتند ولی گاهی به دنبال طوفان نیز حادث می‎شوند.
  4. نوع خاک های نفوذ ناپذیر منطقه : مناطقی که خاک‎های چسبنده و بدون پوشش گیاهی دارند برای ایجاد سیل بسیار مستعد هستند زیرا آب بارندگی در خاک نفوذ نکرده و جاری می‎شود.
  5. تخریب سدها و آب‌بندها: این عامل نیز میتواند سبب رها شدن ناگهانی مقدار زیادی آب و جاری شدن سیلاب شود.
  6. شهر سازیها و حذف گیاهان: در هنگام ریزش آب باران‌های سنگینی که باعث بروز سیلاب‌ها می‌شوند، ذرات آب با شاخ و برگ درختان جنگل برخورد می‌کنند و تا حد زیادی از سرعت آن‌ها کاسته می‌شود. همچنین خاک جنگل هم پوشیده از شاخ و برگ گیاهان و درختان است که باعث جذب آب می‌شود و جویبارهایی با آب ذلال را به وجود می‌آورد.
  7. فرسایش خاک و رسوبات کف رودخانه : درنتیجه این عوامل ظرفیت رودخانه ها کاهش میابد و هنگام وقوق سیل سرریز میکند.
  8. دخالت های انسانی : البته امروزه به دلیل دخالتهای بی رویه در بسیاری نقاط که قبلا سیل نمی‌آمده ، طغیانهای بزرگی مشاهده می‌شود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش می‌دهد. از آن جمله می‌توان به ساختمان سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخشهایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود می‌شود، اشاره کرد.

این موارد و مواردی از این قبیل از جمله عواملی هستند که ممکن است باعث بروز سیل گردند.

منبع : irannbj

تحقیق کامل در مورد سیل و سیلاب برای پایه 

انشا سیل

تحقیق در مورد سیل

امیدوارم مطالب گرد آوری شده و نگارش شده در این مطلب مورد استفاده شما قرار گیرد . و آرزو میکنم خداوند بزرگ میهن ما را از بلاهای طبیعی مثل سیل و زلزله و خشکسالی در امان بدارد . آمین .

انشا با موضوع سیل  - انشا سیل 

انشا سیل چیست ؟

همچنین بخوانید : 

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

انشا ازاد | ۱۲ انشا با موضوع آزاد برای پایه های مختلف تحصیلی

انشا رودخانه | ۸ انشا در مورد گذر رودخانه + رودخانه از زبان خودش 

انشا ایران | ۷ مقاله و انشا درباره ایران ، پرچم ایران و با موضوع وطن

انشا درباره بهار | ۷ انشا توصیفی و ادبی در زیبایی مورد فصل بهار 

انشا عید نوروز | ۷ انشا و تحقیق درباره تعطیلات عید نوروز و سال نو

انشا در مورد تعطیلات عید نوروز خود را چگونه گذراندید ؟ ( 3 انشا)

انشا درباره درخت | ۷ انشا با موضع درخت و درختکاری+از زبان درخت

انشا در مورد روز بارانی|۵ انشا درباره توصیف روز بارانی+صدای باران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا معلم | 10 انشا و متن ادبی درباره معلمی و یک معلم خوب

انشا معلم | 10 انشا و متن ادبی درباره معلمی و خصوصیات معلم خوب 

انشا معلم : در این مطلب از دلبرانه 10 انشا در مورد معلم ، ارزش معلم ، بزرگداشت شغل معلمی ، خصوصیات یک معلم خوب و ...را گرد آوری کرده ایم که تقدیم دانش آموزان عزیزی میکنیم که از سن 7 سالگی تا سن جوانی و گاهی میان سالی شاهد زحمات و فداکاری هایی معلمانی هستند که معلمی را شغل انبیا میدانند و برای تعلیم و تربیت کودکان ، نوجوانان و جوانان از جان و دل خود مایه میگذارند. امیدوارم این نوشته برای شما مفید باشد.

10 انشا در مورد معلم و معلمی  

انشا-در-مورد-معلم-۷

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره یک

موضوع انشا : نامه ای به معلم 

مقدمه :

به نام خداوند جان آفرین . انشا خود را با موضوع نامه ای به آموزگار خود آغاز میکنم .

متن انشا :

معلم عزیزم سلام

بیشتر ما دانش آموزان ازاین که رودر رو با معلم خود صحبت کنیم خجالت میکشیم.

بخصوص زمانی که قصد داریم از مهربانی ها ، محبت ها و زحمات بی دریغ او در دوران تحصیلی تشکر کنیم ، زبانمان بند می آید اما این دلیل بر این نیست که ما این همه فداکاری و ایثار و سخت کوشی شما معلم مهربان را قدر نمیدانیم . بلکه همیشه و همیشه حتی وقتی که با شیطنت ها و درس نخواندن هایمان تو را عصبانی میکنیم میدانیم که همه کارها و زحمات شما برای این است که ما آینده درخشانی داشته باشیم و برای خانواده و شهر و کشو خود فرد مفید و مهمتر از آن یک انسان واقعی باشیم.

انشا از زبان یک دانش آموز با معلم خود 

شاید خیلی از دانش آموزان رویشان نشود به معلم خود بگویند که او را دوست دارند و از زحمات بی دریغش سپاسگزار هستند اما همه ما دانش آموزان معلمان مهربان و تلاشگر و دلسوزمان را دوست داریم و از قدردان محبت ها و زحمت های او هستیم.

میدانیم وقتی به ما سخت گیری میکنی ، گاهی ما را دعوا میکنی ، امتحان میگیری و تکلایف سنگینی برای ما محیا میکنی به خاطر آینده خودمان است و شما همچون یک پدر یا مادر نگران آینده و خوشبختی و موفقیت ما هستید .

ما از همه زحمات و دلسوزی های شما ممنونیم و از خداوند میخواهیم اجز بزرگ معلمی را که به فرموده پیامبر اسلام شغل انبیا است را به شما ارزانی دارد.

نتیجه گیری : 

راست گفته اند که معلمی شغل نیست بلکه عشق است . چرا که اجر مادی شغل معلی با زحمات و سختی های آن قابل مقایسه نیست . معلم عزیزم تو را دوست دارم و تلاش میکنم فرد مفیدی برای جامعه خود باشم تا تلاش های شبانه روزی شما را جبران کنم.

منبع : دلبرانه 

انشا نامه ای به معلم 

******************************************************************

انشا در مورد معلم (۶)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره دو

موضوع انشا : ارزش ووالای شغل معلمی 

مقدمه :

انسان ها از گل آفریده شده اند، گلی که نیاز دارد تا پرورانده شود و نور و حرارت ببیند، سرما و گرما را بچشد و در نهایت آجری محکم و مقاوم شود تا روی دیوار زندگی و در لابه لای آن جا بگیرد و در نهایت جزئی از نقش دهنده ها و کامل کننده ی هدف زندگی و آفرینش باشد تا در نهایت به کمک یکدیگر آنقدر بادوام و با استقامت چیده شوند و لایه به لایه بالا روند و به قله ی صعود برسند تا به هدف اصلی دست یابند که این هدف چیزی نیست جز رضا در رضایت خداوند.

متن انشا :

معلم ها دقیقا همان کسانی هستند که گل ذاتی انسان را می پروراند و راه درست را به آن نشان می دهند و زمانی که به آجری مقاوم تبدیل کردند در مسیر اصلی خود رها می کنند. معلم ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش می کند، به او درس می دهد و او را بزرگ می کند.

انشاء معلم

گاهی مانند پدری سخت گیر او را به جلو هل می دهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار می دهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه ایی می نشیند و اوج گرفتن او را تماشا می کند، معلم ها همان پیله ایی هستند که به دور کرم ابریشم می پیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه می داند، دقیقا مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختی ها حفظ می کنند و آنگاه کرم که بال گرفت و بال های رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا می شود و اوج گرفتن او را نظاره می کند.

انشا معلم عزیزم

معلم ها دل خیلی بزرگی دارند، هر سال مجبورند که تکه ایی از وجود خود را رها کنند و او را به دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست که معلم ها هر بار به هر دانش آموز تکه ایی از وجود خود را تقدیم می کنند، از خود به آن ها محبت و عشق ، نوع دوستی ، فداکاری و ایثار را تزریق می کند و در نهایت بعد از گذر سال ها، زمانی که تمام وجود خود را صرف کودکانش کرد و هربار تکه ایی از وجودش را بخشید و زمانی که آن ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی که همه ی کودکانش او را ترک کرده اندو هر کدام به سمت زندگی خود رفته اند.

آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟

نتیجه گیری : 

گاهی معلم ها سر ما داد می زنند، گاهی سخت گیری می کنند اما کیست که نمی داند در پشت همه این سخت گیری ها یک دوستت دارم نهفته است. با تمام وجودش فریاد می زند که دوستت دارم. دوست دارم که همیشه کار درست را انجام دهی! دوست دارم که همیشه بهترین باشی و دوست دارم که انسانی با سواد و پر از محبت و مهربانی شود که اگر نبود هرگز هیچ معلمی آنقدر تلاش نمی کرد که تو در هر شرایطی و بدون هیچ بهانه ایی بهترین باشی. بنابراین هرگز از آن ناراحت نباش زیرا که هیچ مادری بد فرزندش را نمی خواهد و هیچ کودکی نمی تواند مادرهای زندگیش را فراموش کند.

انشا معلم خوب

منبع : enshabaz.ir

******************************************************************

انشا در مورد معلم (۸)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره سه

موضوع انشا : انشا معلم خوب کیست ( به زبان طنز)

مقدمه :

به نام خداوندی که شمع را آفرید تا بدانیم که معلممان را به چه چیزی تشبیه کنیم و بدانیم که شمع می سوزد و اطرافیان خود را نورانی می کند. ما برای جواب دادن به این سوال خدای نکرده به قول بابایمان جسارت به حضور منور معلم خود نمی کنیم و جرات آن را نداریم که پیش معلم نازنین از خودمان چیزی بنویسیم. مقام بلند معلم کجا و قلم کوتاه من کجا. اما خوب به قول بابایمان چه می شود کرد. تکلیف است و کاری نمی شود کرد.

متن انشا :

یک معلم خوب چنان نباید باشد، بلکه چنین باید باشد:
مهربان باشد:
درست است که از قدیم گفته اند چوب معلم گله هر کی نخوره خله، ولی باید به قول بابایمان توجه داشته باشید که چوب و شلنگ و سیم مربوط به دوران پارینه سنگی بوده است. در زمان ما از تشبیهات نرم استفاده می کنند تا خدای ناکرده بچه ها عقده ای نشوند و مثل گذشته به پرتاب ترقه و نیمکت شکنی روی نیاورند. معلم خوب نباید به خاطر عده ای دانش آموزنما خودش را ناراحت کند و ما را ناراحت تر. اگر مهربانی یادش برود به جای این که خودش مثل شمع بسوزد دل ما را می سوزاند و کلاس را دود غلیضی از غم و اندوه فرا می گیرد.

انشا معلمی شغل انبیاست 

خوب درس بدهد:
یعنی این که وقتی یکی از بچه ها برای بار پنجم هم نفهمید که آقا معلم چه می گوید ناراحت نشود و قهر نکند. خب شاید آن بیچاره حواسش پرت شده و آقا معلم اصلا نباید فکر کند که پرت نشده و خودش را به پرت زدن زده است. بعدش هم وقتی خوب درس داد هر وقت یکی از بچه های پردل و پر از جرات کلاس گفت خسته نباشید درس را تمام کند و با بچه ها جوک بگوید و بخندد تا روحیه ی آن ها شاد بماند و زیر سنگینی درس له نشود.

انشا معلم و شاگرد

نمره بدهد:
معلم ها همیشه از بچه ها می خواهند که توی کلاس به درس گوش بدهند و توی خانه درس بخوانند تا سر امتحان نمره ی خوبی بگیرند. همه ی ما می دانیم که آن ها البته درست می گویند. ولی باور کنید آقا اجازه ! مادرمان مرتب مریض می شود و مجبوریم تا صبح بالای سرش بیدار بمانیم و پرستاری کنیم. به پدرمان هم توی مغازه کمک می کنیم. این وطر نیست که فقط موقع خوردن آستین ها رابالا بزنیم. باید همیشه کمک کنیم. شب ها خسته می شویم و همیشه پای تلویزیون وقتی که خودکار دستمان است خوابمان می برد.

این همه را برای این گفتیم که می دانیم همه ی بچه ها بالاخرخ یک مادر مریض یا خواهر کوچولوی جیغ جیغو یا پدر پیر دارند که به خاطر خوبی کردن به آن ها قید اینترنت و بازی های رایانه ای را می زنند ، اما باز هم نمی توانند درس بخوانند. توی جلسه ی امتحان هم کمی هول می کنند و جواب ها از مغزشان می پرد. چه می شود معلم های عزیز به خاطر تشکر از زحما این بچه های خوب و زحمتکش چند نمره ای بهشان ارفاق کنند. به قول بابایمان جای دوری نمی رود که!

انشا روز معلم انشا معلم

نتیجه گیری : 

این بود نظرات ما در مورد معلم خوب امیدوارم به خاطر نظراتم از مدرسه اخراج نشوم .

انشا برای معلم عزیزم 

******************************************************************

انشا درباره معلم (۱)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره چهار

موضوع انشا : ویژگی های یک معلم خوب از نظر دانش آموزان

مقدمه : 

شاید هر کس نظری در مورد خصوصیات و ویژگی های یک معلم خوب و دلسوز داشته باشد . مثلا یک نفر سخت گیری معلمان را باعث رشد و پیشرفت دانش آموزان بداند و دیگری باعث ترس و زده شدن دانش آموزان از درس تلقی کند . انشا خود را با احترام به زحمات همه معلمین خود آغاز میکنم و تلاش میکنم تا نظرات مختلف و متنوع در مورد یک معلم خوب گرد آوری کنم :

متن انشا: 

  • یک معلم موفق از نظر من معلمی است که علاوه بر اینکه در درس سخت گیر باشد در عین حال کلاس شادی نیز داشته باشد و اینگونه نباشد که از اول زنگ تا آخر تنها درس بدهد و بچه ها سکوت کنند.
  • یک معلم خوب اگر مشکلی خارج از مدرسه دارد نباید با ناراحتی به کلاس بیاید و اصلا به روی خود نیاورد. به نظر دانش آموزان توجه کند بین هیچ کدام از آن ها فرق نگذارد و از همه مهم تر برنامه ریزی داشته باشد به قوانین مدرسه پایبند باشد مثلا سروقت به مدرسه و یا سرکلاس بیاید.
  • یک معلم خوب هیچ گاه از تنبیه بدنی یا تمسخر دانش آموز برای تربیت او استفاده نمی کند…
انشا برای معلم ، انشا معلم
  • یک معلم خوب باید درک بسیار بالایی داشته باشد و خوش اخلاق، مهربان و گاهی بسیار جدی است تا دانش آموزان از مهربانی بیش از اندازه او سوء استفاده نکنند و درس را جدی بگیرند.
  • یک معلم خوب طوری به دانش آموزان درس می دهد که برای آنها خسته کننده نباشد و خود نیز هیچ گاه طوری رفتار نمی کند که انگار به یکی از دانش آموزان بیشتر از بقیه توجه می کند او به دانش آموزان به چشم فرزند خود نگاه می کند و هیچ گاه از تنبیه بدنی یا تمسخر دانش آموز برای تربیت او استفاده نمی کند.
  • در مورد معلم خوب، اول این که همه معلمان خوب اند اما معلمی برتر است که طوری درس بدهد و طوری در مورد درس صحبت کند که اشتیاق دانش آموز برای درس خواندن زیاد شود .
انشاء المعلم 
  • معلم خوب باید علاوه بر درس در مورد مسائل خارج از درس نیز کمی صحبت کند و خوش اخلاقی نیز یکی از ملاک های معلم خوب است.
  • یک معلم خوب نه تنها برای حقوق ماهانه و خرج زندگی بلکه برای تعلیم دانش آموزان و در راه خدا تلاش کند…
  • یک معلم با ویژگی های مثبت معلمی باید در کارش سخت گیر باشد و نه تنها برای حقوق ماهانه و خرج زندگی بلکه برای تعلیم دانش آموزان و در راه خدا تلاش کند.
  • یک معلم خوب باید صبور باشد و ضمن احترام به حقوق دانش آموز با مهربانی با دانش آموز صحبت کند. خوش اخلاق باشد و تنبیه بدنی انجام ندهد.
انشا روز معلم 
  • یک معلم خوب باید با ظاهر مناسب در مدرسه و با حجاب و با ایمان باشد تا دانش آموزان از او الگو بگیرند…
  • یک معلم خوب باید خوش اخلاق باشد و بین دانش اموزان فرقی نگذارد و بخشش زیادی هم نداشته باشد هر کسی حق خودش را بگیرد و زیاد زیاد هم خوش اخلاق نباشد بلکه جذبه دار باشد تا دانش آموزان از او سوء استفاده نکنند معلم باید با ظاهر مناسب مدرسه و با حجاب و با ایمان باشد تا دانش آموزان از او الگو بگیرند.
انشا در مورد خصوصیات یک معلم خوب 
  • معلم باید به کار خود علاقه مند باشد، صبور باشد، اهل مطالعه باشد، الگو باشد،ب اطنی صادق و ظاهری آراسته داشته باشد و اگر فعالیتهای دیگری هم دارد هیچکدام را برکار اصلی خود یعنی معلمی ترجیح ندهد. دانش آموز هم باید قدر دان معلم باشد و از فرصت حضور او حداکثر استفاده را ببرد و به او احترام بگذارد.

نتیجه گیری : 

با وجود همه نکات و مواردی که در بالا گفته شد نباید فراموش کرد معلم هم یک انسان است و گاهی ممکن است در عملکرد خود کمی و کاستی هایی داشته باشد و درست است که معلمی شغل انبیا است ولی معلم معصوم نیست و ممکن است گاهی اشتباهاتی داشته باشد که قابل درک است و چیزی از ارزش زحمات و فداکاری های او کم نمیکند.

منبع : شیرازه

******************************************************************

انشا درباره معلم (۲)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره پنچ

موضوع انشا : متن ادبی در مورد معلم 

مقدمه :

انشا خود را آغاز میکنم و میخواهم که از عشق بنویسم . آری من از عشق مینویسم تا بگویم هنوز هم هست،حس میشود و هرروز به آغوش کشیده میشود...

متن انشا : 

من از معلمی مینویسم که ذره ذره ی وجودش در تیر های آتش سوخت اما نگذاشت دانش آموزانش آسیب ببینند؛

من از معلمی مینویسم که وقتی دانش آموزاش به سرطان مبتلا شد موهای خودرازد تا مبادا کودک در کلاس آزرده شود.

هرکسی نمیتواند معلم باشد.

جایی خوانده بودم اشتباه یک پزشک در زمین دفن میشود.

اشتباه یک مهندس بر زمین فرومیریزد

اما اشتباه یک معلم روی زمین راه میرود و جهانی را به فنا میشکد...

معلم ها قوی اند،قدرتمندند؛

انشا معلم من

هنگامی که به کلاس وارد میشوند باید تمام کلافگی هایشان را،تمام دل نگرانی هایشان را

و یا بهتر بگویم تمام احساساتشان را پشت در بگذارند

وچه زیبا بازیگرانی میشوند این آدمها

خیلی هاهم حتی اگر درجایگاه معلم نباشند بازهم معلم اند.

ساعت ها با آنکه غمگین اند لبخند میزنند تا به تو بفهمانند امیدچیست.

آری امید در چشمان آدمها باراه رفتنشان ،بالبخندهای بی منتشان معنا پیدا میکند.

معلم امید را به دانش آموزانش هدیه میدهد.

نتیجه گیری : 

معلمی شغل انبیاست وچقدر زیبایند آنها که چه در شغل ،چه در خانواده و چه در اجتماع معلم هستند

واینجاست که میگویند هرآنکس که عاشق باشد معلم میشود...

انشا زیبا برای معلم به زبان ادبی 

******************************************************************

انشا درباره معلم (۳)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره شش

موضوع انشا : متن زیبا و ادبی برای معلم 

مقدمه :

چشمانت آرامشی دارد که آرامش شبهای دریا در مقابلش به خاک می افتد و زانو می زند.... اراده ات برای آموختن به گونه ایست که کوه را سست و بی اراده می کند.... اقیانوس با آن همه وسعت و عظمت در برار بزرگی قلب تو خشک و بی آب می شود.... اگر از دلسوزی و محبت تو برای سنگ بگوین دل او هن رئوف و مهربان می شود....

متن انشا : 

من الفبای زندگی را از زبان شیرین تو آموختم اما حال نمی دانم چگونه این الفبا را در کنار هم بچینم که شایشته ی نا م پر عظمت تو باشد.... تمام کلماتم از جلو نظام گفته و به صف ایستاده اند اما در میان آنها هیچ واژه ای را نمی یابم که برای تشکر و قدر دانی از تو کافی باشد....

من فلسفه و منطق زندگی ام را از تو آموختم....

شمال و جنوب کشورم را معنی کویر و دریا را به کمک تو شناختم و فهمیدم....

از تو آموختم که جامعه، فرهنگ  چیست؟

و حتی از تو آموختم رهبر و خدا و پیغمبر کیست؟

من از تو آموختم پنجه و ساعد و پرش سه گام را برای آبشاری بی نقص....

جمع و تفریق و ضرب و تقسیم را به کمک تو فرا گرفتم که اکنون محبت هایت را یک به یک می شمارم....

چه قدر بی شمارند ابیات شعری که معنا و مفهومشان را از تو آموختم

و امروز که روز توست همین ابیات در مقابل نام مقدست وزن و قافیه ی خود را از دست داده اند....

چه کردی با این ابیات که آن ها امروز نه مفاعیلن را می شناسند و نه می دانند بحر هزج و رمل چیست ....

به کمک تو با تاریخ گذشته ی کشورم از هخامنشیان گرفته تا میرزا کوچک خان جنگلی و انقلاب مشروطه آشنا شدم....

انشا اهمیت شغل معلمی  انشا معلم

آری من از تو آموختم که چگونه رشد کردم و به اینجا رسیدم،

اینکه چگونه خودم را احساساتم را ودر آخر افکارم را بشناسم....

پس حق دارد این قلم که ناتوان و بی رمق باشد

برای اینکه بر سطرهای دفترم از گذشت ها و مهربانی های مادرانه ات بنویسد ....

بیا و این بار هم مانند همیشه با آرامش چشمانت جانی دوباره ببخش به این الفبای بی جان زندگی....

بیا و باز هم روشن کن چراغی از دانش را بر کودکان سرزمینت.....

انشا معلم عزیزم دوستت دارم 

******************************************************************

انشا درباره معلم (۴)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره هفت 

موضوع انشا : معلم عزیزم دوستت دارم 

مقدمه :

قلم را در دست میگیرم و از معلم مینوسم ، معلمی که  شعر شیرین شعرای شهر شادی را در گوش مرزهای محبت زمزمه کرده ...

متن انشا : 

معلم ...

در مورد معلم چه باید گفت ؟

او که در سخت ترین لحظات زندگی، سرود سرسبزی را در وجود سرو سروده.

معلم دل را دانا کرده و دنیا را به دست دانش آموزان گره زده.

معلم آواز عاشقان عالم را در آیینه خیالشان نمایان کرده و به آن روح بخشیده.

معلم جهان را جاودانه کرده

و رنگ سیاه را از دفتر دل پاک نموده و جوهری به رنگ سپید به آن زده است.

ویژگی های یک معلم خوب 

ای معلم، می خواهم با تو سخن بگویم

که با تمام توانایی ات تارهای وجودم را به صدا در آوردی و خواندن غزل با خدا بودن را به من آموختی.

دست هایت را می بوسم و فرشی از گل هایی به هفت رنگی رنگین کمان در زیر پاهایت می اندازم.

سوی چشمانت را به نور چلچراغ روشن می کنم، قدومت را روی سرم جا می دهم و لبانت را آذین می بندم

تا بگویم بهار دلم با تو شکوفه زد و خزان زندگی ام با تو بی رنگ شد.

ای معلم، امروز می خواهم برای همگان بگویم تو که بودی و چگونه بودی و چگونه آموختی؟

می خواهم بگویم که چگونه آزاده بودن را توشه راهم کردی و جوهر وجودم را آکنده از مهر نمودی

و به من گفتی همیشه به یاد خدا باشم تا دنیایم را لبریز از شادی ببینم و از کفر و کذب دوری کنم.

نتیجه گیری : 

ای معلم می خواهم چشمانم را به چشمه چشمان مهربانت بدوزم.

معلم عزیزم بدان که از صمیم قلب دوستت دارم.

انشا برای قدردانی از معلم

******************************************************************

انشا معلم (۱)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره هشت

موضوع انشا : انشا در مورد مقام و ارزش والای شغل معلمی 

مقدمه :

انشا خود را با این کلام زیای شهید رجایی آغاز میکنم : معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.

انشا در مورد معلم خوب چه ویژگی هایی دارد ؟

متن انشا : 

تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.

انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.

خصوصیات یک معلم خوب  انشا معلم

دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.

در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمه الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...

منبع : سلیم نیوز

برای معلم خود انشا بنویسید

******************************************************************

انشا معلم (۲)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره نه 

موضوع انشا : مقام معلم 

مقدمه :

با نام خداوندی که نخستین معلم انسان هاست انشای خود را در مورد مقام والای معلم و هنر معلمی آغاز میکنم .

متن انشا : 

شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد. خداوند را می خوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.

انشا بزرگداشت روز معلم

معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:

انشا در مورد احترام معلم 

اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵)

بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.

انشا معلمی شغل نیست عشق است

در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند

و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.

مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:

چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد

از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.

نتیجه گیری :

انشا خود را با سخنی زیبا از امام خمینی (ره) به پایان میبرم که ستایش مقام معلم فرمود :

معلم اول خدای تبارک و تعالی است .....

به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.

انشا در مورد معلم خوب چه ویژگی هایی دارد ؟

******************************************************************

انشا معلم (۳)

******************************************************************

انشا در مورد معلم شماره ده 

موضوع انشا : انشا در مورد معلمان

مقدمه :

از وقتی که پا به دبستان گذاشتم با موجود دلسوز و مهربانی به نام معلم آشنا شدم و این انشا را با احترام و قدردانی نسبت به زحمات و ایثار های بی دریغش به معلم خود تقدیم میکنم :

موضوع انشا معلم 

متن انشا : 

معلم همچون شمع روشنی میسوزد تا به ما علم و دانش بیاموزد،

و ما راه زندگی و مسیر صحیح آینده خود را با کمک او پیدا کنیم .

معلم مادر دوم ماست و مدرسه خانه دوم...

که میتوانیم در آن خوبی ها را از بدیها تشخیص دهیم و آنچه را که نیاموختیم در آنجا بیاموزیم …

انشا با موضوع معلمی انشا معلم

این معلم است که ما را با کلمات آشنا میکند،

و فرق روشنایی و تاریکی مهربانی و ظلم نفرت و محبت را به ما می آموزد .

او به ما یاد میدهد که چگونه در زندگی فردی مفید باشیم

و با تلاش و کوشش باعث پیشرفت جامعه خود شویم .

او ما را با دنیای بزرگ آشنا میکند،

و تاریخ گذشتگان را به ما می آموزد تا از آن درس عبرت بگیریم،

و ما را با کوهها و دریا ها آشنا میسازد تا استقامت و عظمت را بیاموزیم .

و ما همیشه تشنه یادگیری هستیم ……

نتیجه گیری :

انسانها در طول زندگی احتیاج به یک معلم و راهنما دارند،

تا شمع راهشان گردد و آنها را از نادانی و جهل دور سازد .

پس بدانید که معلم شخص بزرگ و محترمی است که باید او را دوست بداریم،

و از گفتار و رفتار او درس زندگی بیاموزیم و فردی مفید برای کشور و ملتمان باشیم .

منبع :  انشا سرا

******************************************************************

انشا معلم (۴)

بیشتر بخوانید : 

انشا سیل | ۵ انشا و تحقیق درمورد سیل چیست و سیل زدگان 

انشا کودکی من | ۱۲ انشا درباره خاطرات کودکی و دوران بچگی

موضوع انشا آزاد | ۳۰۰ موضوع پیشنهادی جالب برای انشا

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

انشا ازاد | ۱۲ انشا با موضوع آزاد برای پایه های مختلف تحصیلی

انشا هدف زندگی | ۷ انشا در مورد هدف زندگی در قالب های مختلف

انشا ۱۳ آبان | ۳ انشا در مورد روز دانش آموز برای پایه های مختلف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا محرم | 12 تحقیق و انشا کوتاه و بلند در مورد ماه محرم

انشا محرم| 12 تحقیق و انشا کوتاه و بلند در مورد ماه محرم

12 تحقیق و انشا محرم و واقعه عاشورای حسینی در کربلا و شهادت سید الشدا را از صفحات مختلف وب جمع آوری و در اینجا برای کمک به دانش آموزان در نگارش و تحقیق در مورد زندگی و شهادت حسین (ع) و یارانش بازنشر کرده ایم  به امید آنکه مفید واقع شود .

انشا محرم

انشا محرم شماره 1

بنام خداوند بخشنده مهربان

در مورد آنچه در عصر عاشورا رخ داد مورخین زیادی نوشته اند که با اختلافاتی اما آنچه در میان ما شیعان حائز اهمیت است تاریخ و جزئیات واقعا عاشورا نیست ، تعدا لشکریان ابن زیاد ، روز شمار و ساعت شمار این مبارزه نیست که شاید شبیه آن بسیار در تاریخ باشد آن چه جان شیغه را میسوزاند آتش محبتی است که خداوند در دل های شیعیان روشن کرده است . صدایی است که از پس تاریخ شیعیان را به صف کشی و جهاد با ظلم و برپایی عدل الهی میخواند و یار می طلبد که گفته اند کل یوم عاشورا کل ارض کربلا . که همیشه تاریخ ظالمی بوده است و مظلومی که توان مبارزه با ظالم را نداشته اند. و مردانی از جنس غیرت اللهی که ظلم را تاب نیاورند و همیشه روزگار صحنه کارزار حق و باطل است

هیهات من الذله .

انشا محرم (۱)


انشا محرم شماره 2

انشا در مورد ظهر ِ عاشورا - قالب داستانی 

  • پیر زنی که چهارمین ظرف ِ غذای نذری را چنگ زد ، گرفت و گذاشت توی ساک ِ دستی ای که زیر چادرش پنهان کرده بود و دوباره رفت ایستاد توی صفِ قیمه پُلو .
  • مردی که با سرِ تاس ، سبیل های بزرگِ گاوچرانی و چشم های دُرشت ، پشت نیسانِ آبی ایستاده بود و ظرف های غذای نذری را بین مردم پخش میکرد . مردی که حاجی صدایش میکردند و همه خوب میشناختنش . مردی که سالهای زیادیست که کارِ مردم را راه می اندازد . حاجی ِ پنج درصدی ِ منصفی که هر یک تومن ، پنجاه تومن بیشتر نزول نمیگیرد .
  • و کمی آنطرف تر ، توی دفترِ هیئتِ امناء مسجد ، مداحی که سرِ نرخ ِ مداحی ِ شبِ گذشته اش چانه میزد ، همان مداحی ِ سوزناکی که برای حضرتِ عباس (ع) و معرفتش خوانده بود .
  • و دختری که تمامِ حواسش به خالکوبی ِ روی بازوی بزرگ و برنزه ی جوانی بود که وسطِ هیئت محکم بر روی طبل میکوفت . جوانِ بازو گنده ای که طبل میزد و چشم هایش یک لحظه از چشم ِ دخترِ قد بلندِ چشم آبی ای که موهایش را خرمایی رنگ کرده بود برداشته نمیشد . دختری که نزدیکِ مزارِ شهدای گنام و زیر میله ی پرچمِ بزرگِ حیاط مسجد ایستاده بود .

انشا 2 در مورد ماه محرم

پرچمی بزرگ و سبز رنگ که نام ِ حسین (ع) همانقدر مظلومانه ، مثل ِ همان هزار و چهارصد سالِ پیش در بالای آن ، سوار بر بادِ ظهر عاشورا می رقصید . و ما رفته بودیم که همه اینها را نگاه کنیم و ثواب ببریم .

عزاداری هایمان قبول .

نویسنده : رضا پورشریف

انشا در مورد محرم


انشا محرم شماره 3

انشا در مورد ظهر عاشورا و سخن امام حسن (ع)

مقدمه : 

با نام خداوند انشای خود را آغاز میکنم ...

متن انشا : 

همه ما دوست داریم کاش میتوانستیم در روز عاشورا در کنار امام حسین ع مبارزه میکردیم و به شهادت میرسیدم... اما من همیشه با خودم فکر میکردم اگر در روز عاشورا در صحرای کربلا بودم آیا شجاعت و ایمان آن را داشتم که در کنار امام حسین باشم یا خواهم ترسید و به بهانه های مختلف او راتنها خواهم گذاشت...

اما خواندن احادیث و روایات در مورد حس و حال امام حسین علیه السلام و یارانش در روز عاشورا به من میگوید در تفکری که از یک منبع عمیق ایمان نیرو بگیرد هرگز جای برای ترس و تردید وجود نخواهد داشت. چنانچه در تاریخ این چنین آورده اند:

امام سجاد (ع) فرمود «روز عاشورا، هنگامی که کار بر امام حسین (ع) بسیار سخت شد، عده‌ای از یاران آن حضرت دیدند که حال امام (ع) با حال آن‌ها فرق دارد آنان، هر چه بیشتر در محاصره دشمن قرار می‌گرفتند، ناراحت‌تر می‌شدند و دل‌هایشان پریشان‌تر می‌شد، ولی حال امام حسین (ع) و بعضی از خواص یاران چنین نبود، بلکه رنگ چهره آن‌ها برافروخته‌تر می‌شد و آرام‌تر می‌شدند در این وقت بعضی به یکدیگر می‌گفتند «گویا حسین(ع) باکی از مرگ ندارد»

امام (ع) به آن‌ها رو کرد و فرمود «ای فرزندان عزیز و بزرگوار من! قدری آرام بگیرید، صبر و تحمّل کنید، زیرا مرگ پلی است که شما را از گرفتاری‌ها و سختی‌ها به سوی بهشت‌های وسیع و نعمت‌های جاودان گذر می‌دهد کدام‌یک از شما دوست ندارد از زندانی به قصری انتقال یابد؟ آری مرگ برای دشمنان شما قطعاً چنان است که از قصری به سوی زندان انتقال یابند پدرم نقل کرد که

رسول اکرم (ص) فرمود :

«اِنَّ الدُّنیا سِجْنُ الْمُؤمِنِ وجَنَّهُ الْکافِرِ وَالْمَوْتُ جِسْرُ هؤلاءِ اِلی جَنّاتِهِم وَجِسْرُ هؤُلاءِ اِلی جَحِیمِهِم.

همانا دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پلی است که مؤمنین را به سوی بهشت و کافرین را به سوی دوزخ می‌کشاند .

سپس فرمود:

«نه من دروغ می‌گویم و نه پدرم و رسول خدا به من دروغ گفته‌اند»

نتیجه گیری : 

آری آنان که تا پای آخرین قطره خون ماندند و مبارزه کردند از چنین ایمان مستحکمی برخوردار بوده اند و رمز شجاعت و ایستادگی تنها جنین ایمانی است.

انشا محرم (۳)


انشا محرم شماره 4

تحقیق و انشا در مورد ماه محرم و وقایع آن 

ماه  محرم  یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، محمد نیز همان را تأیید کرد.

حسین بن علی

حسین از همان ابتدا بیعت با یزید را نپذیرفت.

یزید نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین پسر علی موافق راه و روش حکومت هم عصر خود نبود. بنابراین حاضر به بیعت کردن با یزید نشد و با خانواده خود برای حج از مدینه به مکه رفت.در این هنگام عده‌ای از مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌هایی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید.

حسین نیز که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبدیل کرد و بطرف کوفه حرکت نمود. ابتدا شماری از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند؛ اما با ورود عبیدالله بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود که حسین مراسم حج را نیمه کاره گذاشته و قاضی شریح فتوای قتل او را داده‌است و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را ترک کنند تا بلکه حسین را از ترک حج و آمدن به کوفه منصرف کرده و مانع بیعت مردم کوفه با وی شوند، مردم کوفه بیعت خود را از حسین پسرعلی پس گرفتند و به مخالفت با حسین پسر علی روی آوردند.

انشا محرم 

او سرانجام در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری قمری (برابر بیست و یکم مهرماه سال ۵۹ خورشیدی) به همراه ۷۲ تن از یارانش کشته‌شدند. شیعیان همه سال سالروز کشته شدن حسین را با مراسم مذهبی و عزاداری پاس می‌دارند.

عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاه‌شماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که با گاه‌شماری هجری خورشیدی این روز برابر با سه‌شنبه، ۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی است.هرچند براساس گاه‌شماری هجری قمری قراردادی این روز با چهارشنبه، ۲۱ مهر تطبیق داده می‌شود. در این روز حسین بن علی – امام سوم شیعیان – و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید کشته شدند و مسلمانان در آن سوگواری می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‎‏‌شود. در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل می‌باشد.

انشا کربلا 

عاشورا در لغت به‌معنای «دهمین» است.

سابقهٔ سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱ هجری می‌رسد. از علی بن حسین چنین روایت شده‌است:«پس از حادثهٔ عاشورا، هیچ بانویی از بانوان بنی‌هاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانهٔ هیچ یک از بنی‌هاشم دودی که نشانهٔ پختن غذا باشد، بلند نشد، تا آن‌که، ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعهٔ خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشته‌ایم

ادبیات عاشورایی

بخش اندکی از قصیدهٔ سیف فرغانی (قرن ششم و متعلق به سرزمین کنونی فرغانه در ازبکستان) در مصیبت حسین و یاران او:

ای قوم، در این عزا بگریید

برکشتهٔ کربلا بگریید

در ماتم او خمش مباشید

یا نوحه کنید، یا بگریید

اشک از پی چیست؟ تا بریزید

چشم از پی چیست؟ تا بگریید

شعر عاشورایی

همچنین شعر معروف محتشم کاشانی (سدهٔ ۱۰ قمری) در رثای واقعه کربلا که اینگونه آغاز می‌شود:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

باز این چه رستخیز عظیم است؟ کز زمین

 بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کآشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست

  این رستخیز عام، که نامش محرم است

سوگواری عاشورا مختص مسلمانان نیست. در ایران ارمنی‌ها نیز دستجات عزاداری دارند.در ترینیداد و توباگو و جامائیکا تمامی گروه‌های قومی و مذهبی در مراسمی که به زبان محلی «هوسِی» خوانده می‌شود شرکت می‌کنند و به سوگواری می‌پردازند.

انشا درباره عاشورا 

نگرش مذاهب دیگر در مورد محرم و عاشورا

اهل سنت

اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزی می دانند که موسی دریای سرخ را شکافت و خودش و پیروانش از آن عبور کردند. اهل سنت این روز را گرامی می داند و روزه گرفتن در این روز را مستحب می دانند، در حالی که شیعیان روزه گرفتن در روز عاشورا را مکروه می دانند. در مورد واقعه عاشورای سال ۶۱ اغلب تاریخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، ابن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و ابن اثیر واقعه کربلا را به تفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کرده‌اند.

یهودیت

این روز معادل یوم‌کیپور – عید یهودیان در روز دهم ماه تیشری- شمرده شده است. همچنین زمان بسیاری وقایع سرنوشت ساز برای پیامبران پیشین به این روز منتسب شده است. پذیرش توبه آدم، پایان طوفان نوح، گذشتن ابراهیم از میان آتش، بینا شدن یعقوب، بهبود بیماری ایوب و انتقال عیسی به بهشت پس از تلاش ناموفق یهودیان برای مصلوب کردن او، همگی مطابق برخی روایات در این روز اتفاق افتاده‌اند.

انشا محرم (۵)


انشا محرم شماره 5

واقعه کربلا اگرچه از لحاظ زمانی کوتاه و تنها یک روز ( عاشورا )از صبح تا عصر طول کشید اما لحظه لحظه آن درس شهامت ، ایثار و فداکارى ، ایمان و اعتقاد و اخلاص بود. واقعه کربلا دانشگاهى است که از طفل شیرخوار تا پیرمرد محاسن سفیدش به بشریت درس آزادگى مى آموزد. خون هاى مطهر امام حسین (ع ) و یاران با وفایش به اسلام حیات تازه بخشید و زمینه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم کرد و یاد آن تا ابد و برای همیشه زنده خواهد ماند چرا که زنده نگه داشتن محرم زنده نگه داشتن اسلام است.

انشاء در مورد ماه محرم

پس از شهادت امام حسن (ع ) (۵۰ هجرى)

امام حسین (ع ) عهده دار امر امامت شد. معاویه پس از بیست سال حکومت ظالمانه  ، در سال ۶۰ هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن مجتبی (ع)، یزید را که فردى فاسد و شرابخوار و مخالف با اسلام بود به جاى خود قرار داد. او علناً مقدسات اسلامى را  زیر پا مى گذاشت.اینجا بود که  امام حسین علیه السلام از همان آغاز کار با او به مخالفت برخاست .

یزید نامه اى به حاکم وقت مدینه نوشت

و به او دستور داد که از امام حسین (ع ) براى یزید بیعت بگیرد و اگر امام  حاضر نشد او را به قتل برساند. امام (ع ) که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند. در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه هاى زیادى براى امام حسین (ع ) نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. امام حسین (ع ) نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و بسیار حیله گر و بى رحم بود، مردم کوفه فریب اقدامات او را خورده و پیمان شکنى کردند و مسلم را تنها گذاشتند.

در نتیجه عبیداللّه ، مسلم بن عقیل را دستگیر کرده و به شهادت رساند.

تحقیق عاشورا، تحقیق در مورد واقعه عاشورا

هنگامى که در ابتدا مردم کوفه با مسلم بیعت کردند، مسلم نامه اى به امام حسین (ع ) نوشت و به ایشان اطلاع داد که به کوفه بیاید. امام حسین (ع ) با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکى کوفه بود که خبر پیمان شکنى مردم کوفه و شهادت مسلم را آوردند. عبیداللّه بن زیاد که با شهادت مسلم بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام حسین (ع ) و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به کربلا اعزام کرد. او به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر امام حسین (ع ) را به شهادت برساند او را حاکم رى خواهد کرد.

عمر بن سعد که به طمع حکومت رى به کربلا آمده بود از هیچ ستمى فروگذار نکرد. دستور داد امام حسین (ع ) و یارانش را محاصره کنند و آب را بر روى آنان ببندند. یاران امام حسین (ع ) که از شجاع ترین افراد بودند روز دهم محرم (عاشورا) در حالى که بیش از ۷۲ تن نبودند یکى پس از دیگرى در دفاع از امام حسین (ع ) با عزت و آزادگى به شهادت رسیدند. حر بن یزید ریاحى نیز که ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانیت امام حسین (ع ) را مشاهده کرد به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید.

انشا محرم (۷)


انشا محرم شماره 6

امام حسین علیه السلام روز دهم محرم سال ۶۱ هجرى ، در سن ۵۷ سالگى در کربلا به شهادت رسید.

مرقد ایشان و برادر فداکارش ابالفضل و فرزندان و یارانش در شهر کربلا در عراق قرار دارد.تداوم حیات اسلام مرهون شهادت او است ـ اگر به تاریخ مراجعه شود، فهمیده می شود اگر قیام حسین و اسارت اهل بیت آن بزرگوار نبود، نامی از اسلام نمانده بود.

حسین (ع) عشق و فداکاری و گذشت در راه خدا را عملاً معنی کرد

و باید گفت اگر کار امام حسین در روز عاشورا نبود، بسیاری از مفاهیم و لغات را نمی شد معنی کرد. حسین در روز عاشورا می گوید:

اللهم انت ثقتی فی کل کرب وانت رجائی فی کل شر وانت فی کل امر نزل بی ثقة وعده، کم من هم یضعف فیه الفؤاد وتقل فیه الحیلة ویخذل فیه الصدیق ویشمت فیه العدو انزلته بک وشکوته الیکرغبة منی الیک عمن سواک ففر جته وکشفته فانت ولی کل نعمة وصاحب کل حسن ومنتهی کل رغبة.

انشا عاشورا  ، انشا کربلا

ای خدا پناه من در هر غمی تو هستی و امید من در هر سختی تو هستی. در هرچه بر من روی آورد تو پناه و یاری کننده من هستی. چه بسیار از غمهایی که دل را به تپش درمی آورد و چاره را کم می کند و رفیق را درمانده و دشمن را خوشنود می کند به تو واگذار کردم و شکایت آن را به تو کردم برای رغبتی که فقط به تو داشتم نه به غیر تو، و تو آن غم را دفع کردی. پس تو صاحب هر نعمت و هر خوبی هستی و منتهای هر آرزو تویی.»او هرچه دارد در راه حق فدا می کند، جان، مال، عیال، اصحاب، اولاد و حتی طفل شیر خوار را، و در گودال قتلگاه چنین می گوید:

انشا محرم 

ترکت الخلق طرا فی هواکا         وایتمت العیال لکی اراکا
ولو قطعتنی فی الحب اربا            لماحن الفؤاد الی سواکا

تحقیق محرم ، تحقیق محرم و نامحرم

ای خدا از همه کس، از همه چیز در راه تو گذشتم و برای ملاقات تو از همه وابستگان چشم پوشیدم. ای خدا اگر در راه محبت تو پاره پاره شوم دل من به سوی غیر تو تمایل نخواهد کرد. در خطبه حسین (ع) شب ترویه، که صبح آن شب به کربلا حرکت نمود آمده است:

من کان باذلا مهجته فینا فلیرحل معنا غدا فانا راحلون غدا انشاء الله.

هر که می خواهد خونش را در راه ما دهد، فردا با ما حرکت کند.

ما به یاری خدا فردا حرکت خواهیم کرد

و نظیر این جمله در کلمات امام حسین علیه السلام زیاد دیده می شود.

قیام با علم به شهادت

باید گفت اگر اسلام در مخاطره باشد و زمینه برای قیام مفید باشد، قیام با علم به شهادت، یک وظیفه دینی برای همه است و قیام حسین علیه السلام چنین بود. از خطبه های امام حسین (ع) روشن می شود که دین اسلام در مخاطره شدید قرار داشته است. امام همان روزی که از مدینه حرکت می کند چنین می فرماید:

انّی لم اخرج بطراً وا مفسداً ولا ظالماً وانما خرجت ان آمر بالمعروف وانهی عن المنکر واسیر بسیرة جدّی وابی واطلب الصلاح فی امة جدی.
«من قیام نکرده ام برای اخلال و افساد و ظلم، بلکه قیام من به خاطر امر به معروف و نهی از منکر و نشان دادن راه رسول اکرم و پدرم امیرالمؤمنین و اصلاح مفاسد در امت جدم می باشد.»

خطبه امام حسین در عاشورا  - سخنان امام حسین در کربلا

و در کربلا ـ وقتی که همه مهیای شهادت بودند ـ خطبه می خواند

و در آن خطبه می فرماید:

الا ترون ان الحق لایعمل به والباطل لایتناهی عنه لیرغب المومن فی لقاء الله وانی لا اری الموت الا سعادة والحیاة مع الظّالمین الاّ برماً.

«آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود

و از باطل جلوگیری نمی شود؟

باید مؤمن از این پیشامد بمیرد

و همانا من، مرگ را با این پیشامد سعادت می دانم

و زندگی با ظلم جز بدبختی چیز دیگری نیست.»

 

تحقیق محرم و صفر ، تحقیق محرم و عاشورا

قیام ابی عبدالله علیه السلام، قیام نظامی نبود

بلکه قیام عاطفی و تبلیغی بود.

حسین علیه السلام نمی خواست شخص یزید و یزیدها را بردارد، بلکه می خواست شخصیت یزید و بنی امیه و بنی مروان را نابود کند؛ مردم را بیدار کند، مردم را به حکومت بشوراند، مردم را از حکومت متنفر کند. از این جهت بطور مخفی از مدینه بیرون رفت و وقتی مردم فوج فوج به مکه می آمدند، او از مکه حرکت کرد و روز عاشورا علاوه بر اینکه گاهی بدون اسلحه به میدان می رفت و سخنرانی عاطفی و تبلیغی می نمود و علاوه بر اینکه گاهی قرآن را به میدان می برد و آنان را به قرآن قسم می داد که بیدار شوند، کودک شیر خوارش را نیز به میدان برد که او را روی دستانش شهید کردند و سرانجام موجی در کربلا ایجاد کرد که عصر عاشورا تأثیر نهاد و اختلافی در میان لشکر یزید پدید آمد.

انشا عصر عاشورا 

این موج را باید موج دیگری پیروی کند

و آن موج دیگر، اسارت خاندان حضرت حسین (ع) بود. خاندان ابی عبدالله الحسین به واسطه اسارتشان، به واسطه تبلیغاتی که داشتند، موج عظیمی در کوفه و شام بلکه همه ممالک اسلامی ایجاد کرد. حتی گفته شده که در مدت بیست سال قبل از قیام حسین (ع) یک انقلاب هم واقع نشد، ولی در مدت بیست سال بعد از قیام حسین، بیشتر از بیست انقلاب رخ دادکه طی آن در سال دوم، دولت بنی امیّه و در سال بیستم، دولت بنی مروان به دست عباسیان برچیده شد.

تحقیق ماه محرم

این موج دوم را موج دائمی دیگری باید مدد کند

تا آن موج زنده بماند و آن موج سوّم، موج عزا، نوحه سرایی، گریه، سینه زنی، و زیارت حسین است. عزاداری علاوه بر آنکه روش شهادت و فداکاری و ایثار و شهادت پروری را به انسان می آموزد و رهبر با کفایت می تواند به واسطه آن مجالس و آن دسته از احساسات مردم بهره گیرد، اضافه بر آن تعلیم و تعلم عمومی نیز مرهون این مجالس است. تهذیب نفس خصوصاً صبر، استقامت، شجاعت و زیر بار ظلم نرفتن از اثرات مستقیم آن است. نقش دیگر این گونه مجالس، زنده نمودن دو قانون است از قوانین بزرگ اسلام که امر به معروف و نهی از منکر باشد.

انشاء در مورد ماه محرم

گریه برای حسین، تشکیل مجالس عزا، دسته های عزا، زیارت از دور و نزدیک

ایجاد بناهایی مثل حسینیه و سقاخانه، زنده نگاه داشتن ولایت است، زنده نگاه داشتن خون حسین است، شرکت در موج اول است، زنده نگاه داشتن روح انقلاب است تا بالاخره به دست راهبرش حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلّط بر جهان حاصل شود. اگر همه ثواب بر عزاداری، بر زیارت، بر تشکیل مجالس مترتب شده است، اصل زیارت، اصل تشکیل مجالس، برای این است که این گونه مجالس، رمز پیروزی، رمز بقای شیعه، رمز زنده کردن ولایت و بالاخره مردم را از زیر پرچم حسین آوردن و همه را با حسین و هدفش هماهنگ کردن است.

انشا محرم (۶)


انشا محرم شماره 7

انشا درباره محرم

ناگهان طوفانی از خون شد،ناگهان علم دگرگون شد 

از زمین تا آسمان ناگاه ،غرق دردریایی از خون شد

انشا ماه محرم 

محرم ماه حماسه وخون می آید

مقدمه : سلامی می کنم به محرم وخون هایی که برروی سنگ های داغ کربلا نقش بسته است .

سلام بر حسین(ع) پسر زهرا(س)

که دریک سوی میدان با قامتی استوار ایستاده بود و درآن سو لشکری بزرگ وانبوه در برابرش صف کشیده بودند، او که به جز آتش وتشنگی دستی به یاریش نیامد تا زمین از خون او و یارانش رنگین شد ؛در روز بزرگ عاشورا؛ روزی سراسرغم و اندوه و ناله،گویی آن روزخورشید،نور خود را از دست داده بود مصیبتی بس طاقت فرسا بود ،سلام بر حسینی که مانند کوه درتیرباران دشمن ایستادگی کرد وگل ها ی باغ هستی اش دراین راه پرپر شدند.

وقتی زینب(س)شمشیرهای فتنه را می بیند که در آسمان می رقصند و بر جان کسی ضربه می زنند که خداوند از همه بیشتر عاشقش بود ،وقتی شش ماهه حسین(ع)در برابر دیدگانش پرپر می شود وقتی جوانی قاسم و نوجوانی علی اکبر را ازدست رفته می بیند چگونه باید صبر کند و این همه مصیبت را به دوش بکشد ...آسمان که هیچ حتی رودها هم از دلتنگی اش مرثیه می خواندند و عزادار او بودند..

 کاش ما قدر این خون هارا بدانیم

وبه یاد داشته باشیم که چرا امام حسین(ع) این رنج هاراتحمل کرده است،چرا زینب الگوی مقاومت و ایثار و جانفشانی است...کاش درس های محرم و عاشورا را از یاد نبریم که محرم زنده است تا تاریخ زنده است.

انشا محرم (۸)


انشا محرم شماره 8

آن حسینی که شرف یافته از دین شرفش    سر و جان  داد زکف تا نرود دین ز کفش

نامش حسین بود

و در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه چشم به جهان گشود اما در روز دهم محرم سال شصت و یک هجری در صحرای سوزان کربلا شهد شهادت را نوشید.باز هم باران بر گونه های خیس رهگذران می بارد  و حس و حالی دیگر به آنان می بخشد ،دوباره ابر شروع به گریستن می کند و چند روزی مهمان کوچه های تاریک ماست.می خواهم من هم زیر بارش اشک آسمان قدم بزنم و دوباره آن روزها را بیاد آورم روزهایی که در تاریخ ماندگار است،روزهایی که در صحرای دل زینب چه نواها آفرید و تا جان داشت در غمش اشک ریخت،بر غم برادرش در صحرایی که تنها و غریب ماند؛همان برادری که شب را محرم دردهایش می دانست و روز را آغاز پیروزی و سربلندی...

آن نوا ،نوایی است از سوی خیمه ها،نوایی از داغ دل زینب،نوایی از مشک هایی که با نیزه پاره شد مشک هایی که با لبهای خشکیده تماشاگر دردناک ترین صحنه های عطش بودند و خیمه هایی که در آتش حسرت سوختند و بی خانمانی اهل بیت را فریاد زدند.کاش  بیاد داشته باشیم برای شهادت حسین آتش و گرمایی در دل شیعیان است که هرگز سرد و خاموش نخواهد شد  و این عاشورا درس بزرگی از ایثار و فداکاری بود درس محبت و عشق و ایمان،پس ما بکوشیم تا این درس ها را بیاموزیم و ستون محکم دینی که با مجاهدت و شهادت بهترین اهل بیت رسول(ص)به دست ما رسیده را استوارتر و محکم تر سازیم.

انشا محرم (۲)


انشا محرم شماره 9

محرم می آید و قصه ی اندوه آلاله ها  را در گوش جان ها زمزمه می کند

دوباره شهر بوی غمی آسمانی  می گیرد.

خیابان ها سیاه پوش زخم بزرگ تاریخ می شوند ،محرم می رسد با یک دنیا اشک و غم ،محرمی که یاد آور کربلاست،همان سرزمینی که تمام هستی به گِردش طواف می کندمحرم می آید،روزهای گریه بر عزیز زهرا؛روزهای عطش و تشنگی ،ایثار و شهادت...گاه می اندیشم  به بیابان های عطش،به بوته های سوخته ،به قلب های کوچک اما به وسعت تاریخ،به کودکان بینوا و یتیمان کربلا آنها که یادآوری دردشان،تمام وجودم را می سوزاند.

گاه کربلا را به خاطر می آورم دشت نینوا را ...

کربلا با حسین(ع)معنا می یابد

او که عطر حضورش را از خیمه هایی که آکنده  از نگاه سکینه بود حس می کنم و فریادش را  که در بلندای آسمان به گوش می رسد،هنوز نوای کربلایی اش همه جا شنیده می شود«اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید...» کربلا یعنی  جلوه ی حضور  ابوالفضل العباس(ع) ،سقای تشنه لب،ماه بنی هاشم،یعنی داغ زاده ی ام البنین که کمر مولا را شکست ؛او که بر قله افتخار ایستاد و دستان بریده اش بلندترین قصیده ی ایثار و مردانگی بود ،اوکه کودکان را هم شرمنده ی دستانش کرد،کاش نمی دیدند چگونه با دستان بریده آب آورد و به خیمه نرسید ...

انشا ادبی درمورد محرم 

کربلا یعنی رشادت علی اکبر؛

شبیه ترین بنی هاشم به رسول خدا (ص)که شهادتش قلب سیدالشهدا را به درد آورد .کربلا یعنی دلاورمردی قاسم که امانت برادر بود و شهادت را «احلی من العسل» می دانست ،یعنی ناله ی علی اصغر شش ماهه ای که با قندانه خونین در یاری پدر غریبش شهید شد.

انشا محرم با متن ادبی 

کربلا یعنی  بی طاقتی رقیه،

او که بعد از عاشورا پدر را از عمه سراغ می گیرد و بی قرار پدر می شود:

عمه بابایم کجاست؟هنوز باور ندارد که بابای غریبش سر بر بدن ندارد، آنقدر می گرید که سر را می آورند و لحظاتی بعد در کنار سر بی تن و تازیانه خورده ی پدر آرام می گیرد آرامشی ابدی...و کربلا یعنی صبر و ایستادگی زینب...امان از دل زینب ...امان از دل پردرد زینب ...امان از صبر زینب...کدام مصیبت را باور کند و برکدام عزیزش بگرید و ناله سردهد ...

کربلا یعنی درد یعنی بلا و مصیبت یعنی تشنگی و عطش...

اما....تو ای سرزمین رنج دیده ...ای کربلا!...

درد کشیدی اما درمانش نکردی؛غم دیدی اما نسوختی،تازیانه های دشمن را دیدی و تاب آوردی ،کاروان یتیمان را دیدی و دم نزدی...کربلا از تو شکایتها دارم کاش تو تنهایش نمی گذاشتی...کربلا تنها تو اینک در گذر زمان مانده ای همچنان استوار،تو قبله ای هستی که همه روزه عاشقان حسین را می بینی،بمان همچنان استوار بمان و عشق عاشقان حسین را بعد از قرن ها نظاره کن ...

انشا محرم (۹)


انشا محرم شماره 10

سوگواری محرم و عزاداری‌ها

سوگواری محرم عزاداری‌ها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام می‌شود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمی‌شود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام می‌شود.

تحقیق محرم

سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز می‌شود

و در ظهر عاشورا به اوج می‌رسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا می‌کند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام می‌شود. این نوع مراسم‌ها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا می‌کند.

انشا محرم 

مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورت‌های گوناگون انجام می‌شود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیر‌مسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنی‌های ایران برگزار می‌شود.سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد.

تحقیق کوتاه عزاداری عاشورا

سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.

اولین سوگواری در مدینه

سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.

در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت)

و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.

سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند.

دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.

آل بویه

یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویه‌است. در این دوران حکومت‌های شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کرده‌اند.

در این باره ابن جوزی می‌نویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود می‌زدند و بر حسین ندبه می‌کردند.»

حاکمان فاطمی مصر

حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره می‌نویسد که:
«در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.

انشا محرم (۴)

مراسم سوگواری سومین امام شیعیان


انشا محرم شماره 11

ماه محرم انشا

ماه  محرم  یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری)

و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌های حرام است. شیعیان در این ماه به عزاداری برای امام حسین (ع) و یارانش می پردازند.  اهل سنت نیز روز عاشورا را سالگرد روزی می دانند که موسی دریای سرخ را شکافت و خودش و پیروانش از آن عبور کردند. اهل سنت این روز را گرامی می دارند.

 انشا محرم و عاشورا 

سابقهٔ سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱ هجری می‌رسد.عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در تقویم هجری قمری است ، شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که با تقویم هجری خورشیدی این روز برابر با سه‌شنبه، ۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی است . در این روز حسین بن علی  و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید کشته شدند و مسلمانان در آن سوگواری می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‎‏‌شود.

انشا محرم 

در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل می‌باشد.

سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در اربعین هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز می‌شود و در ظهر عاشورا به اوج می‌رسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا می‌کند.

تحقیق محرم 

در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام می‌شود.

این نوع مراسم‌ها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا می‌کند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورت‌های گوناگون انجام می‌شود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیر‌مسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنی‌های ایران برگزار می‌شود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد.

انشا محرم (۱۰)

انشا محرم شماره 12

تحقیق کامل در مورد واقعه عاشورا در ماه محرم 

نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری

(۲۱ مهر سال ۵۹ خورشیدی) اتفاق افتاد

و به عاشورا معروف است.

این نبرد میان سپاه حسین بن علی و سپاه یزید بن معاویه در نزدیکی محلی به‌نام کربلا در گرفت.حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامه‌ای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشند و اگر این‌کار از دست او برنمی‌آید، فرماندهی را به شمر واگذارد.

واقعه تاریخی عاشورا

روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت. جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان‌باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۰ تن از لشکریان حسین را جدا کرد (غیر از حر و علی‌اصغر) و بر بالای نیزه‌ها گذاشت.خیمه‌ها غارت و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی به‌نام بجدل بن سلیم برای بدست‌آوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشته‌شدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنی‌اسد دفن شدند.

انشا برای محرم

هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبوده‌است اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشته‌است. از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شده‌است. به طوری که پس از آن قیام‌های فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی قرن‌های بعد تا به امروز داشته‌است.

حسین بن علی هنگام زمام‌داری پدرش، او را در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری هنگام کشته‌شدن برادرش حسن بن علی، معاویه حدود ۱۰ سال به‌عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، طبق بند دوم صلح‌نامه معاویه نمی‌بایست برای خود جانشینی انتخاب کند

 موضوع انشا محرم

به روایت سلیم پسر قیس یک سال قبل از مرگ معاویه در حج سال ۵۹ هجری قمری حسین بنی هاشم، دویست نفر از اصحاب پیامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِنی در خیمه خود گرد آورد. احادیث پیامبر مشتمل بر نصب علی به خلافت در غدیر خم و شأن و جایگاه اهل بیت را به یادشان آورد و آنان بر آن اقرار کردند. و نیز از معاویه و ستمش انتقاد کرد. سپس با آنان پیمان بست که این مطالب را به خاندان و قبایل خود برسانند.

معاویه در نیمه رجب سال ۶۰ هجری قمری مرد و پسرش یزید را به جانشینی انتخاب کرد. حسین بن علی از همان آغاز بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم ولید پسر عتبه حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین بن علی، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر به بیعت نشدند آنها را بکشد. حاکم مدینه در اجرای فرمان سستی کرد و یزید عمرو پسر سعید پسر عاص را به جایش گماشت.حسین که حاضر به بیعت با یزید نبود با خانواده خود شب بیست و هشت رجب از مدینه به مکه رفتند.

انشا درباره محرم با مقدمه

در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده‌بودند نامه‌های زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین بن علی نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده‌بود و مردم کوفه را تهدید کرده‌بود، مسلم را تنها گذاشتند.عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و کشت. حسین با خانواده و یاران خود به‌سمت کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان‌شکنی مردم کوفه و کشته‌شدن مسلم را آوردند.

 انشا از محرم

عبیداللّه که بر اوضاع کوفه مسلط شده‌بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیرکردن حسین بن علی و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با ۳۰٬۰۰۰ نفر[نیازمند منبع] به کربلا اعزام کرد. این امر موجب شد تا شمار زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند و تنها نزدیک‌به ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده‌بود که اگر حسین بن علی را بکشد، او را فرمانده ری خواهد کرد؛ اما پس از این ماجرا این کار را نکرد.

تعدا سپاهیان ابن زیاد برای جنگ

تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شده‌است. این تعداد دست کم ۴۰۰۰ نفر و در برخی گزارش‌ها تا ۸۰۰۰۰ نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود ۳۰۰۰۰ نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی ترکیب سپاه به شرح ذیل بوده‌است:

۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر بن سعد

۲ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن

۳ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی

۴ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی

۵ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی

۶ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی

۷ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی نصر بن حرشه

۸ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی کعب بن طلعه

۹ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شبث بن ربعی

۱۰ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر

۱۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی

۱۲ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم

۱۳ـ ۵۰۰ تیراندازان همراه حصین

۱۴ـ ۵۰۰ نفر به فرماندهی عزرة بن قیس

جمع کل: ۳۱٬۰۰۰ نفر

روز نبرد

بنا بر نقل سید بن طاووس، در کتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا حسین بریر پسر خضیر از زاهدان نامدار کوفه را جهت موعظه جانب لشکر عمر سعد فرستاد، ولی آنان اعتنا نکردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت کند. او گفت مرا بین دو چیز مخیر کرده اند. یا بجنگم و یا ذلت پذیرم و با یزید بیعت کنم، ولی ذلت از ما دور است. لذا با شما می جنگم.

سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز کرد. این حمله با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین بن علی ‏آغاز شد. شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حمله‌ای ‏گروهی بکنند و سپاه حسین‏ را نابود کنند. همه گردان‌های سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم تلاش کردند که از خود دفاع کنند و نیمی از یاران‏ او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. شمار کشته‌شدگان این حمله را ۴۱ تن گفته‌اند.

شماری از آنان (غیر از ۱۰ نفر از غلامان حسین و دودمانش و ۲ تن از غلامان علی‏)، عبارت‌اند از:

  1. نعیم بن عجلان
  2. عمران بن کعب،
  3. حنظله،
  4. قاسط،
  5. کنانه،
  6. عمرو بن مشیعه،
  7. ضرغامه،
  8. عامربن مسلم،
  9. سیف بن مالک،
  10. عبدالرحمان درجی،
  11. مجمع عائذی،
  12. حباب بن حارث،
  13. عمرو جندعی،
  14. حلاس بن عمرو،
  15. سوار بن ابی عمیر،
  16. عمار بن ابی سلامه،
  17. نعمان بن عمر،
  18. زاهر بن‌عمر،
  19. جبلة بن علی،
  20. مسعود بن حجاج،
  21. عبدالله بن عروه،
  22. زهیر بن سلیم،
  23. عبدالله
  24. عبیدالله ‏پسران زید بصری.

انشا درباره محرم کوتاه ، انشا دربارهی محرم

جنگ گروهی و تن به تن تا نماز ظهر ادامه یافت. هنگام نماز حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد با نیمی از یاران در مقابل او صف بکشند تا بتواند به نماز بایستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تیرباران کرد. سعید بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسید.عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا کشته شد و همهٔ خیمه‌های خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند.

کشته شدن امام حسین (ع) و یارانش

پس از کشته‌شدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا،

عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیک‌تر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی ۱۳ سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن ۱۲ سر، تمیم ۷ سر و بنی اسد ۱۶ سر بر نیزه کردند و در مجموع با ۷۱ سر بریده وارد کوفه شدند.هنگام طلوع آفتاب سرهای کشته‌شدگان و کاروان اسیران از باب الساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا ۳ روز بر دروازه‌های شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از چندی موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدن‌ها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشته‌شدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.

در عین حال چند سر را در باب الصغیر به خاک سپردند، که عبارت‌اند از:

سر ابوالفضل العباس

سر علی‌اکبر

سر حبیب بن مظاهر

انشا در مورد محرم 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا روز معلم | 9 انشا ، مقاله زیبا در مورد روز معلم

انشا روز معلم | 9 انشا ، مقاله و متن ادبی در مورد روز معلم

در آستانه 12 اردیبهشت ماه و روز معلم 8 انشا روز معلم ، در مورد مقام و منزلت معلمان ، اهمیت شغل معلمی و شهادت استاد مطهری در این روز گردآوری کرده ایم که با عشق و احترام به همه معلمین دلسوز و مهربان این سرزمین تقدیم حضور شما میکنیم . امیدواریم مورد استفاده شما دانش آموزان عزیز در پایه های مختلف تحصیلی قرار بگیرد.

انشا در مورد روز معلم به زبان ادبی 

9 انشا ، تحقیق ، مقاله و متن ادبی در مورد روز معلم 

انشا-روز-معلم-۱

انشا در مورد روز معلم شمار یک

موضوع انشا : روز معلم ( به زبان ادبی )

مقدمه :

بسم الله الرحمن الرحیم

نوشتن در مورد بعضی موضوعات سخت است ، مثل نوشتن از مهر مادری یا نوشتن از عشق پدر و حالا اینجا نوشتن از معلم و مقام معلم ...

مقاله روز معلم چه روزی است ؟

متن انشا : 

ما انسان ها موجودات فراموش کاری هستیم .

این است که باید مدام بعضی چیز ها به ما یاد آوری شود.

شاید نامگذاری بعضی مناسبت ها به همین دلیل باشد.

که ما به یاد آوری کند باید قدردان محبت های کسانی باشیم که زندگی را به ما می آموزند .

امروز که با نامگذاری سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز معلم بهانه ای پیدا کرده ایم

تا از قدردان محبت های بی دریغ معلمان خود باشیم میخواهم از تو بنویسم . از تو ای معلم ...

هر کس در این دنیا شغل و وظیفه ای دارد .

انشا روز معلم 

اما چطور میتوان معلمی را شغل دانست ؟

مگر میتوان این همه ایثار و فداکاری و زحمت و دلسوزی را شغل به حساب آورد ؟

مگر محبت مادرانه تو و سخت کوشی های پدرانه ات را میتوان چرتکه انداخت

و در نهایت حساب و کتاب و کرد و مزد آن را پرداخت ؟

نه معلم عزیزم ...

ما دانش آموزانت، بهتر از هر کسی میدانیم که معلمی برای تو تنها یک شغل نیست .

معلمی برای تو عشقی است شبیه عشقی که پیامبران برای هدایت انسان ها داشتند.

معلمی برای تو رسالتی است سنگین و الهی ...

 معلی برای تو مسئولیتی است که برای آن  هر چه در چنته داری

از جان و روح و روان و جوانی ات صرف میکنی .

تا از یک کودک بی مسئولیت سر به هوا ... یک مرد یا زن بالغ و عالم و مفید بسازی ....

مهم تر از آن تو آمده ای تا از ما «انسان » بسازی .

مقاله روز معلم مقطع ابتدایی
انشا روز معلم 

نتیجه گیری : 

معلم عزیزم ... میدانم همه سخت گیری ها ، دعوا ها ، جدیت ها یت برای رشد و پیشرفت من است و من از صمیم قلب قدردان زحمات عاشقانه تو هستم و مقام بلند استادیت را ارج مینهم .

معلم عزیزم روزت مبارک باد.

انشای زیبا از زبان دانش آموز برای معلم 

انشا روز معلم (۲)

انشا در مورد روز معلم شمار دو

موضوع انشا : مقام بالای شغل معلمی   

مقدمه :

هرکدام از انسان‌ها هر شغلی که داشته باشند، از مقام و منزلت خاصی برخوردار هستند. در این میان شغلی هست که مقامش از همه مشاغل بالاتر است چرا که شغل انبیا است، بله! مقام معلم بسیار والا است و من این انشا را به مناسبت روز معلم به آموزگار مهربانم تقدیم میکنم .

انشا در مورد روز معلم طنز

متن انشا : 

معلم همان کسی هست که در روز اول مدرسه برای ماندن پیش آن گریه می‌کردیم و در نهایت در روز آخر مدرسه برای جدایی از آن نیز باز گریه می‌کنیم گریه روز اول برای ترسیدن و تنها ماندن پیش افراد ناشناس است و گریه آخر برای جدایی از معلمی مهربان و دلسوز که به ما علاقه بر آموزش و علم آموزش و ایثار و فداکاری و مهربانی و از خود گذشتگی داد.

معلم که به ما درس زندگی داد. زندگی‌ای که سراسر فراز و نشیب‌هایی دارد که تنها با یادگیری و آموزش و تجربه دیگران می‌توان آن را سپری کرد که معلم بهترین آموزش دهنده این موضوع است.

انشا روز معلم کوتاه
انشا روز معلم 

معلم مادر دوم همه دانش آموزان است. برای دانش‌آموزانی خود ناراحت می‌شود و در کنار آن همراه آنها خوشحال می‌شود. همچنین کودکی با آنها بازی می‌کند و هنگام مریضی آنها برایشان مادری می‌کند و دلواپس و نگران آینده دانش آموزان یا معلم پرورش دهنده همان کودکی است که در آینده نقشی مهم در جامعه ایفا می‌کند و به گونه‌ای آینده سازی مملکت خویش هست.

متن ادبی روز معلم 

معلم به دانش‌آموزان یاد می‌دهد که چگونه در زندگی فردی مفید باشند و با تلاش و کوشش باعث پیشرفت جامعه خود شوند. او دانش‌آموزان را با دنیای بزرگ آشنا می‌کند و تاریخ گذشتگان را به آنها می‌آموزد تا از آن درس عبرت بگیرند و آنها را با کوه‌ها و دریاها آشنا می‌سازد تا استقامت و عظمت را بیاموزند.

انسان‌ها در طول زندگی احتیاج به یک معلم و راهنما دارند تا شمع راهشان گردد و آنها را از نادانی و جهل دور سازد. به همین سبب معلم شغل انبیا بوده و شغلی مقدس است .

نتیجه گیری : 

همه ساله روز ۱۲ اردیبهشت را به مناسبت روز معلم جشن می‌گیرند تا از معلم خود سپاسگزاری کنند. من نیز در پاس داشتن مقام معلم این روز را به همه معلمان تبریک می‌گویم.

انشا در مورد روز معلم کلاس چهارم

انشا روز معلم (۳)

انشا در مورد روز معلم شمار سه 

موضوع انشا : انشا ادبی در مورد روز معلم

مقدمه :

به نام خداوند هستی ، انشای خود را با این شعر زیبا آغاز میکنم ...

درس معلم گر بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

متن انشا : 

انشای امروز در مورد روز معلم و درباره موضوعی بسیار با اهمیت است، چراکه روز معلم روزی برای قدردانی از یکی از انسان‌های مهم زندگی ما است.

معلم‌ها دقیقاً همان کسانی هستند که با دقت و مواظبت جوانه ذاتی انسان را می‌پرورانند و راه درست را به او نشان می‌دهند و زمانی که او را به درختی مقاوم تبدیل کردند، در مسیر اصلی خود رها می‌کنند تا بارور شود. معلم‌ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش می‌کند، به او درس می‌دهد و او را بزرگ می‌کند.

انشا روز معلم کودکانه

معلم گاهی مانند پدری سخت گیر دانش‌آموز را به جلو هل می‌دهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار می‌دهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه‌ای می‌نشیند و اوج گرفتن او را تماشا می‌کند، معلم‌ها همان پیله‌ای هستند که به دور کرم ابریشم می‌پیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه می‌داند، دقیقاً مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختی‌ها حفظ می‌کنند و آنگاه کرم که بال گرفت و بال‌های رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا می‌شود و اوج گرفتن او را نظاره می‌کند.

انشا روز معلم شعر

معلم‌ها دل بسیار دریایی و بزرگی دارند، هر سال مجبورند تکه‌ای از وجود خود را رها کنند و او را به دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست که معلم‌ها هر بار به هر دانش آموز قسمتی از وجود خود را تقدیم می‌کنند، از خود به آن‌ها محبت و عشق، نوع دوستی، فداکاری و ایثار را ایثار می‌کند؟

انشای روز معلم
انشا روز معلم 

و در نهایت بعد از گذر سال‌ها، زمانی که تمام وجود خود را صرف کودکانش کرد و هربار بخشی از جوانی‌اش را به آنها بخشید و زمانی که آن‌ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی که همه کودکانش او را ترک کرده اندو هر کدام به سمت زندگی خود رفته اند. آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟

انشا در مورد روز معلم کوتاه

نتیجه گیری : 

و این همه که گفتم گوشه‌ای از دلایل اهمیت روز معلم بود ... به این دلیل و هزارن دلیل دیگر است که هر دانش‌آموز باید روز معلم را ارج بنهد.

انشاء در مورد روز معلم

انشا روز معلم (۴)

انشا در مورد روز معلم شمار چهار 

موضوع انشا : تشکر و سپاس از معلم ( معلم عزیزم دوستت دارم )

مقدمه :

با نام خداوند که خود نخستین معلم آدمیان است انشای خود را آغاز میکنم.

متن انشا : 

دوست دارم امروز که روز معلم است در انشایم بگویم که چقدر به دانستن نیازمندم و شما تنها کسی هستید که می‌توانید دانایی را به من هدیه دهید. کلاس به واسطه حضور شما متبرک می شود… برترین طواف معلم سعی میان شاگرد و تخته سیاه است و این طواف زیباترین لحظه‌های زندگی‌تان را می سازد. محراب شما کلاس درس است آنجا که معبدیست راستین برای رسیدن به افق‌های دور خدایی شدن.

انشا برای روز معلم

معلم ای که نفس‌های شما زندگی‌ام را طراوت می‌بخشد و ساحل نگاهتان دلم را آرامش، حرفهایتان چون جواهر بر صندوقچه ذهنم به یادگار می‌ماند و پرنده ذهنتان نامه‌رسان عشق و محبت است.

ای که صفای روح هستید و صبوریتان به قامت سرو، دلتان به صافی آینه و دستانتان یاری‌گر راه‌های دشوار زندگی‌ام است با چشمانم می‌بینم که چون شمع می‌سوزید و با گوش‌هایم می‌شنوم که صدایتان آرام آرام رسم دوستی را در گوشم زمزمه می‌کند، با قلبم حس می‌کنم که تپش ثانیه‌ها را آرام کرده‌اید، که با گچ و تخته روزهای درس را برایم خاطره‌ای جاودانه می‌کنید.

انشا راجب روز معلم

ای که با خنده‌هایتان کوله باری از غم را از دوشم بر می‌دارید، ای پنجره رو به دریای من، من با دروس شما با راز موفقیت آشنامی‌شوم، با آداب زندگانی انس می‌گیرم و به تماشای بهار می‌رسم.

ای که مهرتان از خورشید تابان هم تابان‌تر است، من با ضرب و حساب شما قضیه تالس را درک می‌کنم و با مساحت و حجم شما زمین را می‌شناسم. دفترچه خاطرات زندگی را با شما شناختم و می‌دانم که با یاد معلم عزیزم آن را به پایان می‌رسانم.

انشا درمورد روز معلم کوتاه

ای که با تمام توانایی‌هایتان تارهای وجودم را به صدا در آوردید و خواندن غزل با خدا بودن را به من آموختید و در سخت ترین لحظات زندگی، سرود سرسبزی را در وجود سرو سرودید.

ای ساحل در سکوت مانده پرهیاهو، ای معلم عزیزم! می‌دانم گوشه‌ای از سخنان گهربارتان را با هدیه کوچک انشای تبریک روز معلم جبران نمی‌توانم بکنم اما از اعماق وجودم از ته قلبم می‌گویم: دوستتان دارم.

مقاله در مورد روز معلم

انشا روز معلم (۵)

انشا در مورد روز معلم شمار پنج

موضوع انشا : روز معلم 

مقدمه :

” معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای رهایش کن و اگر عشق توست، مبارکت باشد! ” این جمله ای بود که معلم بزرگوار ، شهید محمدعلی رجایی گفتند. آری معلمی عشق است و اگر این عشق نباشد، تحمل سختی های آن بسیار دشوار خواهد بود.

مقاله روز معلم به زبان به زبان ادبی 

متن انشا : 

“معلم” همان طور که از نامش پیداست،علم را می آموزد؛ علمی که انسان را از جهل و شقاوت دور می سازد و چراغ دانایی را در وجودش می افروزد. معلم بزرگ دیگری که از لحاظ دینی و علمی خدمت فراوانی به جامعه و انسان هایش کرده، شهید مرتضی مطهری است؛ معلمی دانشمند و عالمی فرهیخته که با سخنانش مسیر رسیدن به سعادت را برای خیلی ها فراهم نمود و هنوز هم با مطالعه ی آثار گرانبهای ایشان می توان به علم مفیدشان پی برد.

انشا درباره ی روز معلم

معلم ها همچون چراغی هستند که با روشنی وجودشان، تاریکی جهل را دور و با گرمای محبتشان، عشق را تعلیم می کنند. و چه خوب است بدانیم که اولین و بهتریم معلم عالم، خداست. خدایی که پیامبرش را از علم و دانش خویش بهره مند ساخت و وظیفه معلمی بندگانش را نیز به عهده او گذاشت. خداوند به پیامبرش فرمود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید. و خداوند به بشر آموخت که برای رسیدن به رستگاری باید علم بیاموزد و خود نیز پیامبرانی را مامور کرد تا دستور خویش را اجرا کنند و دانش را به بندگانش بیاموزند.

مقاله روز معلم دبیرستان

نتیجه گیری : 

در پایان انشا میگویم که از نظر من معلم ها مامور خداوندند و خوشا بحال آن معلمانی که به خوبی از عهده وظیفه شان بربیایند و دانش آموزانشان را عاشق و عالم پرورش دهند.

مقاله در مورد روز معلم دبستان
انشا روز معلم 

انشا روز معلم (۶)

انشا در مورد روز معلم شمار شش

موضوع انشا : معلم عزیزم روزت مبارک 

مقدمه :

شمع شدی ، شعله شدی سوختی ****** تا هنر خود به من آموختی

انشاء درباره روز معلم

متن انشا : 

معلم عزیز!  آن زمان که پای درست می نشستم و تو الفبای عشق  را به من می آموختی، دلم از گوهر کلمات خالی بود و من با انبوهی از حرف ها به خانه بر می گشتم و شبانگاهان، با یاد تو به خواب می رفتم. سال ها از آن لحظات شیرین می گذرد، ولی هنوز یاد و نامت دردلم زنده است و تو را می ستایم که همچون انبیا، به تعلیم و تربیت عشق می ورزی. آن زمان برایم از دانایی می گفتی، محبت را می آموختی و زندگی را هجا می کردی، و من در سایه سار وجودت پیش می رفتم و قدم امروز به احترام نامت قیام می کنم، در زلال کلماتت رها می شوم و حدیث زندگی را با تو مرور می کنم. از قدم برمی داشتم. تو بودی که دست مرا گرفتی تا در پرتگاه ها و لغزش گاه های زندگی نیفتم.

مقاله درباره روز معل

 روز معلم ، روز بزرگداشت عشق و ایثار است. تجلیل از کسانی که علم را جرعه جرعه در جان ها جاری می کردند. خود لحظه لحظه می سوختند و با دانش خویش، جامعه را می ساختند و فردایی باشکوه را نوید می دادند.

امروز، روز بزرگداشت کسانی است که الف قدّشان، در راه تعلیم خوبی ها خمیده شد. روز پاسداشت عزیزانی است که در سنگر علم و دانش، سربازانی با اخلاص و دانشمند تربیت کردند. امروز، روز یاد کردن از گمنامان , چندین سال است بهانه مقدس شهادت معلمی بزرگ و فرزانه، استاد شهید مطهری رحمه الله دست مایه قدردانی و تجلیل از معلم شده است؛ معلمی که انسان ساز و فرداپرداز است و تکریم و تعظیم او، تکریم و تعظیم علم است.

انشا برای روز معلم

معلم، معمار قلب هاست و بذر نور در دل ها می افشاند. قدردانی و تجلیل از معلم، قدردانی از باغبانی است که هر صبح، سبدی از صمیمیت با خود به کلاس می برد و با انگشتان مهربان خویش، بر شاخه قلب ها فردا را پیوند می زند. معلم را توقع نام و نان نیست. این گمنام، هر روز از تنور داغ جانش، هزاران نان بر سفره گرسنه دل ها می بخشد و از علقمه قلبش، هزاران مشک به خیمه های عطش می رساند.

مقاله درباره روز معلم به زبان ساده و کودکانه

نتیجه گیری : 

تجلیل معلم، سپاس از انسانی است که هدف و غایت آفرینش را تأمین، و سلامت امانت هایی را که به دستش سپرده اند، تضمین می کند.

انشاء درباره روز معلم

انشا روز معلم (۷)

انشا در مورد روز معلم شمار هفت 

موضوع انشا : انشا به زبان ساده و کودکانه برای روز معلم 

مقدمه :

در کنار پنجره نشسته بودم و داشتم به درختان حیاط نگاه می کردم که ناگهان یادم آمد که روز معلم است و موضوع انشای این هفته هم روز معلم است.

دفتر خود را باز کردم و انشایم را نوشتم:

انشای برای روز معلم
انشا روز معلم 

متن انشا : 

معلم مانند شمعی است که می سوزد و برای ما نور و گرما تولید می کند.

معلم ما را خیلی زیاد دوست دارد‌‌‌‌٬

چون به ما درس می دهد و تلاش می کند که باسواد شویم تا درآینده بتوانیم کار خوبی پیدا کنیم.

معلم به ما درس زندگی کردن می آموزد

و به ما یاد می دهد که باید با همه و با خانواده خود مهربان باشیم.

او ما را مثل فرزندان خودش دوست دارد و به ما احترام می گذارد.

معلمی شغل پیامبران است.

انشاء برای روز معلم

چون آنها هم به مردم درس اخلاق و خوب زندگی کردن را یاد می دادند.

آنها می گفتند که خداوند انسانها را آفریده است

و برای اینکه آنها خوب زندگی کنند٬ نیاز به معلمانی خوب دارند.

پس ما هم برای اینکه خوب باشیم نیاز به معلم داریم.

بعضی از معلمان خیلی جدی و سخت گیر هستند .

آنها دشمن ما نیستند و اگر هم ما را دعوا میکنند ،

به خاطر این است که درس بخوانیم و چیزهای خوب یاد بگیریم و تنبلی نکنیم.

من معلمم را دوست دارم و دست او را می بوسم.

انشا درباره ی روز معلم

نتیجه گیری : 

روز ۱۲ اردیبهشت روزی است که آقای مرتضی مطهری شهید شدند

و بعد از آن، نام این روز٬ روز معلم شده است.

ما هر سال این روز را جشن می گیریم و به معلمان خودمان هدیه می دهیم.

معلم عزیزم روزت مبارک.

انشا دربارهی شهید مطهری

انشا روز معلم (۸)

انشا در مورد روز معلم شمار هشت 

موضوع انشا : روز معلم گرامی باد

 این روز را به معلمینی تبریک می گویم که عمر خود را صرف تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین میکنند.  تا دنیایی خوب و زیبا و مملو از دانایی با خُلق احسن خلق کنند. دنیایی که از سیستم آموزشی آن افراد بی مسئولیت،  بدکردار و ظالم و... بیرون نیاید.

انشا درباره زندگینامه شهید مطهری

معلمینی که درس آزاد زیستن ، انسان زیستن ، درستکاری، رفتار شایسته، مسلمان زیستن، پاک زیستن ، طاهر بودن ، خدایی زیستن و مکارم اخلاق را به فرزندان آدم می آموزند.

کسانی که معلمی را شغل ندیده و خود را وقف بشریت کرده اند تا بشریت روی سعادت را ببیند و در لغزش گاه ها بتواند به خوبی عبوری موفقیت آمیز داشته باشند.

انشا کوتاه در مورد شهید مطهری

با این تعریف معلم بودن به گذراندن دروس آکادمیک بستگی ندارد و به انسان بودن بستگی دارد به این بستگی دارد که با رفتار خود درس داد نه با گفتار.

آن گاه است که می گویند معلمی شغل انبیاست (ص). انبیایی که انسان را به سوی جاده هدایت پیش بردند و همه جانبه زندگی او را تامین کردند. معلم امروز ما هم باید چون انبیا به شاگردان خود درس زندگی و انسانیت بدهد .

چه تربیت برای یافتن در یک حرفه و چه تربیت برای انسان زیستن. هر دو لازم است و با اهیت.

انشا در مورد استاد شهید مطهری

انشا روز معلم (۹)

انشا در مورد روز معلم شمار نه 

موضوع انشا : روز معلم چه روزی است ؟ 

مقدمه : 

در همه کشور ها برای بزرگداشت مقام مادر، پدر ، معلم و پزشک ، پرستار و ... مناسبت هایی در طول سال انتخاب میشود تا بهانه ای برای تکریم و تقدیر از کسانی باشد که در زندگی ما انسان ها نقش های کلیدی و مهم و سازدنده دارند . یکی از این مناسبت ها روز معلم است . اما میخواهیم بدانیم چرا در ایران 12 اردیبهشت روز معلم نام گرفته است ؟

مقاله روز معلم کودکانه

متن انشا : 

روز جهانی معلم : در سطح جهان و به پیشنهاد یونسکو روز ۵ اکتبر (۱۳ مهر) هر سال به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شده‌است. انتخاب 5 اکتبر به عنوان روز جهانی معلم علت و مناسبت ویژه ای ندارد و تنها به این دلیل که بیانیه مشترک یونسکو و سازمان بین المللی کار پیرامون وضعیت آموزگاران روز پنج اکتبر 1966 امضا شده بود انتخاب شده است . این روز در بسیاری از کشور ها روز معلم است . این روز هم به عنوان تقدیر دانش آموزان از معلم و هم روزی که مشکلات معلمان مورد بررسی قرار میگیرد در جهان مطرح است.

اما در بسیاری از کشور ها از جمله ایران روز معلم در مناسبت متفاوتی برگزار و جشن گرفته میشود :

مقاله روز معلم دبستان ر

روز معلم در ایران :سابقه نامگذاری روز معلم در ۱۲ اردیبهشت به قبل از انقلاب برمی گردد، و مناسبت آن، کشته شدن یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان بود.پس از واقعه ۱۲ اردیبهشت، حکومت طاغوت برای دلجویی از معلمین روز ۱۲ اردیبهشت را به یاد مرگ خانعلی روز معلم نام‌گذاری کرد .

اما پس از انقلاب اسلامی ایران در این روز اتفاق تلخ دیگری رخ داد ، در این روز گروه تروریستی فرقان شهید استاد مرتضی مطهری را ترور و به شهادت رساندند . کسی که آثار و روشنگری هایش مورد تحسین و تکریم بزرگان و روشنفکران و علما بود . این اتفاق تلخ در سال 1358 دلیلی بود که  مجددا روز 12 اردیبهشت روز معلم نام گرفته شود.

در این روز دانش آموزان سعی میکنند گوشه ای از زحمات معلم خود را جبران کنند و مقام والای معلمی را تکریم و تعظیم کنند.

مقاله روز معلم در افغانستان

نتیجه گیری : 

صرف نظر از این که روز معلم در چه روزی از سال برگزرا شود روزی است که به انسان ها مقام بزرگ معلمان و زحمات و فداکاری هایشان را یاد آوری میکند.

منبع :ستاره / دانش چی/ انشا سرا /آفتاب

مقاله روز معلم ابتدایی

بیشتر بخوانید : 

انشا معلم | ۱۰ انشا و متن ادبی درباره معلمی و خصوصیات معلم خوب 

انشا شغل آینده | ۷ انشا در مورد انتخاب شغل و میخواهید در اینده چکاره شوید ؟

انشا آینده | ۵ انشا در مورد آینده ، شغل آینده ، سفر به آینده و آینده نگری

انشا ایران | ۷ مقاله و انشا درباره ایران ، پرچم ایران و با موضوع وطن

انشا دفاع مقدس | ۷ انشا در مورد جنگ تحمیلی ، شهدا و جانبازان

انشا روز دانش آموز | انشا و تحقیق در مورد ۱۳ آبان روز دانش آموز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا در مورد امام زمان | 14 انشا درباره حضرت مهدی (ع) و نیمه شعبان

انشا در مورد امام زمان | 14 انشا درباره حضرت مهدی (ع) و نیمه شعبان

انشا در مورد امام زمان عجل الله فرجه الشریف: در آستانه فرا رسیدن نیمه شعبان و تولد امام زمان (عج) ، 14 انشا با موضوعات مختلف از قبیلی ، تولد ، امامت ، انتظار و ظهور حضرت مهدی علیه السلام در این نوشته گرد آوری کرده ایم که با عشق و ارادت به محضر ایشان تقدیم حضور شما می کنیم ، با ما همراه باشید. 

انشا امام زمان عج

انشا در مورد امام زمان عجل الله فرجه

انشا درباره امام زمان (عج) شماره یک

موضوع انشا : نامه ای به امام زمان (عج) - به زبان کودکانه

مقدمه : 

سلام امام زمان من .... هستم و این نامه را برای شما مینوسم تا با شما حرف بزنم .

انشا در مورد امام زمان (عج)

متن انشا : 

سلام . اسم من .... است و ...  سال دارم .

من دلم برای شما خیلی تنگ شده است وبرای همین به شما نامه می نویسم .

مادرم می گوید نام شما مهدی است و لقب شما قائم است .

اگر چیزی از شما بخواهم شما از خدا می خواهید تا به آرزویم برسم.

چه خوب است که آدم با کسی درد و دل کند.

توی دل من یک عالم حرف است که می خواهم به شما بگویم.

دلم می خواهد تمام مریض ها خوب شوند.

امام زمان دل تمام بچه های خوب را شاد کنی.

انشا امام زمان را دوست دارم

چون خیلی مهربانید من از شما یک خواهش بزرگ دیگر هم دارم .

 خواهشی که برایم خیلی مهم است.

من از شما می خواهم که یکی از سزبازهایتان باشم ، برای من دعا کنید ،

ظهورتان را هرچه زودتر نزدیک تر کنید.

مرا در درس هایم کمکم کنید،

در روز قیامت اعمال نامه ی من را در دست راستم بگذار تا به بهشت بروم .

 یا امام زمان من شما را خیلی دوست دارم من را فراموش نکنید.

با شما خداحافظی می کنم.

انشا در مورد امام زمان

نتیجه گیری : 

امام زمان همیشه در کنار انسان های خوب و مومن است و ما میتوانیم همه حرف های خود را به او بزنیم و از او کمک بگیریم و دعا های خود را به او بگوییم.

مقدمه انشاء امام زمان

******************************************************

انشا امام زمان (۲)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره دو 

موضوع انشا : مهدی جان ظهور کن ... ( کوتاه و به زبان ساده )

مقدمه :

یک جمعه دلگیر قلم را دست میگیرم و برای امام زمانم انشا مینویسم ...

انشا در مورد امامت امام زمان

متن انشا : 

سلام ای مهدی غایب، سلام ای چهاردهمین معصوم، سلام ای عزیز نرگس.

با که همه در انتظار دیدنت بیقرار اند ای تک ستاره ی بهشت .

حسرت به دلمان نگذار به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحظه ی آمدنت را بدانیم.

خودت می دانی ای مهدی زهرا که چه آدم ها آرزوی دیدنت را داشتند.

من جمعه ها وقتی دلم میگرد این شعر را خودم زمزمه میکنم. :

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی ، چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی.

انشا از امام زمان

نتیجه گیری : 

امیدوارم که زودتر بیایی که با آمدنت همه جا را سرسبز گلستان می کنی .

بیا یی و ما را از این همه ستم رهایی دهی.

میدانی جز ظهورت ای گل زهرا به خدا حاجتی ندارم.

ای مهدی ظهور کن . دوستت دارم .

انشا درباره امام زمان کلاس هشتم

******************************************************

انشا امام زمان (۳)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره سه

موضوع انشا : امام زمان ، ای مسافر غریب 

مقدمه : 

آیا زمانی فرا خواهد رسید که باور کنیم در همین نزدیکی‌ها چشم‌های نگرانی زندگی‌امان را هر روز مرور می‌کند؟

چشمانی مضطرب، که منتظر است تا با خوب شدن ما دلخوشانه پا در رکاب ظهور نهد.

انشا دیدار امام زمان

متن انشا : 

بیاییم صادقانه یک بار هم شده بی‌نیرنگ دست بر آستان نیازش بریم و شرمگینانه بگوییم

اگر چشم به راه خوب شدن مایی تا بیایی چنین نخواهد شد؛ تا چنینیم.

پس خود از خدا بخواه چنان شود.

تو خود خوب می‌دانی که امواج پرتلاطم و سهمگین فتنه‌های آخرالزمانی

می‌رود تا آخرین باقی‌مانده‌های این بنیان را ببرد.ا

ای عزیز! بر ما ببخش که چه بسیار دروغ‌گویان لاف‌زن شده‌ایم.

آیا باورکردنی‌ست با وجود ده‌ها و صدها و هزاران مؤسسه و مرکز و بنیاد و محفل و شیفته،

همچنان گرد غریبی بر روی شما باشد؟!

چه کسی باور می‌کند؟

انشا ب امام زمان

چه گناهی دارند جوانان علاقه‌مند به تو

که نمی‌توانند بلندای عظمت تو را در فراز مناره‌های مسجدی به نام تو جستجو کنند؟

چه تقصیری دارند نوجوانان عزیزی

که آنها را به این پندار واداشته‌اند که نور معرفت تو را در ‍ژرفای چاه عریضه جستجو کنند؟

انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی

ای مسافر غریب!

نمی‌خواهم دردی بر دردهای تو باشم که این دلگویه‌های دل دردمندست.

و نه زخمی بر دل دوستان راستین تو، که حساب آنها، نیک می‌دانم از این خطاب‌ها جداست.

خود خوب می‌دانیم آنچه بر ما می‌رود، نه یاد تنهایی‌های غریبانه تو،

که رفع نیازهای پست دنیایی ماست.

و این هجوم، نه برای آزادی تو از زندان غیبت، که برای رفاه بیشتر خود است.

انشا در مورد امام زمان کلاس هفتم

نتیجه گیری : 

به راستی کدام‌ یک از ما مدعیانیم که آمدن تو را آن‌گونه که واقعیت خواهد یافت، برتابیم؟

تا چه حد خود را برای آن آمدن، مهیا ساخته‌ایم؟...

و ما آ یا هرگز به این فکر کرد‌ه‌ایم گریه‌های نیمه شب آن مسافر غریب برای چیست؟

بی‌گمان بخشی از آن مویه‌ها برای بی وفایی ماست.

او می‌گرید؛

اما نه برای عریضه‌های چاه‌ها؛ که برای گرفتارآمدگان در چاه‌های خود خواهی.

او می‌گرید؛

اما نه برای فرو غلطیدن جوانان در ورطه‌های گمراهی که برای سکوت دانشمندان.

می‌نالد .

اما نه برای خود که برای ما...

انشا در مورد امام زمان کوتاه

******************************************************

انشا امام زمان (۴)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره چهار

موضوع انشا : نیمه شعبان ( به زبان ادبی )

مقدمه : 

با قلبی مالامال از غم دلتنگی ات ولادتت را شادباش میگویم

و با قلم منظرم چند سطر به محضرتان پیشکش میکنم.

انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم

متن انشا : 

امروزعالم در حال سرور است. آسمانیان هم در شادمانی‌اند همه به هم تبریک می‌گویند و بر سر هم شکلات و نقل می‌ریزند. امروز روز تولد امام زمانمان است، کسی که در نبودنش نیز هست و به اذن خداوند ما را هرگز رها نکرده است و ما هر روز و هر ساعت و حتی هر ثانیه در آرزوی زیارت رخ چون خورشیدش، دست بر آسمان داریم و در محمل نیاز، از پروردگار بلند مرتبه، ظهور پرشکوه او را تمنا می‌کنیم.

انشا در مورد امام زمان کلاس چهارم

عزیز دل زهرا ای نور چشمان پیامبر و علی تو را که مقصد و مقصود همه مایی. همه عالم برای آمدنت لحظه شماری می‌کنند. همه جان‌های خسته تو را می‌خواند و دعای خیر عاشقان و منتظران تعجیل در ظهورتوست تویی که آسمانیان به تعظیمت نشسته‌اند و زمینیان از فراقت در سوز کز کرده‌اند. آری همه تو را می‌خوانند تویی که تمنای عالمی.

انشا در مورد امام زمان ع

نتیجه گیری : 

امام ما! بیا که احساس نیازمند توست. پرنده‌ها در سلام صبحگاه خود تو را می‌خوانند و گلها به امید نوازشت رخ می‌نمایانند. بیا که دست‌های نا توان ما در آرزوی یاوری تو مولا، شب و روز از گونه‌هامان قطرات شبنم را بر می‌چیند و لطافت باران را به جاده‌های عشق می‌پاشد، بلکه گلستانی بسازد از گلهای ناز و اطلسی که فرش راهت باشد و خاک قدمت. بیا که زمین تشنه محبت و سلام توست و زمان در نقطه انتظار ایستاده است.

انشا در مورد امام زمان برای کودکان

******************************************************

انشا امام زمان (۵)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره پنج

موضوع انشا : آشنایی با امام زمان (عجل الله فرجه)

مقدمه : 

با نام خدا انشای خود را در مورد زندگی امام زمان عجل الله فرجه آغاز میکنم .

انشا در مورد امام زمان کودکانه

متن انشا : 

امام زمان ما، حضرت مهدی (عج) نام دارد که از نظر ها پنهان است ولی حضور دارد. ایشان ما انسان ها را می بیند و بنابر سخن امام علی (ع) ایشان به مردم سلام می دهند. ( حضرت علی علیه السّلام فرموده اند : حجت خداوند در میان مردم حضور دارد ، از معابر و خیابان ها عبور می کند به نقاط مختلف جهان می رود ، سخن مردم را می شنود و برجماعت مردم سلام می کند. می بیند و دیده نمی شود؛ تا این که زمان ظهور و وعده ی الهی و ندای آسمانی فرا می رسد. هان! آن روز، روز شادی فرزندان علی (علیه السّلام) و پیروان اوست.)

انشا در مورد امام زمان در حد ابتدایی

امام مهدی (عج) دوازدهمین امام شیعیان است که به فرمان خداوند غایب شده است و به اذن خدا هم ظهور خواهد کرد. غیبت ایشان به معنای عدم حضورشان نیست؛ تنها دیده ها نمی تواند ایشان را درک کند اما هنگامی که به اذن خداوند ظهور کنند، هم دیده ها به جمال ایشان نورانی خواهد شد و هم می توان حضورشان را درک کرد.

انشا در مورد امام زمان کلاس سوم

امام زمان (عج) آخرین امام شیعیان است و هر لحظه به اذن خداوند تظاره گر اعمال شیعیان می باشد. خوشا به حال آنانی که در زمان غیبت امامشان هم چنان از او پیروی می کنند و خود را برای ظهور ایشان آماده می سازند؛ ظهوری که با آن ظالمان و ستمگران جهان شکست خواهند خورد و عدالت سراسر جهان را فرا خواهد گرفت.

انشا در مورد امام زمان برای پایه چهارم

چه لحظه ی زیبایی است زمانی که خبر ظهور امامت را بشنوی و مشتاقانه برای دیدار و بیعت با او دوان دوان قدم برداری. بدا به حال کسانی که امام زمان را قبول نداشته و امیدی به ظهور ایشان ندارند؛ چهره آشفته و شکست خورده ی اینگونه افراد با ظهور آن حضرت دیدنی تر خواهد شد!

انشا در مورد امام زمان برای کلاس چهارم

نتیجه گیری : 

در پایان انشای خود را با این حدیث زیبا و مهم از پیامبر اکرم به پایان میبرم که می فرمایند:

هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد ، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است.

ما هم چنان منتظر امام غایبمان هستیم. اللهم عجل لولیک الفرج

******************************************************

انشا امام زمان (۷)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره شش

موضوع انشا : بهار و ظهور امام زمان - متن ادبی 

مقدمه : 

مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد.ای صد حیف که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بودو نمی‌دانستم.

صادق «ع» آل محمد«ص» فرموند:

نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی «عج» را داریم.

انشا درباره امام زمان عج

متن انشا : 

کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو میکرد تا اگر مولا ازآن حوالی عبور کند

و نو روز هر باره این حس را درمن زنده می کند

مردمی را می‌بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباسهای نو برتن

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا بهار شود ؟

انشا درباره امام زمان کلاس چهارم

سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که آن گونه به هم می ریزیم ،

مهربان می شویم، به سراغ هم می‌رویم و از همه ی مهمتر منتظر می شویم

انتظار ...

سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو

همه ی ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!

و هرساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!

انشا درباره امام زمان ادبی

کجایی ای ربیع الأنام و نضره الأیام

نمیدانم ، شاید از گذشته به ایرانیان آن گونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند

وصد حیف که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم.

ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه ی باهم زمزمه میکردند دعای عهد و ندبه و فرج را

و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم

ودر آن به جای سفره ، «سجاده ای» می انداختیم به گستردگی زمین

و«ستاره ای» از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو

و «ساعتی» برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت

و «سدر» رابه یاد سدره المنتهی مصطفی «ص» بر سجاده می ریختیم!

و «سیصد و سیزده سرباز» و «سلاحی» به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم

تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم

انشا درباره امام زمان کلاس پنجم

«شاهِراً سَیْفی ، مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَهَٔ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی »

و با شمیشر آخته ، و نیزه لخت ، پاسخ گویان به ندای آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.

و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا «سرمه» کشد چشمانمان رابه وصال دیدارش

و شنوا سازد شنوایی مان رابه نوای انا المهدی

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَهَٔ الرَّشیدَهَٔ ، وَ الْغُرَّهَٔ الْحَمیدَهَٔ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَهٔ منِّی اِلَیْهِ

و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم « درود علی آل یاسین».

انشا درباره امام زمان کلاس سوم

نتیجه گیری : 

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری «عج» که صد البته نزدیک است.

انشا درباره امام زمان کلاس ششم

******************************************************

انشا امام زمان (۸)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره هفت

موضوع انشا : دلنوشته هایی با حضرت مهدی علیه السلام 

متن انشا : 

مولای من سلام چند صبح آدینه ایست که برای دیدن سیمای پرفروغ تولحظه ای چشمان منتظرم را به هستی نبسته ام؛ تا شاید جمعه ای را با سیمای فروغین تو آغاز بنمایم.

کاش می آمدی وپرده از خوبی ها و زیبایی ها بر می داشتی و با لبخند زیبای خود گیتی را واژگون می ساختی.

انشا درباره امام زمان کلاس نهم

مولای من سرور من ای کاش بودی وبانغمه دلنشین حقانیت خویش دنیای تیره و تار بشریت را معطر و مبارک می کردی. دلم می خواست شاپرکی داشتم تانامه های بی شمار قلبم را برایت می آورد تا به تعجیلت تسریع ببخشد. متن نامه ای که دیشب قلبم برایت نوشت اینگونه بود: مهدی جان سلام،من بنده ای از پروردگارت هستم که آسمان پر ستاره مهتابی را ملاک دوست داشتنت واقع کرده ؛ من همانم که شب را به امید ظهورت به صبح می رساند؛من کسی هستم که صبحگاه آدینه هیچگاه چشمان خسته ومنتظرم را نبسته و نمی بندم وهمان کسی که … دوست دارم ملائکه از قلب من مطلع باشند و پیغام های قلبم را به گوش و قلب شنوا و رحیمت می رساندند تا جمعه ای دیگر وجود وچشمانم به چهره روشن و نورانی تو منور می گردید.

انشا درباره امام زمان کلاس هشتم

******************************************************

انشا امام زمان (۹)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره هشت

موضوع انشا : انشا در مورد نیمه شعبان - میلاد امام زمان (عج)

مقدمه : 

انشایم رابا نام خدا آغاز می کنم، با نام خدایی که وعده داده است که در نهایت زمین به دست بندگان خوبش اداره خواهد شد و ما منتظران رسیدن کسی هستیم که خلیفه خدا بر زمین خواهد بودو بهار رابه مردم هدیه خواهد کرد.

انشا در مورد امام زمان زیبا

متن انشا : 

آری نیمه شعبان است روزی که مهدی موعود متولد شد و برای همیشه نور امیدی در دل مومنان روشن گردید. تا در تپش مدام زمین ونگاه زهرآلود زمان به امید طلب دست‌های پر مهرش روزگار بگذرانند و بدانند کسی هست که خواهد آمد ودر ظلمت بی فردای این روزگار کس را از ناکس جداخواهد کرد و بر لب‌های خشک زمین خواهد بارید.

انشای حضرت مهدی

امروز که سپیدی‌ها همه ی در سیاهی دل‌های آدمیان رنگ باخته‌اند؛ دیدگان زمین در انتظار اندکی سپیده دم بارانی ست. راه درازیست از این جا تا صداقت و زمین در انتظار است تا مردی بیاید از جنس آسمان تا با قدوم نازنینش جسورانه شقاوت را؛ خیانت را از هستی پاک کند. تا شب دریده شود و دیدگان آدمیان طلوعی از جنس عدالت رابه نظاره بنشینند.

انشا دربارهی حضرت مهدی

نتیجه گیری : 

 همین امروز کاش که بیایی امروز که آدمیان صداقت رابه زیر آوار فراموشی‌ها از یاد برده‌اند؛ حالا که خاک از خون سرخ عدالت گلگون است؛ زمین در حسرت یک مرد می‌سوزد و ما در بین تمامی ظلمت‌ها امروز شادیم و شیرینی و شربت است که دست به دست میشود و باد دانه های گرگرفته اسپند را از روی منقل فوت میکند. چرا که امروز نیمه شعبان است روز تولد توست، روز تولد امید.

انشا ظهور حضرت مهدی

******************************************************

انشا امام زمان (۱۰)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره نه

موضوع انشا : سلام بر مهدی فاطمه 

مقدمه : 

سال هاست بین ما ایستاده ای ، ما را می بینی و خجالت می کشی. می بینی که گناه در میان ما پرسه می زند و جنایت روی دوشمان نشسته است. می بینی که دلهامان با سیاهی فاصله ندارند. می بینی که شیطان، روی قلب ما سایه انداخته است. چقدر بی قراریم برای گناه کردن، چقدر ناتوانیم برای دیدن لبخند خدا.

انشا امامت حضرت مهدی

متن انشا : 

چقدر تنهاییم وقتی که میان ما هستی و تو را نمی بینیم. سال هاست میان ما ایستاده ای. همه چیز را می بینی. می بینی که به لحظه ها رحم نمی کنیم. لحظه ها را بدون این که دریابیم پشت سر می گذاریم. ما قاتل لحظه هاییم. می بینی که با همه ی خوبی ها در افتاده ایم. می بینی و سر به زیر می اندازی؛ خجالت می کشی. سال هاست که میان ما ایستاده ای و همه چیز را می بینی و تحمل می کنی .تو آگاهی، تو از دل های بی طاقت ما آگاهی داری. تو از دل های سر به زیر ما که راه آسمان را گم کرده اند آگاهی داری. از فریادهای بی صدای ما آگاهی داری. از روزهای تکراری ما، از عمق شب های تار ما، از زورق به گل نشسته ی امیدمان آگاهی داری .

انشا درباره امامت حضرت مهدی

آگاهی های تو در همه ی کوچه ها جاری شده است. عرق شرممان را ببین! روزها می گذرد و مثل باد می رود. زمان، اعصاب دل ها را خرد کرده است و زمین، همین طور سرگیجه دارد و حیران است. از روزهایمان بوی ماندگی می آید. ما برای یکدیگر یکنواخت شده ایم. چقدر بی معناییم! چقدر در دفتر مشق زندگی مان غلط املایی داریم. یکی بیاید پنجره ی زنگ زده ی اتاقمان را باز کند. یکی بیاید برنامه ی روزانه مان را از سطر بنویسد، چرا هیچ کس نمی آید روحمان را با خودمان آشتی دهد؟

انشا درباره ظهور حضرت مهدی

محله را بوی گند برداشته است. حالمان دارد به هم می خورد.

خجالت می کشی ولی باید شروع کرد. شرمنده ات کردیم، ولی باید کمکمان کنی. سلول های بدنمان هم از هم فراری اند. آن قدر بو می دهیم که نسیم از کنارمان نمی گذرد و هوا بی حوصله شده است مردیم از این همه بی خودی؛ از این همه نا آگاهی. با همه ی ماندگی و نادانی ام باز هم تو را می جویم.

انشا راجب حضرت مهدی

نتیجه گیری : 

تو را که صبرت زمان را انگشت به دهان کرده است.

سلام بر صبرت، سلام بر آگاهی ات.

سلام بر آمدنت…

انشاء در مورد حضرت مهدی عج

******************************************************

انشا امام زمان (۴۴)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره ده

موضوع انشا : آرزوی ظهور امام زمان عجل الله فرجه 

مقدمه : 

ظهور امام زمان (عج) یکی از آرزوهای من است. می دانید چرا؟ در این انشا میخواهم به شما بگویم چرا آرزو دارم هر چه زودتر مهدی فاطمه به میان ما بازگردد .

مقاله در مورد حضرت مهدی

متن انشا : 

چون هروقت او بیاید ظلم و استکبار را بر می اندازد

و امنیت را در جهان به قدری برقرار می کند ک

ه اگر یک زن کیسه ای از طلا را روی سر خود گذاشته و از مشرق زمین به مغرب برود

هیچ اتفاقی برای او نمی افتد.

ما نیز خبر کشته شدن مردم رادر انقلاب ها از اخبار نمی شنویم.

عدالت نیز در دنیا برقرار می شود

و تعداد مردمی که به اسلام ایمان می آورند بیشتر می شود.

می دانید چرا؟

چون مردم از این همه قدرت خداوند به وجد می آیند.

مقاله در مورد حضرت مهدی (عج)

نتیجه گیری : 

خدایا از تو می خواهم که هر چه زودتر امام زمان (عج) ظهور کند. هم چنین از مردم جهان هم می خواهم که مبارزه با ظلم و استکبار را تا ظهور و پیروزی امام زمان (عج) ادامه دهند و لحظه ای غفلت نکنند و فریب پول و مقام و مذاکره را نخورند.

انشا در مورد امامت حضرت مهدی

******************************************************

انشا امام زمان (۶)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره یازده

موضوع انشا : انشا در مورد امام زمان و حضرت مهدی علیه السلام 

متن انشا : 

مولای ما ! خنده بر لبهایمان خشکیده و غم همچون سایه ای شوم پرده سیاه خود را بر دلهایمان گسترانده .

تمام زندگیمان را زمستان سرد و بی روح مادیات فرا گرفته.

بیا وسبزی و طراوت حیات را به این سربازان آخرالزمانی ات هدیه کن.

انشا در مورد ولادت حضرت مهدی

ای نازنین !

دلمان برای یک جرعه می ناب لک زده .

گوشهامان از ضجه کودکان بی پناه و مو یه زنان داغدار و ناله مردمان ستم دیده پر شده است ،

دستهایمان خالی ست ، دیگر رمقی نمانده ، بیا.

بیا که برای نجات از این طوفان روزمرگی ، به کشتی امن تو نیاز است.

بیا که شکستن این بت جهل و غفلت فقط از ید تو بر می آید.

بیا که غلبه بر اژدهای مدرنیسم بدون عصای تو ممکن نیست .

بیا که جهان مرده را تنها نفس تو ممد حیات است!

انشا در مورد انتظار حضرت مهدی

جمعه ها می ایند و می روند.

دستهامان خالی ست ، دستی بر آرو دستمان بگیر.

بیا که دیگر طاقتی نیست، بیا.

به امید ظهورت، ای همیشه حاضر ….

انشا در مورد زندگی حضرت مهدی

******************************************************

انشا امام زمان (۱۰)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره دوازده

موضوع انشا : انشا کوتاه درباره امام زمان «عج» 

متن انشا : 

از وقتی که یادم می آید حرف از آمدنش بود آمدن کسیکه می آید تا دنیایمان را گلستان کند. بعد ها که به مدرسه رفتیم هر صبح دعای فرج خواندیم تا بیاید، بیاید که دنیایمان از هر بدی پاک شود. همه ی فکر ذکرمان این بود که دعا کنیم که هر چه زودتر ظهور کند، تا بر پا شود عدل، ریشه کن شود ستم، پاک شود اشک چشم ستمدیده و یتیم.

انشا در مورد تولد حضرت مهدی

هر نیمه شعبان کوی و برزن را چراغانی کردیم، شربت و شیرینی دادیم، تنها حرفی که زدیم، دعایی که کردیم، فقط از آمدن سرورمان بود. جشن های عروسیمان را طوری برنامه ریزی کردیم که در روز نیمه شعبان باشد.اما آقا هنوز هم نیامده ای، نکند رفتار ما، کردار ما و اعمالمان دلیل این همه ی غیبتت باشد.هیچ کدام به این فکر نکردیم که این بدی که میگوییم دلیلش خود ما باشیم. به این فکر نکردیم که عدلی که راجبش حرفش را می زنیم خودمال همه ی سعیمان را کردیم که در حد توان بر پایش کنیم.

انشا در مورد ولایت حضرت مهدی

نکند ظلمی که ازش دم میزنیم حرف و رفتاری باشد که با آن دلی شکسته باشد. به این فکر نکردیم رفتار من فرزند دلیل این همه ی غیبت باشد. اصلا توجه به این نکردیم که عروسی که نیمه شعبان بپا کردیم با آن همه ی تجملات نه تنها دل آقایمان را شاد نمی کند که دعایش بدرقه راه زندگی‌هایمان شود، بلکه ناراحت هم می شود.آقا جان هم اکنون که این متن را می نویسم به این فکر می کنم نکند دلیل این غیبتت با این همه ی دعا خود ما باشیم که گم شدیم در بین ساختمان‌های آن چنانی و گوشی های مدل جدیدمان و چت‌های شبانه در گروه‌ها.

انشا در مورد حضرت مهدی عج

دیگر حتی دعای فرج صبحگاهی هم نمیخوانیم. نکند رفتارهایمان از روی عادت و نوعی تقلید بچه گانه است مانند دعا فرج سر صف که یکی میخواند ما تکرار می کردیم، از ته دل برای آمدنت دعای فرج نخواندیم.هم اکنون که مدرسه تمام شده و بزرگ تر آن دعا هم یادمان رفته است. دارم به این فکر می کنم که نکند مهم تر از انتظار آمدنت سرباز خوب بودن است، چه در زمان غیبت چه وقتی که با آمدنت جهانمان را گلستان میکنی.

انشا درباره حضرت مهدی

******************************************************

انشا امام زمان (۱۳)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره سیزده

موضوع انشا : انشا در مورد غربت و تنهایی امام زمان 

مقدمه : 

این انشا در مورد نقش انسانها درباره علت تاخیر در ظهور امام زمان «عج» است...

انشا در مورد نیمه شعبان برای کلاس سوم

متن انشا : 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

چه فرقی میکند این که امسال هزار و صد و سی و نهمین سال غیبت باشد یا هزار و صد و سی و هشتمین سال، وقتی تمام این سال‌ها با خون دل گذشته و تمام تفاوتش یکسال خون گریه کردن بیشتر یا کمتر است.

من نمیتوانم جشن های‌ نیمه شعبان را در خود هضم کنم. یا حضرت نور؛ تنها ما هستیم که می‌توانیم فرا رسیدن هزار و صد و چندمین اندوه نیامدنت را مصرّانه جشن بگیریم.

انشا در مورد نیمه شعبان برای کودکان

آدم چگونه شرکت کند در جشن هایی که با بهانه تو از گناه پذیرایی میکند؟ چطور می شود بهره برد از برخی شادی های‌ غیر مجازی که قلب تو را نشانه رفته است؟ تو با این همه ی اشک آه چند صد ساله نیامدی؛ یقین دارم که با ساز و آواز هم نخواهی آمد.

انشا در مورد نیمه شعبان

این تنها از ما بر می آید که پشت شیشه ماشین هایمان بنویسیم: اللهم عجل لولیک الفرج، اما به میدان ولی عصر پشت کنیم توی بزرگراه انتظار! تنها ما می‌توانیم در فراق سوال برانگیز تو، در کمال آرامش مولودی بخوانیم و ناز قدم های‌ تو کف مرتب بزنیم. تنها ما می‌توانیم نقل و شیرینی پخش کنیم و از خود نپرسیم که هم زمان با فرا رسیدن هزار و صد و چندمین نیمه شعبان بدون او، اولویت با جشن است یا عزا؟ کمی آن طرف تر در حوالی جنوب غرب دلهای اهل غروب؛ تازه زخم بنی هاشمیان سر باز میکند.

انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم

تازه حدیث غربت تفسیر می شود. من باور دارم که نیمه شعبان، جشن گرفتنی نیست. اعتقادم این است که در نیمه شعبان، بیش تر از عاشورا باید گریست. چرا تنها یک شب باید به یاد تو افتاد، که نامش شب نیمه شعبان باشد. چرا تنها یک نصفه روز باید دلتنگ تو بود که نامش غروب جمعه باشد. تو امام زمان ما هستی. تو امام کل زمانی، نه فقط امام نیمه شعبان و ولی عصر و امام غروب جمعه.

انشا در مورد نیمه شعبان کودکانه

دنیا آن قدر ما را سرگرم خود کرده تا به قدر یک لحظه هم یادمان نیفتد که بالاخره چه شد؛ آمد آنکه باید بیاید، یا بازهم نیامد؟ فراق سرآمد یا هنوز آتش جدایی شعله ور است؟ ما دیگر فرصت نمیکنیم به برخی مسائل رسیدگی کنیم. گاهی می شود که حتی وقت سر خاراندن هم نداریم. اینروزها دلگرم چیزهای دیگر و سرگرم مسائل بهتری هستیم.

مقاله در مورد نیمه شعبان

آقا جان نیمه شعبان رابا همه ی وجود و با قلبی مملو از سرور جشن میگیریم تا اردات و عشق خود رابه ساحت مقدست نشان دهیم. بعد از هر نمازمان دعای فرج می‌خوانیم .

خدا می‌داند که زمزمه های‌ اللهم کن لولیک ما رنگ و بوی دیگری گرفته است و از عمق قلب ما برمی خیزد. احساس نیاز ما از لحن کلام ما پیداست اگر چه گناه و معاصی ما هم زیاد است و شاید دعای ما به آسمان نرود البته ناامید هم نیستیم. ناامید نیستیم از تو که اسوه همه ی فضیلت ها و خوبی هایی، تویی که سرچشمه همه ی پاکی ها و نجابت هایی، تویی که امام روشنایی ها و شرافت هایی، می‌خواهیم خودت برای تعجیل در امر فرجت دعا کنی، که فرجت روز رهایی و عزت و سربلندی همه ی مستضعفان و مظلومان زمین خواهد بودو روز خواری مستکبران عالم .

مقاله در مورد نیمه شعبان

نتیجه گیری : 

 روزی که چشمان کم فروغ ما به جمال دل آرایت روشن شود بهترین و خواستنی ترین، روز خدا خواهد بود. تو از خدای مهربان تعجیل در فرجت را بخواه، ما هم بر سجاده عشق فقط همین را از خدا می‌خواهیم.

انشا در مورد نیمه ی شعبان

******************************************************

انشا امام زمان (۱۴)

انشا درباره امام زمان (عج) شماره چهارده

موضوع انشا : دلنوشته به مناسبت نیمه شعبان

مقدمه : 

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست همه ی گویند مگر جلوه یزدان آمد

انشا در مورد جشن نیمه شعبان

متن انشا : 

به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست

آقای من! این جمعه هم گذشت.و چند روز دیگر جمعه هفته بعد می­رسد و بازهم نیمه شعبان روز ولادت فرا می­رسد. نزدیک نیمه شعبان قم حال و هوای دیگری دارد. کوچه­ ها آذین بندان شده. همه ی جا را ریسه می­کشند. اهالی همه ی محله­ ها جلوی در خانه ­هایشان را آب و جارو می­کنند. خیابان ها چراغانی می­شود. خودرا برای جشن میلادت در نیمه شعبان آماده می­کنند. و جمعه هفته دیگر خیل جمعیت از همه ی جای ایران که از همه ی جای دنیا به قم و جمکران سرازیر می­شود.

انشا نیمه شعبان

و من چه بگویم. بگویم دلم گرفته. یا بگویم رو سیاهم. یا بگویم منتظرم. یا بگویم هنوز دلم را آب و جارو نکرده ­ام. چگونه بگویم. بخود بگویم یا به دیگران. آیا گوش دلم به این حرفها توجه می­کند. کسیکه عمری زندگی می­کند فقط برای زندگی کردن.نه خودرا می­شناسد و نه زندگی را.همیشه گمان می­کند که دارد زندگی میکند. اما کدام زندگی؟

انشای نیمه شعبان

اگر این حرفهای پریشان را نزنم چه کنم؟ شاید بتوانم کمی خودم را سبک کنم. هفته بعد هم می­رود و نیمه شعبان هم تمام می شود و باز قم و جمکران خلوت می­شود. ودر انتظار نیمه شعبانی دیگر. همه ی منتظرت هستند. اما من . من آیا منتظرت هستم؟ من چه کرده­ ام؟ کدام کوچه را جارو کرده ­ام؟ من حتی دل خودم را آب و جارو نکرده ­ام. کدام محله را ریسه بسته ­ام؟ من حتی دل خودم را ریسه نبسته­ ام. کدام خیابان را چراغانی کردم؟ سالهاست که چراغ دلم سوخته و درستش نکرده ­ام.

موضوع انشا نیمه شعبان

آقا جان اگر نیمه شعبان به مسجد جمکرانت نیایم چه کنم؟ تنها امیدم گمان می­کنی غیر از مسجد جمکران توست؟ یا نه؟ آیا باید به چیز دیگری امید ببندم؟ تمام سال می­آید و می­رود. رمضان. محرم و صفر. رجب و شعبان.

ایام سرور و شادی یا عزاداری و عزای امامان و پیامبر و باقی صالحان آمد و رفت. من چه فرقی کردم؟ که حال نیمه شعبان برای من فرقی داشته باشد؟ اما در دلم چیزی می­گوید نیمه شعبان فرق می­کند. سالگرد ولادت امام حاضر و زنده ­ای است که امید زمین و زمان است. امامی که هزار و چهارصد سال عمر کرده و هزار و چهارصد سال در غیبت صبر کرده.

انشا درباره نیمه شعبان

*****************************************************

منابع : پارس ناز ، تالاب ، دانش چی 

بیشتر بخوانید : 

نقاشی نیمه شعبان | ۵۰ نقاشی و رنگ آمیزی با موضوع امام زمان و نیمه شعبان

عکس نیمه شعبان | ۳۳ عکس پروفایل به مناسبت نیمه شعبان و تولد امام زمان (عج)

پروفایل امام زمان عجل الله فرجه | ۷۷عکس نوشته زیبا در مورد امام زمان

عکس نوشته امام زمان | ۴۰ عکس پروفایل برای تولد حضرت مهدی و انتظار فرج

انشا در مورد حضرت محمد | ۵ انشا و تحقیق در مورد زندگینامه و تولد حضرت محمد

انشا در مورد امام رضا | ۵ انشا با موضوع زندگینامه ، تحقیق و نامه ای به امام رضا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا ماه رمضان | 12 انشا زیبا در مورد روزه ماه رمضان

انشا ماه رمضان | 12 انشا و متن ادبی در مورد روزه ماه رمضان

ماه رمضان کم کم از راه میرسد و ما را به حس حال روزه داری هایش ، سفره های افطار و سحرش ، شب های قدرش ، قرآن خوانی ها و عباداتش مهمان میکند و بعد کم کم میرود و ما را دلتنگ میگذارد تا سال بعد . در این ماه معمولا معلمان و مربیان برا آشنایی بیشتر دانش آموزان با مفاهمیم نهفته در این ماه عزیز از آنها میخواهند ، نقاشی ، کاردستی ، مقاله و یا انشا در مورد ماه مبارک رمضان تهیه کنند . ما در این نوشته برای کمک به این دسته از دانش آموزان 12 انشا ماه رمضان با موضعات مرتبط با این ماه مبارک (مثل خاطره اولین روزه ، شب های قدر ، حس و حال سفره های افطار و سحر و ... ) برای سنین و پایه های مختلف تحصیلی گرد آوری کرده ایم که تقدیم میکنیم به امید این که مفید باشد.

انشا رمضان ، انشا توصیف ماه رمضان ، انشا درباره ی رمضان

انشا در مورد روزه داری در ماه رمضان

انشا ماه رمضان

انشاء رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره یک 

موضوع انشا :چرا روزه میگیرم 

مقدمه : 

انشای خود را با نام او آغاز میکنم که بخشنده گناهان و پناه بندگان عاصی است.

انشا ماه رمضان کوتاه

متن انشا : 

نمیخواهم در این انشا مورد حس زیبای کنار هم بودن سر سفره افطار با شما سخن بگویم ، چون بعید میدانم هدف روزه دور هم بودن و خوردن افطاری های مفصل باشد.

نمیخواهم در مورد معنویت سحرگاهان با شما بگویم ، چون حتی ما روزه داران هم بیشتر از درک معنویت سحرگاهی درگیر خوردن سحری عجله ای و بعد هم خوابیدن هستیم .

نمیخواهم از خواص کاملا علمی روزه روی بدن انسان که حتی پزشکان هم به آن معترف هستند با شما بگویم چون باور نمیکنم خدا برای این روزه را به ما واجب کرده باشد که بدنمان سالم تر و قوی تر باشد.

نمیخواهم از ضرورت درک فقر و گرسنگی بگویم ، چون حتی وقتی روزه دار هستیم حال گرسنگان را متوجه نمیشویم چون مطمئن هستیم بعد از افطار یک عالمه خوراکی خوشمزه در انتظار ماست .

ما حتی در ماه رمضان هم حال فقرا و گرسنگانی که روزها را تنها با نان خالی سپری میکنند درک نمیکنیم ،چون سفره های رنگارنگ و متنوع افطار و سحر ما شباهتی به سفره های خالی فقرا ندارد .

انشا درمورد ماه رمضان

پس چرا روزه میگیرم ؟؟

ممکن است هر کس برای این سوال پاسخی داشته باشد ...

من روزه میگیرم چون خداوند روزه داری را بر من واجب کرده است ،

روزه میگیرم که حتی یک بار در سال هم که شده افساری به نفس سرکش و طغیانگرم که مدام با هوس هایش مرا به سویی میراند بزنم.

انشا ماه مبارک رمضان

حداقل چند ساعت در روز انسان تر بودن را تمرین کنم

میتوانم شکیبا تر باشم ،

کمتر به فکر خودم باشم ،

کمتر دروغ بگویم ، غیبت کنم...قسم الکی بخورم

بیشتر حواسم به خدا باشد

و حتی ذره ای هم که شده انسان بهتری باشم...

برای من روزه داری تمرین سختی کشیدن برای بهتر شدن است .

انشا دربارهی ماه رمضان

مهم نیست این روزه روی جسمم ، معده و قلب و روده وکبدم اثر خوبی دارد یا نه ، اینبار مهم روح من است . اینکه یک ماه در سال هم شده اولویت به جای جسم و خورد و خوراک و لذت هایش ... روح خسته ام باشد..

من در این ماه میخواهم کمی به داد روحم برسم ...

که حتی با خواندن چند آیه کوتاه از قرآن سیراب شود ،

با انجام دادن یک کار خیر کوچک مهربان تر شود

و با تمرین صبر و شکیبایی بزرگ تر شود.

ان شاالله

انشا درباره رمضان

نتیجه گیری :

در پایان باید بگویم که میدانم احتمالا نمیتوانم به همیه این ها برسم اما خوب تمرین کردن هیچ وقت بی اثر نیست

و روزه گرفتن تمرین بندگی خداست. 

انشا ماه رمضان

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۱)

انشا ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره دو

موضوع انشا : ماه رمضان (کوتاه - به زبان ساده )

مقدمه :

ماه رمضان ماه بندگان خداست و من میخوامی در مورد ماه مبارک رمضان انشا بنویسم.

انشا ماه رمضان کوتاه

متن انشا : 

در ماه رمضان بر همه مردم مسلمان واجب است که در آن سی روز روزه بگیریند .

یعنی از اذان صبح تا اذان شب هیچ چیز نخورند و گناه نکنند.

و گر نه روزه آنها باطل می‌شود.

اگر کسی به دلایلی کسی نتواند یک یا چند رو روزه بگیرد باید روزه‌اش را قضا کند.

البته نه تنها شکمشان باید روزه باشد چیزی نخوریم بلکه باید تمام اعضای بدنمان روزه باشد؛

دست زبان چشم و گوش روزه باشد یعنی دست به چیزهای نجس نزنیم.

چشممان روزه باشد یعنی با چشم به چیزهای بد نبینیم .

زبان روزه باشد یعنی سعی کنیم با گوشمان فحش و چیزهای بد نشنویم.

شب‌های قدر در ماه رمضان است.

ما در شب های قدر دعا میکنیم تا خدا چیزهایی خوبی برای سال جدید ما بنویسد .

اگر ما یک آیه در این ماه مبارک بخوانیم مثل این است که یک ختم قرآن در ماه‌های دیگر است.

البته نماز و روزه بر بچه‌های کوچک واجب نیست .

اما اگر بخواهند روزه بگیرند می‌توانند روزه را کله‌گنجشکی بگیرند .

و اگر روزه کله‌گنجشکی بگیرند هم ثواب دارد و این طوری هم به آرزویشان رسیده‌اند و هم ثواب برده‌اند.

انشاء ماه رمضان

نتیجه گیری :

ماه رمضان ماه بزرگی است . من با این که کودک هستم ولی سعی میکنم روزه بگیرم حتی اگر گرسنه شدم روزه کله گنجشکی میگیرم که هم ثواب کنم و هم خدا من را بیشتر دوست داشته باشد.

انشا درباره ماه رمضان

************************************************************

ماه مبارک رمضان – ۱۴۳۸

انشا درمورد ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره سه 

موضوع انشا :خاطره یک روز سخت روزه داری ( به زبان ادبی )

مقدمه : 

ماه برکت زِ آسمان می‌آید
صوت خوش قرآن و اذان می‌آید

انشا ماه مبارک رمضان

متن انشا : 

از خواب که بیدار می‌شوی در ظلمات شبانگاه و در مقابل سفره سحری ناگاه خود را بیدار و هشیار می‌یابی. با چشم‌هایی سرخ و خواب آلود، و در میان خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می‌گذاری. یازده ماه در ناز و نعمت و چشیدن هر نوع چرب و شیرین آزاد بوده‌ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه‌سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می‌شود و همه و همه و همه این بار آماده‌اند.

موضوع انشا ماه رمضان

اذان را که گفتند تمام روز آینده را از خاطرات سال پیش به یاد آوردم که چگونه بی‌تاب می‌شدم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن؟ نماز را که خواندم، دوباره به بستر گرم و نرم بازمی‌گردم.

انشا دربارهی ماه رمضان

صبح و شاید کمی نزدیک به ظهر که از خواب بر می‌خیزم. تقریباً ساعت یازده ظهر است و من هیچ از روزه‌داری نمی‌دانم. هنوز گویی زندگی ام زندگی روز‌های عادی است. دقیقه‌ها و ثانیه‌ها مثل همیشه به سرعت می‌دوند و می‌روند و همه همانی هستند که بودند و تا ساعت دیگر نخواهند بود. سکوت زیبایی بر همه جا حاکم است.

انشا توصیف ماه رمضان

همه دشواری‌ها از بعدازظهر به من روی می‌آورند. در روزهای رمضان عشق و حال‌های روزانه مانند خورشیدی تابان در میان تابستانی داغ و سوزان در گرم‌ترین حالت خود طلوع می‌کنند و در تاریک‌ترین و نیمه جان‌ترین حالتشان در دم دم‌های شب غروب می‌کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر می‌گیرند و این بار چون ماه می‌شوند. به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است.

انشا راجب ماه رمضان

در عصر در خانه با بی‌تابی از این اتاق تا آن اتاق می‌رفتم تا دقایق زود سپری شود اما دمادم غروب فقط چشمانم را بسته بودم. هر لحظه توانم نصف می‌شد. زمان و به خصوص یک ربع مانده به اذان مانند یک سال می‌گذشت. تا زمانی که ناگاه بانگ اذان مرا زنده کرد، چشم گشودم و لبخند زدم. و این پایانی برای ماموریتی سخت بود ولی آخرش خوش تا سحری دیگر و شروعی دوباره برای مبارزه با نفس آغاز گردد.

انشا یک خاطره از ماه رمضان

************************************************************

ماه مبارک رمضان – ۱۴۳۸

انشا در مورد ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره چهار 

موضوع : در ماه رمضان چه کارهایی انجام میدهیم ؟  

مقدمه : 

ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است و روزهای آن با روزهای دیگر سال تفاوت زیادی دارد. من میخواهیم در این انشا در مورد روزه داری در این ماه و کارهایی که در آن انجام میدهم برای شما انشا بنویسم .

انشا ادبی در مورد ماه رمضان

متن انشا :

روزه گرفتن برای من کمی سخت است اما این ماه را خیلی دوست دارم و به نظرم تحمل سختی غذا نخوردن و گرسنگی و تشنگی ارزش لحظه های افطار را دارد که همه ما دور سفره افطار چمع می شویم و در حالی که به دعاهای بعد از اذان مغرب گوش می کنیم روزه خود را با یک خرما یا یک قاچ هندوانه و یا یک استکان چای باز می کنیم.

انشا در مورد ماه رمضان سوم دبستان

مادرم همیشه به من یاداوری می کند که ماه رمضان فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نیست بلکه در طول روزهای این ماه باید به این فکر کنیم که چگونه با روزه گرفتن انسان بهتری شویم، مثلا باید زبان خود را از گناه های غیبت و دروغ و تهمت زدن به دیگران پاک نگه داریم و با چند ساعت گرسنگی، بیشتر بتوانیم افراد فقیر را که خیلی وقت ها گرسنه می مانند درک کنیم.

انشا در مورد ماه رمضان کوتاه

من افطار را خیلی دوست دارم اما بیدار شدن در سحری برایم سخت است چون در آن موقع میل زیادی به غذا خوردن ندارم اما اگر در زمان بین افطار تا خوابیدن در خوردن زیاده روی نکنیم راحت تر می توانیم سحری بیدار شده و یک وعده غذای کامل بخوریم تا برای روزه گرفتن انرژی کافی داشته باشیم. من در شب های قدر به همراه پدر و مادرم به مسجد می رویم و تا سحر بیدار می مانیم، می دانم که شب قدر از هزار ماه بهتر است و سعی می کنم از این شب ها خوب استفاده کنم.

انشا در مورد ماه رمضان کودکانه

از زمانی که بچه بودم یادم هست که مادرم برای پختن غذای افطار و سحری زحمت های زیادی می کشد، او هر شب قبل از سحری زودتر از ما از خواب بیدار می شود و غذا را آماده می کند چون می گوید ما غذای تازه را بهتر می توانیم بخوریم. او سفره را می چیند، ما را از خواب بیدار می کند و بعد از غذا و نماز که ما می خوابیم بیشتر بیدار می ماند و کارهای باقی مانده را انجام می دهد. مادرم نقش مهمی در روزه داری من دارد و من همیشه و مخصوصا در ماه رمضان از خداوند می خواهم که سلامتی و عمر طولانی به مادرم بدهد.

انشاء در مورد ماه رمضان

نتیجه گیری :

با این که روزه داری بخصوص در روز های طولانی کار سختی است امام من همیشه وقتی ماه رمضان تمام میشود دلم برایش تنگ میشود چون حس و حال معنوی این ماه را دوست دارم و امیدوارم نماز و روزه همه کسانی که در این ماه روزه دار بوده اند مقبول درگاه الهی باشد. آمین .

مقاله در مورد ماه رمضان

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۴)

انشا زیبا در مورد ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره پنج

موضوع : انشا در مورد ماه مبارک رمضان 

مقدمه : 

با نام خداوند مهربان قلم در دست میگیرم تا در مورد ماه مبارک رمضان انشا بنویسم .

انشا در مورد ماه رمضان پایه هفتم

متن انشا : 

ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است. واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است.میگویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است.

انشا درباره ماه رمضان 

این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شب‌های قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است.ماهه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می شود، و پرستش در یکی از شب‌های آن « شب قدر » بهتر از پرستش هزار ماه است.

انشا در مورد ماه رمضان با مقدمه و نتیجه

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است.

انشا درباره ماه رمضان کوتاه

بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما پرستش،، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.پس با نیتی درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسیی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد.

انشا درباره ماه رمضان با مقدمه

با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزه‌داران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز پرستش و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.

انشا درباره ماه رمضان طنز

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۷)

انشاء درباره ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره شش

موضوع انشا : خاطره روزه گرفتن در کودکی 

مقدمه : 

ماه رمضان ماهی است که با همه ماه‌ها فرق دارد و ما در این ماه روزه می‌گیریم. من در انشای خود قصد دارم خاطره اولین روزی را که روزه گرفتم، بنویسم.

انشای درباره ماه رمضان

متن انشا : 

بچه که بودم همه ذوق و شوقم این بود که سحرها با پدر و مادرم بیدار شوم و سحری بخورم. اما مادرم همیشه ضعیف و نحیف بودن مرا بهانه می‌کرد و مرا برای سحری خوردن بیدار نمی‌کرد تا اینکه هفت ساله شدم و به مدرسه رفتم و از همکلاسی‌هایم شنیدم که روزه می‌گیرند، به همین خاطر از مادرم با اصرار خواستم که مرا برای سحری بیدار کند.

مقاله درباره ماه رمضان

چقدر آن سفره سحری را دوست داشتم. برای اولین بار در کنار خانواده‌ام نشستم و صدای روح بخش دعای سحر را شنیدم. احساس می‌کردم بزرگ شده‌ام. البته مادرم گفت که چون از بقیه کوچک‌تر هستم، نمی‌توانم روزه کامل بگیرم و روزه‌ام کله گنجشکی خواهد بود ولی خواهر و برادرم روزه کامل می‌گرفتند.

انشا درباره ماه رمضان با مقدمه و ندتیجه گیری

چند روز روزه کله گنجشکی گرفتم تا اینکه یک روز بالاخره قصد کردم که روزه کامل بگیرم. ظهر ناهار نخوردم و تشنگی و گرسنگی را تا عصر تحمل کردم. فقط چند ساعت به افطار مانده بود که تشنگی آنقدر به من فشار آورد که رفتم یک لیوان پر از آب خوردم.

بعد از اینکه تشنگی‌ام رفع شد، عذاب وجدان گرفتم و شروع کردم به گریه کردن! مادرم پیش من آمد و با مهربانی پرسید:«چرا گریه می‌کنی؟ امروز خدا از تو خیلی راضی است چون اولین روزه کامل را گرفتی.»

بهترین انشا درباره ماه رمضان

من که با این حرف داغ دلم تازه‌تر شده بود، گریه‌ام شدیدتر شد و با صدای بلند گریه کردم و گفتم: «مامان من روزم باطل شد چون آب خوردم!» مادرم با مهربانی دستی به سرم کشید و گفت: «عزیزم روزت باطل نشده و تو هنوز روزه‌ای چون هنوز به سن تکلیف نرسیدی روزه‌ات قبول است. تازه اگر حواست نباشد و چیزی بخوری، باز هم روزه‌ات باطل نمی‌شود.» از این حرف مادرم آنقدر خوشحال شدم که حد نداشت.

نتیجه گیری :

از این انشا نتیجه می‌گیریم که سراسر دوران کودکی گذشته از خاطرات تلخ و شیرین و مهر و محبت والدین و همدلی در انجام واجبات دینی در خانواده پر است. همین‌طور خاطره اولین روزه‌، خاطره‌ شیرین روزی است که دیگر هیچ وقت در عمرمان تکرار نمی‌شود.

انشاء درباره ماه رمضان به زبان ساده و کودکانه

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۶)

متن ادبی ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره هفت 

موضوع انشا : انشا ادبی درباره ماه رمضان

مقدمه : 

رمضان ماه مهربانی خداوند است ... با نام خداوند آغاز میکنم تا در در مورد مهربانی و بکاتش در ماه رمضان انشا بنویسم .

انشا درمورد برکات رمضان 

متن انشا : 

خداوند در ماه پرفضیلت رمضان سفره ای پربرکت می چیند و تمامی بندگانش را به ضیافتی بزرگ دعوت می کند، چقدر زیباست مهمان مهمانی خداوند باشی و کنار سفره ای بنشینی که خداوند آن را برایت تدارک دیده است اما آیا از آداب مهمان شدن در محضر خداوند چیزی می دانیم و آیا شایستگی حضور در چنین مهمانی را داریم؟

انشا درباره خاطره روزه داری

اگر عمری باقی بماند، رمضانی دیگر فرا برسد و ما در صحت و سلامت کامل به سر ببریم یعنی خداوند از ما دعوت کرده، شاید لیاقت این مهمانی را نداشته باشیم، شاید از آداب مهمانی اش چیز زیادی ندانیم، اما او از ما دعوت می کند و در همین رمضان هایی که می آید و می رود آداب مهمانی اش را به ما یاد خواهد داد.

انشا برای ماه رمضون 

رمضان تمرین است، تمرین تسلیم، از خود گذشتن، دل بریدن از غرایز انسانی، تمرین گناه نکردن، تمرین استغفار و توبه کردن و شایسته و لایق مهمانی خدا شدن به خود ما بستگی دارد که رمضان بگذرد و بتوانیم از آن چه یاد گرفته ایم به خوبی در روزهای دیگر سال استفاده کنیم.

انشا در مورد روزه در کودکی  

فقیران را بهتر درک کنیم، با مردم مهربان تر برخورد کنیم، اعضای بدن را از گناه کردن دور نگه داریم و چشم ها را از آن چه نباید دید، دست ها را از آن چه نباید کرد، زبان را از آن چه نباید گفت و گوش ها ار از آن چه نباید شنید برحذر داریم.

انشا درباره ی روزه گرفتن 

نتیجه گیری :

بیا رمضان امسال را دریابیم و توفیق حضور را از دست ندهیم که بسیاری در رمضان های قبل بودند و امسال در میان ما حضور ندارند و بسیاری امسال هستند و سال دیگر نخواهند بود …. شاید ما نیز جزو همان بسیاری ها باشیم!

انشا ادبی در مورد ماه رمضون 

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۹)

موضوع انشا درباره فضیلت روزه داری 

انشا در مورد ماه رمضان شماره هشت 

موضوع انشا : انشا در مورد ماه رمضان ( طنز )

متن انشا : 

من فقرا را از نزدیک ندیده ام اما معلوم است که آنها زندگی خیلی سختی دارند و بیچاره ها خیلی زجر میکشند چون مامانم از یک هفته قبل از ماه رمضان همه ی اش دارد سبزی خرد میکند و گوشت ومرغ و ماهی هایی راکه پدرم خریده است رابه زور در داخل یخچال جا میدهد .

انشا ادبی درباره برکات روزه داری 

ما هرروز سحر از خواب بیدار می شویم و مامانم کلی غذا و سالاد و میوه و چایی و آب وماشعیر سر سفره می گذارد و تند تند به ما میگوید بخورید بخورید هم اکنون اذان میگه .بیچاره فقرا هرروز از صبح تا ظهر حالت تهوع دارند و از ظهر تا عصر غش وضعف دارند ودوباره از افطار تا آخر شب هم از بس که زولبیا وخرما و آب و غذا و سالاد و میوه و نوشابه می‌خورند حالت تهوع دارند .

انشا زیبا در مورد برکات ماه مهمانی خدا 

خلاصه فقرا خیلی زندگی سخت و دردناکی دارند. داود پسر همسایه مان میگوید آقای معلم دینی کلاس پنجمی ها گفته اگه دو بار به دختر همسایه نگاه کنید روزه تان باطل میشود و ما دیروز که دختر همسایه مان داشت از کوچه رد می‌شد همین جوری داشتیم یه نظر نگاهش میکردیم تا رد شود که خشمگین شد و گفت چیه مثه سگ نگاه میکنین داود میگوید آقای دینی گفته هر کس فحش بدهد روزه اش باطل میشود .

انشا در مورد ماه رمضون 

پدرم بعضی روزها که از اداره می‌آید خیلی بد اخلاق است و میگوید مرتیکه نگذاشته امروز بخوابیم . من فکر میکنم آقای مرتیکه از سر حسودی نمی گذارد پدرم در اداره بخوابد تا نتواند فقرا را درک کند .

انشا در مورد چرا روزه میگیریم ؟

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۱)

مقاله در مورد علت روزه گرفتن 

انشا در مورد ماه رمضان شماره نه 

موضوع انشا : روزه دار حقیقی کیست ؟ روزه چه کسانی مقبول است ؟

مقدمه : 

با خود می اندیشم آیا همین که از اذان صبح تا اذن مغرب و عشاء روزه بگیرم کافی است ؟ این انشا را برای خودم مینویسم تا به خودم یا آوری کنم روزه داری تنها به گرسنگی و تشنگی کشیدن نیست و برای قبولی روزه و عبادات ماه رمضان باید انسان بهتری شوم ...

انشا درباره فواید روزه گرفتن 

متن انشا : 

ماه رمضان ماهی است که به خاطر خصوصیات آن از دیگر ماه‌ها متمایز می‌شود و مهمترین ویژگی آن روزه‌دار بودن مسلمانان در این ماه است اما روزه با هر شرایط و در هر صورت قبول نمی‌شود.

انشا در مورد روزه ماه رمضون 

اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شب‌های احیایی را گذراندیم، روزه‏‌های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و می‏توانیم جلو نفس اماره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست.

انشاء در مورد ماه مهمانی خدا 

اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد و بهره ما از ماه رمضان- آن‏طور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضی از مردم بهره و استفاده‌شان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است- فقط این بوده که یک ماه گرسنگی و تشنگی کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار می‏خوریم تشنه و گرسنه هم نمی‏شویم ولی لااقل بدحال می‏شویم)، یک بدحالی پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالی قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟!

مقاله در مورد ماه رمضان 

بعضی از دانش‌آموزان می‌گویند من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم می‌شود و بعضی هم که اهل کارهای سخت هستند می‌گویند قدرت کارم کم می‌شود و توان انجام کار ندارم، پس روزه بد چیزی است، این علامت قبول نشدن روزه ماست؛ چون روزه را باید از صمیم قلب بگیریم.

انشا زیبا در مورد چرا روزه میگیرم

درصورتی که اگر انسان در ماه رمضان روزه گیر واقعی باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد و همین‏طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنی قبلاً یک صبحانه و یک ناهار و یک شام می‏خورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد، بعد احساس می‏کند که هم نیروی بدنی‏اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحی‏اش بر کار خیر و برای تسلط بر نفس. این حداقل عبادت است.

انشا کودکانه در مورد اثرات روزه داری 

نتیجه گیری :

از آنچه گفتیم نتیجه می‌گیریم که برای بهره بردن از ماه رمضان باید به قلبمان مراجعه کنیم و به جای اینکه به ظاهر روزه و گرسنگی و تشنگی دقت داشته باشیم، به این فکر کنیم که چگونه با روزه گرفتن تبدیل به انسانی بهتر شویم.

مقاله در مورد فضیلت ماه رمضان 

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۵)

انشا ادبی درباره مهمانی خدا 

انشا در مورد ماه رمضان شماره ده 

موضوع انشا : چرا روزه میگیریم ؟ 

مقدمه : 

به نام خدا

این انشا هم خاطره من از یک روز سخت روزه داری است و هم جواب این سوال که چرا ما با این که روزه گرفتن کار سختی است روزه میگیریم ؟

انشا روزه 

متن انشا : 

سال گذشته ماه رمضان، با بچه های محلمان می رفتیم فوتبال بازی می کردیم.

آنها روزه نمی گرفتند و البته چند تایشان به سن تکلیف نرسیده بودند، از این جهت عذرشان موجه بود.

من اما روزه می گرفتم. اما خیلی سخت بود،

روز اولی که رفتیم فوتبال هوا خیلی گرم بود

و منم چون کلی دویده بودم، حسابی خسته شده بودم.

عرق میریختم و خیلی به اینکه روزه ام فکر نمی کردم.

اما یک ساعتی که گذشت، کم کم دهانم خشک شده بود و به شدت تشنه بودم.

وسوسه شدم که روزه ام را بشکنم.

اولش کلی با خودم کلنجار رفتم که بروم یا نه، آب خنک گوشه ی زمین را بنوشم یا نه؟

خلاصه با اینکه بچه ها جلوی چشمم آب می خوردند، مقاومت کردم و روزه ام را نشکستم.

دلم می خواست ماه رمضان را کامل روزه بگیرم و البته به سخت بودن آن کاملا واقف بودم.

شب اول بعد از بازی وقتی رسیدم خانه خیلی تشنه ام بود. وحشتناک بود.

اما تحمل کردم و آب نخوردم.

وقتی اذان شد، با ولع تمام شروع کردم به آب خوردن، آنقدری که دلم کمی درد گرفت.

کمی که حالم جا آمد با خودم نشستم به فکر کردن.

تعریف از خودم نباشد از اینکه توانسته بودم مقاومت کنم خیلی احساس بزرگی می کردم

و حس خیلی خوبی به خودم داشتم.

لذت صبر کردن و روزه گرفتن برای خدا را فهمیدم.

انشا روزه ادبی 

فهمیدم که رمضان پر نعمت ترین ماه خداست و یکی از نعماتش صبر و شکیبایی و عزت نفس می باشد.

انشا درباره روزه 

نتیجه گیری :

در پایان از خدا ممنونم که چنان تجربه ای به من بخشید و انگیزه ای به من داد تا بتوانم کل ماه مبارک رمضان را روزه بگیرم و ممنونم که با قرار دادن مناسبت هایی مثل ماه رمضان به ما کمک میکند تا انسان های بهترو البته بنده های بهتری برای او باشیم .

انشا روزه کله گنجشکی 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۲)

انشا روزه گرفتن در ماه رمضون 

انشا در مورد ماه رمضان شماره یازده 

موضوع انشا : چرا در ماه رمضان روزه میگیریم ؟

مقدمه : 

قیافه بچه‌ها همیشه سر زنگ انشا دیدنی است! وقتی آقا معلم بطرف تخته می‌رود و روی آن‌ با ماژیک می‌نویسد: «موضوع انشا»؛ همه ی‌ی بچه‌ها سرک می‌کشند و آن‌ها که دورتر نشسته‌اند به تخته خیره می‌شوند. وقتی کلاس تمام می‌شود و زنگ می‌خورد، بچه‌ها غر می‌زنند که آخه چی بنویسیم؟ «ماه رمضان و فوائد روزه‌داری؟» امیر می‌گوید: «آخه روزه چه فایده داره؟» و حسن می‌گوید: «از کجا مطلب بیاریم؟» همین سؤال فکرم را اشغال کرده اما عزمم را جزم میکنم تا پاسخ سوالاتم را پیدا کنم.... بسم الله ...

انشا در مورد میخواهم روزه بگیرم 

متن انشا : 

اولین جرقه‌ای که ذهنم را روشن می‌کند تو راه خانه است.نزدیک مسجد که می‌رسم یاد آقا جماعت مسجد می‌افتم! آقا جماعت مسجد روحانی جوانی است که عبای شکلاتی خوش‌رنگیمی‌پوشد و همیشه لبخند زیبایی بر لب دارد. ازآن لبخند‌هایی که به تو فرصت می‌دهد از او بپرسی و از حاج آقا بودنش نترسی! بهترین فرصت بعد از نماز است، وقتی نماز تمام می‌شود چند نفر قرآن به دست گرفته‌اند، توی صف ایستاده‌اند.

انشا روزه واجب در ماه مبارک رمضان 

گویا استخاره می‌خواهند. بالاخره نوبت من می‌شود. آقا جماعت یا همان لبخند مهربانش از من استقبال می‌کند:‌ پسرم اگر بخواهی می‌توانم ده‌ها صفحه درباره‌ی ماه روزه و پاداش آن برایت بگویم، اما بهتر است از فکر خودت چیزی بنویسی. من چند راهنمایی بهت می‌کنم، درباره‌ی چند موضوع و رابطه‌ی آن با ماه رمضان، خودت فکر کن و نتیجه‌اش را فرداشب برای من بیاور.

انشا در مورد روزه گرفتن

با راهنمایی حاج آقاتحقیق را شروع می‌کنم، به خانه می‌روم و از کتابخانه کوچک پدرم چند کتاب برمی‌دارم، تا چند ساعت پیش دنبال یک مطلب کوچک برای موضوع انشا می‌گشتم، اما وقتی موضوعات و راهنمایی حاج آقا را شنیدم ـ با استفاده از کتابخانه‌ی پدرم ـ آن‌قدر مطلب پیدا کردم که نمی‌دانستم کدام را بنویسم و سرانجام این‌طور نوشتم:

انشا درباره روزه

هنگامی که لب از خوردن و آشامیدن فرو می‌بندیم، لحظه‌ها و ساعت‌ها به سختی و کندی می‌گذرند، نگاهمان بر صفحه‌ی ساعت می‌ماند و ثانیه‌ها و دقیقه‌ها را می‌شمارد، بارها در ذهن خود به جمع و تفریق ساعت‌های گذشته و مانده از روز می‌پردازیم. تشنگی معنای خودرا در خشکی دهان و گلو به ما می‌فهماند و گرسنگی با ضعف و ناتوانی اندام‌ها و حالتی ویژه خودنمایی می‌کند، اکنون شکیبایی در همه ی‌ی لحظه‌ها و ساعت‌ها معنا می‌شود. از خود می‌پرسم یکی از موضوعات انشا من «صبر» و «شکیبایی» در ماه رمضان است،

انشا درباره ی روزه

چگونه در ماه رمضان می‌توان به این هدیه‌ی خدایی یعنی «شکیبایی» دست یافت؟

پاسخی که به ذهنم می‌رسد این است که: نخست بیش خود یادآور شویم در چه جایگاهی ایستاده‌ایم و نگاه پر مهر و صفای برترین و پرشکوه‌ترین موجود جهان حضرت حق «جلّ جلاله» رفتار و گفتار و کردار ما را می‌بیند و ثبت می‌کند و هرگز آنرا فراموش نمی‌کند و سپس به یاد آوریم که همه ی‌ی ثروت‌ها، خوبی‌ها و نیروها در دست او است، سپس کلام وحی را درباره‌ی پاداش «شکیبایان» به خاطر آوریم!

انشا فواید روزه داری

او علاوه بر آن‌که بارها در کلام وحی آیه‌هایی دارد که خداوند با صابران است و … . اما در یکی از آیه‌های قرآن نوید پاداشی بسیار بزرگ برای صابران داده است که از همه ی‌ی پاداش‌ها بزرگ تر و برتر است. آن روز آقا جماعت مسجد چند موضوع درباره‌ی ماه رمضان پیشنهاد کرده.

انشا در مورد ثواب روزه 

گفت هر یک از بچه‌های کلاستان می‌تواند درباره‌ی ماه رمضان و صبر، ماه رمضان و سلامتی روح و جسم، ماه رمضان و پرستش خدا، ماه رمضان و امت‌های پیشین و چند موضوع دیگر بنویسد، من ماه رمضان و صبر را انتخاب کردم و وقتی پاداش صبر را بررسی کردم، دیدم خداوند رحمان برای پرستش‌های دیگر، پاداش‌های مختلفی درنظر گرفته است و گفته است که با حساب و کتاب به آن‌ها پاداش خواهد داد «جَزاءً مِنْ رَبِّکَ عَطاءً حِسابًا»۱ اما آن‌چه بعنوان پاداش صبر درنظر گرفته، چنان سترگ و حیرت‌انگیز است که با هیچ یک از کارهای خوب دیگر برابر نیست.

انشا در مورد روزه در سن تکلیف

خداوند رحمان گفته است: «پاداش شکیبایان را بدون حساب پرداخت خواهد کرد»۲ در معجم المفهرس ـ قرآن کریم لیست واژگان قرآن ـ با واژه‌ی «اجر» به جستجو می‌پردازم و به این نتیجه‌ی زیبا و شگفت‌انگیز می‌رسم که یکی از دست‌آوردهای پرارزش‌ ماه رمضان و روزه‌های آن، رسیدن به صبر است، همان صبری که خداوند برای آن پاداشی بی‌حساب درنظر گرفته است. خدایا اگر این انشا و نتایج تحقیق را پیش آقا جماعت مسجد ببرم.

موضوع انشا فواید روزه گرفتن در ماه رمضان 

نتیجه گیری :

در پایان به این می اندیشم که چه خواهد شد و اگر این انشا را در کلاس بخوانم چه نمره‌ی خواهم گرفت؟! اما از همه ی مهم‌تر آن‌که خودم فهمیدم ماه رمضان چه قدر مهم است و چه موضوعاتی درباره‌ی آن می‌توان نوشت.

انشا در مورد روزه در ماه رمضان 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۳)

انشا در مورد روزه گرفتن

انشا در مورد ماه رمضان شماره دوازده 

موضوع انشا : آشنایی با ماه مبارک رمضان 

متن انشا : 

ماه رمضان به عنوان خجسته‌ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می‌شود.

از این ماه به عنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده می‌شود.

رمضان نهمین ماه قمری بوده،

و شب قدر بنابر روایات در یکی از ۳ شب نوزدهم، بیست‌ و یکم یا بیست ‌و سوم این ماه واقع شده است.

رمضان با شروع ماه شوال پایان می‌پذیرد.

در روز اول شوال نیز عید فطر برای جشن یک ماه روزه‌ داری مسلمانان برپا می‌شود.

مهمترین پرهیز این ماه روزه است.

روزه داران قبل از طلوع تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن خودداری می‌کنند.

انشا در مورد اولین روزه

از پیامبر اسلام در این زمینه نقل شده است که :

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏ اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

به گفته پیامبر اسلام :

خواندن یک آیه از قرآن در این ماه مانند یک ختم قرآن است.

به گفته علی بن ابیطالب:

خواب روزه دار عبادت است، سکوتش تسبیح است، دعایش پذیرفته و عملش دو برابر است.

همینطور در اسلام از رمضان با عنوان ماه خدا یاد شده است.

از دیگر مزایای این ماه نسبت به ماه های دیگر این است که پیامبر اسلام گفته است که:

در این ماه درهای جهنم به روی مردم بسته و درهای بهشت باز می شود.

انشاء در مورد روزه گرفتن من 

یکی از دلایل دیگری که ماه رمضان از ماههای دیگر برتر است، نزول قرآن در این ماه است.

فلسفه روزه برای این است که مومن را به خداوند نزدیک تر کند

و همچنین رنج های افراد ندار و فقیر را به آن ها یادآوری کند.

مسلمانان معمولاً در طول این ماه به خیریه ها کمک میکنند و به افراد فقیر غذا می دهند.

انشا در مورد ماه روزه

نتیجه گیری :

از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم ، ماه رمضان فرصتی است برای رها شدن از لذت های دنیوی و تمرکز کردن بر روی عبادت. انسان همواره باید مراقب خویشتن باشد و ماه رمضان و روزه‌داری فرصتی مفید برای خودشناسی، خودسازی و مراقبت از خویشتن است.

انشا درباره روزه داری 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۴)

منبع : دلبرانه ، ستاره ، پارس ناز ، آفتاب ، تک فارس

انشا در مورد روزه 

بیشتر بخوانید : 

نقاشی ماه رمضان | ۷۰ نقاشی و رنگ آمیزی روزه و افطار رمضان

حلالیت | متن حلالیت و عکس نوشته حلالم کنید بری سفر و شب قدر

عکس سفره افطار | ۳۰ عکس زیبا و دلنشین از تزیین سفره افطاری ایرانی

تزیین زولبیا بامیه | ۳۵ ایده زیبا و ساده برای تزیین بامیه زولبیا و خرما افطار

تزیین نون و پنیر و سبزی | ۴۰ مدل تزیین نان و پنیر سفره افطار و سفره عقد

تزیین آش | ۷۰ مدل زیبای تزیین آش + آموزش چند روش ساده تزیین آش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا اگر معلم بودم | 12 انشا در مورد اینکه اگر معلم بودید (ادبی و طنز)

انشا اگر معلم بودم | 12 انشا با موضوع اگر معلم بودید (زبان ادبی و طنز)

انشا اگر معلم بودم : « اگر من معلم بودم چگونه با دانش آموزان رفتار میکردم ؟ چگونه مطالب درسی را بهتر به آنها می آموختم ؟ چگونه محیط کلاس درس را شاد تر و سرزنده تر میکردم ؟ » این سوالی است که خیلی وقت ها از طرف معلمان در قالب یک موضوع انشا مطرح میشود. ما اینجا 12 نمونه انشا با این مضمون که اگر شما معلم بودید چگونه با دانش آموزان رفتار میکردید را در غالب های طنز و جدی و ادبی آماده کرده ایم که تقدیم حضور شما میکنیم .

موضوع انشا اگر معلم نگارش / ریاضی / ورزش / قرآن و ...  بودید 

انشا اگر معلم بودم

انشا اگر معلم بودم - شماره 1

موضوع انشا : اگر من معلم بودم 

مقدمه :

وقتی انسان ها کودک هستند فکر میکنند اگر مادر یا پدر باشند  فلان کار را میکنند ، فلان رفتار را خواهند داشت ، فلان حرف را خواهند زد ...اما وقتی روزی خودشان پدر یا مادر می شوند ، میبینند همه چیز سخت تر از چیزی بوده است که فکر میکرده اند و پدر و مادر هایمان برای کارهایی که انجام میدادند دلایل درستی داشته اند.

در مورد رابطه شاگرد و معلم هم همینطور است ممکن است حالا که ما دانش آموز هستیم فکر کنیم که یک معلم  باید چنین و چنان باشد تا معلم خوب و مهربانی باشد اما واقعیت این است که کار معلم ها سخت تر و حساس تر از چیزی است که ما فکر میکنیم ... با این مقدمه انشای خود را آغاز میکنم...

اگر من معلم بودم طنز

متن انشا : 

معلم ها برای سخت گیری و جدیت شان دلیل دارند و آن هم پیشرفت ماست . اگر از بیشتر آدم های موفق در مورد رمز موفقیت شان سوال شود یکی از عوامل داشتن اساتید و معلمان دلسوز و سخت گیر بوده است که آنها را وادار به تلاش و کوشش بیشتر کرده است .

اگر من معلم بودم چه میکردم

معلم ها برای درس دادن های طولانی دلیل دارند ، دلیلش این است که آنها مجبورند حجم بسیار زیادی از مطالب را در دوره زمانی مشخصی به بچه ها یاد بدهند و مجبورند هر جلسه مطالب درسی زیادی را به بچه ها یاد بدهند.

اگر من معلم بودم چکار میکردم

معلم ها برای دادن تکالیف سخت و زیاد دلیل دارند ، دلیل آنها این است که ما با تمرین و تکرار و تکرار و تکرار روی درس ها مسلط میشویم . حتی درس های سخت را میتوان با تمرین و تکرار آموخت .

اگر من معلم انشا بودم طنز

معلم ها برای این که گاهی خسته و بی حوصله باشند دلیل دارند ، خوب آنها هم مثل بقیه ما انسان هستند و ممکن است به خاطر مشکل بودن شغل معلمی و هزاران گرفتاری دیگری که دارند ناراحت باشند. نمیتوان از معلم ها توقع داشت که هیچ خطا و اشتباهی نداشته باشند.

اگر من معلم نگارش بودم

این ها را گفتم که در نهایت بگویم « اگر من یک معلم بودم » تلاش میکردم مهربان باشم ، شاد باشم و کلاس شادی داشته باشم ، با همه دانش آموزان مثل هم رفتار کنم و بین آنها فرق نگذارم ، درس را با شیوه های شاد و جدید به بچه ها یاد بدهم تا از از آن لذت ببرند . به دانش آموزان به اندازه تکلیف بگویم ( نه کم نه زیاد ) که هم یاد بگیرند و هم زده نشوند . با حوصله و صبور باشم و طوری درس بدهم که نه فقط بچه های زرنگ کلاس که حتی بچه های تنبل هم به درس علاقمند شوند و آن را بیاموزند و مهم تر از همه این ها سعی میکنم به عنوان معلم خودم انسان خوبی باشم تا الگویی درست برای دانش آموزانم باشم و علاوه بر درسهایی مثل ریاضی و فارسی و علوم و نگارش و ... به آنها درس چگونه زیستن بیاموزم..

اگر من معلم ریاضی بودم

اما همه اینها در خیال و تصور من است و ممکن است در عمل نتوانم به همه آنها جامه عمل بپوشانم . زیرا میدانم معلمی واقعا شغل سخت دشواری است و نیاز به عشق ، فداکاری ، ایثار و زحمت و تلاش فراوانی دارد که از عهده هر کسی ساخته نیست .

نتیجه گیری : 

در پایان اینطور نتیجه میگیرم که حالا که دانش آموز هستم تلاش کنم  معلم هایم را درک کنم ، آنها را ناخواسته اذیت نکنم و از صمیم قلب قدر دان زحمت های آنها باشم و اگر در آینده معلم شدم ، حرف هایی که امروز زده ام را فراموش نکنم وتلاش کنم کارم را به بهترین نحو انجام دهم.

انشای اگر من معلم بود

منبع : دلبرانه 

موضوع انشا اگر معلم نگارش بودم هشتم

انشا اگر معلم بودم - شماره 2

موضوع انشا : انشا کوتاه اگر من یک معلم بودم ... 

(به زبان ساده و کودکانه ) 

مقدمه :

انشای خود را آغاز میکنم و در خیال خود می اندیشم که حالا یک معلم هستم ، به راستی اگر من معلم شوم چگونه معلمی خواهم بود ؟

متن انشا : 

اگر من یک معلم بودم همیشه سعی می کردم به موقع به مدرسه بیایم

وبه دانش آموزان محبت می کردم که آنها مرا دوست خود بدانند وازدرس خواندن لذت ببرند.

من اگر معلم بودم، شاگردم را سرکلاس جلو بچه ها تهدید نمی کردم تا غرورش را بشکنم

دوست دارم لبخند روی لبهای آنها باشند.

اگر شاگردان، شاد باشند من هم شاد خواهم بود

واگر یکی ازآنها مشکل برایش پیش آمد ه وغمگین است

مثل این است که برای من مشکل پیش آمده ومن بیشتر از آن ناراحت خواهم شد.

واگر بعضی موقع سخت گیری می کردم

دلیل آن را تذکر می دادم که این کار فقط بخاطر خود تان است.

نتیجه گیری : 

من معلم هایم را خیلی دوست دارم و میدانم آنها همه تلاش خود را میکنند تا برای ما الگو های خوبی باشند و به ما درس زندگی بیاموزند و امیدوارم بتوانم قدردان زحمت ها و تلاش های آنها باشم .

موضوع انشا اگر معلم بودید

انشا اگر معلم بودم - شماره 3

موضوع انشا : من اگر معلم بودم ....

مقدمه :

ای نام تو بهترین سر آغاز ، بی نام توکی نامه کنم باز

 انشای خود را با این حدیث زیبا آغاز میکنم که : « زکات علم ، آموزش دادن ونشر آن است .»

متن انشا : 

یکی از شریف ترین شغل ها،شغل معلمی است چه بسیار معلمانی که در راه یادگیری دانش آموزان از جان خود گذشته و دراین راه زحمت بسیار کشیده اند.اگر به تاریخ اسلام نگاه کنیم متوجه می شویم که بزرگترین معلمان ما، پیامبران وامامان ما بودند که مردم را به راه راست هدایت کرده و آن هارا بادین اسلام آشنامی کردند بی جهت نیست که می گویند،شغل معلمی شغل انبیا است. این موضوع می تواند بهانه ی باشد که ما دانش آموزان اززحمات معلمان خود قدردانی کرده و تا می توانیم رضایت و خوشنودی آنان را جلب نماییم .

انشا اگر معلم نگارش بودید چگونه معلمی بودید  برای پایه هشتم

من اگر معلم بودم ....

  • من اگر معلم بودم تا می توانستم آنچه را می دانستم کاملا به دانش آموزان انتقال داده و سعی می‎‎‎ کردم قبل از آموزش به "پرورش "بچه ها بپردازم.
  • من اگر معلم بودم دوست داشتم درکارم بسیار دقیق ودلسوز و مهربان باشم بچه ها را از خود بدانم و سعی کنم حرف درست و رفتارشایسته به آن ها بیاموزم.
  • اگر سخن می گفتم در حد حرف نباشد ابتدا خودم آن کار را انجام می دادم بعد آن را به دانش آموزان یاد می دادم.
  • اگر معلم بودم کاری می کردم که شاگردانم خاطره خوش ازمن ومدرسه، کلاس،دوستان،درس و... داشته باشند.

اگر من معلم نگارش بودم (۶)

انشا اگر معلم بودم - شماره 4

موضوع انشا : من اگر معلم شوم ...( متن ادبی )

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش که خود اولی معلم جهان است انشای خود را آغاز میکنم ...

متن انشا : 

معلم را با حروفش ( میم ، عین ، لام ، میم ) باید صرف کنیم...

  1. کلمه معلم با حرف میم آغازمی شود .میم اول آن به معنای محبوبیت است یعنی او باید بین دانش آموزان محبوبیت داشت باشد.رفتارو کردار معلم باید طوری باشد که بین معلم ودانش آموزان دوستی و الفت ایجاد شود.
  2. حرف دوم آن عین است عین معلم به معنای عالم بودن اوست معلم باید علم داشته باشد و به مسایل آگاه باشد. حرف
  3. حرف سوم واژه معلم لام است حرف لام به معنای لبخند و شادی است و شاید تشدید داشتن لام به معنای شدت شادی وگشاده روی اوست و او با لبخند خود شادی را برای دانش آموزان هدیه می کند.
  4. آخرین حرف آن نیز میم است میم آخر آن به معنای مهربانی است. پس میم اول محبوبیت وعین آن علم معلم ولام مشدد آن لبخند ولام آخر آن لطف و مهربانی است.

نتیجه گیری : 

 من اگر معلم شوم سعی خواهم کرد تمام این صفات را داشته باشم . اگر چه ممکن است خیلی سخت باشد اما تلاش خود را میکنم که مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهم . در پایان دعا میکنم همه ما دانش آموزن بتوانین قدر دان محبت معلمین خود باشیم .

انشا اگر من معلم بودم (۳)

انشا اگر معلم بودم - شماره 5

موضوع انشا : اگر معلم بودید چه میکردید ؟

مقدمه :

به نام خداوند بخشنده مهربان

سخن گفتن از شغل سخت معلمی دشوار است اما من اگر معلم شوم تلاش میکنم اینچنین معلمی شوم :

متن انشا : 

معلمی یکی از بهترین وسخترین شغل ها به شمار می رود ، معلمان محترم با عشق وعلاقه درس میدهند . اگر معلمی وجود نداشت ویا اگر کسی حاضر نمی شد علم خودرا به دیکران بیاموزد مسلما الان این همه پیشرفت وتکنولوژی درزمینه های مختلف وجود نداشت واین همه آسایش،رفاه وسلامتی نبود .

ویژگی های یک معلم خوب 

معلمی یعنی ازخود گذشتگی، برباری،صداقت، محبت کردن. معلم یعنی حضرت محمد (ص) وامامان معصوم علیهم السلام. پیامبران بهترین وبزرگترین معلهای بشریت اند ایشان با ازخود گذشتگی وبه خطر انداختن جان شان دین خدا را به مردم جهان آموختند وبه آن ها یاد دادند که چگونه زندگی کنند.

من اگرمعلم‌ بودم‌ با زحمت وصبر واز خودگذشتگی ، دانش آموزان را به سوی جهان روشن، وعلم ودانش راهنمایی می کردم و درهای دانش وآداب درست زندگی کردن راه باز نمایم از جهالت و نادانی نجاتش می دادم وبسوی کارهای خوب راهنمایی می کردم وازکارهای بد باز می داشتم. همانند پیامبران الهی که راه زندگی وراه راست را به ما آموختند آموزش می دادم .

انشا خیالی در مورد اگر یک معلم انشا بودید 

اگر معلم بودم به بچه های وطنم وهمشهریهای خودم درس میدادم وذره از نیاز های آن را برطرف سازم. به بچه های درس بدهم که آرزوی معلمی دارند. به آنها طوری درس دهم که ازدرس خواندن لذت ببرند وهیچ وقت ازیاد گرفتن ودرس خواندن دل سرد وخسته نشوند وباتمام وجودشان درس بخوانند.

نتیجه گیری : 

در پایان من برای همه معلمان وشاگردان،آرزوی موفقیت می کنم وامید وارم که همیشه درحال پیشرفت وترقی درهمه زمینه ها باشند وبه امید آن روز که همه ما کشورمان را آباد وسربلند سازیم.

منبع :تبیان

انشا اگر من معلم بودم (۴)

انشا اگر معلم بودم - شماره 6

موضوع انشا : من اگر معلم بودم ... 

مقدمه :

معلمی شغل شریفی است و درست گفته اند که « معلمی، شغل انبیاست » . معلم ها باید از این جمله درس بگیرند و سعی کنند مانند انبیایی که در گذشته بودند، رفتار کنند مانند پیامبر ما حضرت محمد (ص) که الگو و اسوه یی برای تمام جهانیان است گرچه هیچ وقت هیچ کس نمی تواند مانند ایشان باشد اما می تواند از ایشان الگو بگیرد و به دانش آموزان یاد بدهد .

متن انشا : 

من اگر معلم بودم آن شغل را بخاطر حقوقش انتخاب نمی کردم بخاطر اینکه نمی تواند موفق شود یعنی اگر کسی این کار را بکند نمی تواند بعدا رضایت دانش آموزان خود را بخوبی جلب کند . معلمان نباید بد رفتار باشند چون ممکن است دانش آموزان از آن ها یاد بگیرند برای اینکه معلمان این آینده سازان کشور را درست تربیت کنند رفتارشان درست شود البته همه این طور نیستند .

انشا اگر معلم نگارش بودید

من اگر معلم بودم ، سعی می کردم با دانش آموزانم طوری رفتار کنم که مرا الگوی خود قرار دهند و سعی می کردم، هیچ مردودی را در کلاس نداشته باشم ، و کسی از نظر درسی ضعیف نباشد .

انشا اگر معلم بودم

من اگر معلم بودم طوری دقیق و مفهومی درس می دادم که هیچ سوالی پیش پا افتاده ای در ذهن دانش آموزان باقی نماند . بخصوص درس های مفهومی مانند ، ریاضی ، فیزیک ، شیمی و زیست شناسی که مهمترین درس ها هستند ، معلمانی که مدرس این درس ها هستند باید اهمیت بیشتری بدهند ، البته خوشبختانه دبیران این درس ها خوب هستند .

انشا اگر معلم نگارش بودم

من اگر معلم بودم بیشتر به اخلاق دانش آموز اهمیت می دادم تا به درس آن ، چون اگر اخلاق دانش آموزی خوب باشد می تواند درسش را هم بهتر کند و خودش را به رتبه های بالا برساند .

انشا اگر معلم بودم طنز

من اگر معلم بودم اگر دانش آموز ده سوال مهم از من بپرسد ناراحت نمی شدم امروزه بعضی از دبیران اینطور نیستند . اگر هم آن سوال راحت بود باید جواب بدهند چون آن سوال به نظر خودشان راحت است .

انشا اگر معلم ادبیات بودم

من اگر معلم بودم با دانش آموزان سخت رفتار نمی کردم و سعی می کردم به آن ها بفهمانم که اخلاق نا شایست به شما هیچ نفعی ندارد .

انشا اگر معلم ریاضی بودم

من اگر معلم بودم دانش آموزان را به بازدید از محلی می بردم مثلا به آزمایشگاه درس های مختلف . با این کار دانش آموزان بهتر می توانند درس خود را یاد بگیرند تا آن ها هم کارشان را با جدیت تمام آغاز کنند .

انشا اگر معلم بودید

در آخر من اگر معلم بودم هیچ وقت و هیچ وقت بین دانش آموزانم فرق نمیگذاشتم ، معلم نباید بین بچه ها فرق بگذارد حال چه زرنگ باشد چه ضعیف چه آشنا باشد چه غریب .

منبع : انشا سرا

انشا اگر من معلم بودم (۵)

انشا اگر معلم بودم - شماره 7

موضوع انشا : اگر معلم نگارش بودم

مقدمه :

معلمی شغل انبیاست. شغلی که عشق می خواهد و چیزی جز صبر و شکیبایی و لطف و محبت نمی طلبد به گونه ایی که بدون این خصوصیات تحمل این شغل بسیار سخت و یا به تعبیر دیگر غیرممکن است.

متن انشا : 

چه معلم ریاضی باشی و چه معلم فیزیک و فارسی.. هر کدام به نوبه ی خود سختی و مشکلات خاص خود را دارد و هر کدام در رشته ی مخصوص خود دارای مهارت و سر رشته می باشند اما اگر من یک معلم بودم آن هم معلم نگارش، به دانش آموزان خود موضوع آزاد را واگذار می کردم که ذهنشان پرواز کند و در نهایت در موضوعی که مورد علاقه ی آن هاست فرود بیاید و با تمام عشق و محبتشان از آن بنویسند .

معلم خوب چه معملی است ؟ 

یا که برای آن ها موضوع طبیعت را انتخاب می کردم تا قدر طبیعت را بدانند و از آن درست استفاده کنند و یا می گفتم که در مورد خانوادهایشان بنویسند که کمی بیش تر به آن ها دقت کنند و با تمرکز و دقت به جزء جزء کارهای آن ها تمام رفتار و حرکاتشان را در ذهن خود ثبت کنند و برای همیشه از آن خارج نکنند و یا می گفتم که انشایی با موضوع خداوند بنویسند که کمی بیش تر شکرگذار آفریدگار خود باشند و قدر نعمت های بی کرانش را بدانند.

انشا اگر معلم نگارش بودید کلاس هشتم

معلم نگارش بودن شغلی است پر از لحظات متفاوت و متنوع که می توان با هر جلسه به کلاس رنگ و بویی خاص بدهند به طوری که دانش آموزان هرگز از آن کلاس خسته نشوند و همیشه برایشان حس تازگی به همراه داشته باشد.

اگر شما روزی معلم شوید چه معلمی خواهید بود ؟ 

اگر من معلم نگارش بودم بعضی از جلسات برای دانش آموزان چند پاراگراف از کتابی را می خواندم و آن ها را مشتاق به خرید آن و خواندن ادامه ی آن می کردم تا در آن صورت سنت کتاب خواندن را رواج می دادم و یا برایشان یک داستان کوتاه می خواندم تا با نوشتن و خواندن داستان آن ها را آشنا کنم .

اگر شما معلم انشا شوید ... 

یا به آن ها توصیه می کردم که خاطرات روزمره شان را بنویسند تا با این کار هم ذهنشان را باز می کردم و هم آن ها را تشویق به نوشتن می کردم و یا فایده ی دیگر آن این است که بعد از گذر سال ها با خواندن آن خاطرات دفتر زندگیشان را ورق بزنند تا با یادآوری آن لحظات و حس های درونشان لبخندی شیرین را مهمان لب هایشان کنند و یا اشتباهاتشان در گذشته از تجربیات بدست آورده  یشان را یادآور شوند و باری دیگر در ذهن خود این عبرت را یادآور شوند تا باری دیگر آن را تکرار نکنند.

نتیجه گیری : 

همان طور که گفته شد معلم بودن اصلا کار آسانی نیست بلکه بسیار شغل پر زحمتی است که با لبخند دانش آموزانتان می خندید و با گریه ی آن ها غمگین می شوید و با پیروزی و موفقیت آن ها شاد مان می شوید و از شکست آن ها اندهگین. حال اگر معلم نگارش باشید که باید علاوه بر تحمل همه ی این ها و علاوه بر آموزش درسی آن ها باید به آن ها درس زندگی و عشق نیز دیکته کنید. این است که بیش از پیش این شغل را سخت می کند و قبول این مسئو.لیت بزرگ را دشوارتر.

enshabaz.ir

انشا اگر من معلم بودم (۶)

انشا اگر معلم بودم - شماره 8

موضوع انشا : اگر معلم زنگ نگارش بودم...(طنز)

مقدمه :

با نام خدا انشای خود را در مورد این که اگر من معلم نگارش بودم چکار میکردم به زبان طنز آغاز میکنم.

متن انشا : 

بیشتر معلم های انشا بد اخلاق هستند

و وقتی که به چهره ی آن ها نگاه میکنیم هرچه میخواستیم بنویسیم را از یاد می بردیم.

اگر من معلم انشا بودم ، وقتی وارد کلاس می شدم

به دانش آموزان اجازه می دادم اگر خوابشان می آمد بخوابند ،

اگر دلشان میخواست صحبت کنند صحبت کنند ،

اگر گرسنشان بود خوراکی بخورند ،

آهنگ بخوانند ، دست بزنند ، برقصند و...

خلاصه کلاس را روی سرشان بگذارند.

آن هارا مجبور میکردم که انشا هایشان را طنز بنویسند .

برای کسی منفی نمیگذاشتم .

برای امتحانات به آنها تقلب میدادم

و دست توی برگه هایشان می بردم تا نمره هایشان بیست بشود .

نتیجه گیری : 

نتیجه میگیریم معلم خوب معلمی است که همیشه با بچه ها دوست باشد ، به سخت نگیرد و بگذارد به همه دانش آموزان خوش بگذرد. با تشکر : )

وبلاگ کیهان

اگر من معلم نگارش بودم (۱)

انشا اگر معلم بودم - شماره 9

موضوع انشا : اگر من جای معلمم بودم .... ( کوتاه)

متن انشا : 

شاید اگر روزی بتوانیم سیری در تفکرات یک دانش آموز هنگام گوش کردن به درس معلم خود در کلاس داشته باشیم می توانیم از این راه به درون مغز او رخنه کنیم و تا حدودی بفهمیم در چه اندیشه ای سیر می کند و با چه دیدی نسبت به معلم خود هنگام تدریس می نگرد و در این تفکرات با خود می اندیشد:

انشا اگر معلم نگارش بودم پایه هشتم

اگر من جای معلمم بودم :

درس را با بیان بهتری به شاگردانم تدریس می کردم

کلاس را هر چه شاداب تر می کردم

به دانش آموزانم تکلیف زیادی نمی دادم

درس ریاضی را با قصه و با بیانی ساده و لبخند تدریس می کردم

و خشکی و کسالتی درس ریاضی را با بیانی شیرین می گفتم و .....

وبلاگ سماء تا سما

اگر من معلم نگارش بودم (۲)

انشا اگر معلم بودم - شماره 10

موضوع انشا : اگه من معلم بودم با دانش آموزان چگونه رفتار می کردم؟

به زبان ساده و کودکانه برای دبستان 

مقدمه :

قلم را در دست میگیرم به دور دست ها نگاه میکنم و خود را به عالم خیال می سپارم در خیال خود روزی را تصور میکنم که بزرگ شده ام و شغل معلمی را برای خود انتخاب کرده ام حالا از خود سوال میکنم حالا که معلم هستی دوست داری چگونه معلمی برای دانش آموزان خود باشی ؟ و این پاسخ من به این سوال است :

متن انشا : 

من دوست دارم بچه ها رادعوا نکنم اما اگر دعوا نکنم انها نمی ترسند و درس نمی خوانند.

اگردرس نخوانند هم من و مامان ها و باباهایشان را هم اذیت وناراحت می کنند .

بعضی از دانش اموزان شاید وخواهریا برادر کوچک دارند

و برای آن ها می خواهند بهانهای گیر بیاورند

و وقتی که میروند خانه با برادریا خواهر هایشان بازی می کنند

وشایدهم به بیرون بروند و بازی کنند حتی وقتی که امتحان دارند .

من دوست دارم پول زیادی داشته باشم و به نیازمندان کمک کنم

که یک مدرسه به نام مدرسه ی یار مهربان باز کنم

تا بچه های نیازمندان بتوانند به این مدرسه ای که پول نمی گیرند بیایند.

وبلاگ نیلوفر

اگر من معلم نگارش بودم (۳)

انشا اگر معلم بودم - شماره 11

موضوع انشا : من اگر معلم نگارش بودم

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش انشای خود را شروع میکنم و در مورد این که اگر روزی معلم نگارش باشم چگونه معلمی خواهم بود و چگونه با دانش آموزان برخورد خواهم کرد انشا مینویسم .

متن انشا : 

من اگر معلم نگارش بودم به دانش آموزانم انشاهایی با موضوعات تخیلی می گفتم تا قدرت تخیلشان را بسنجم و آن ها را در نوشتن انشا توانمند کنم. اصلا معلم هر درسی هم که باشی در هر صورت، معلمی شغل خوبی است زیرا با دانش آموزان در ارتباط هستی و می توانی آن ها را به موجوداتی خلاق تبدیل کنی.

انشا در مورد خصوصیات یک معلم نگارش خوب 

من دوست دارم اگر یک روز معلم نگارش شوم، فضای کلاس را آنقدر مهیج و بانشاط کنم که دیگر تمام عشق شاگردانم زنگ انشا شود و دیدن من! حس معلم بودن حس بسیار خوبی است که حتی هنگام فکر کردن به آن لبخند بر لبانم می نشیند.

اگر شما روزی معلم نگارش باشید چگونه با دانش آموزان رفتار میکنید ؟

معلم نگارش بودن یعنی یک دنیا عشق و علاقه نسبت به زنگ های زیبا و خاطره انگیز انشا در کنار شاگردان خوش ذوق و هنرمند مدرسه. اگر معلم نگارش بودم، در زنگ نگارش وقتی نوبت خواندن انشای هر کسی می شد، کلاس را مملو از سکوت و آرامش می کردم تا دانش آموز عزیزم با آرامش خاطر، انشای خود را با صدای بلند و رسا بخواند.

موضوع انشا : معلم نگارش 

هیچ گاه اجازه نمی دادم دانش آموزان دیگر انشای آن دانش آموزی را که روی سکو رفته است را مسخره کنند یا به او توهین کنند بلکه به آن ها می آموختم که به انشا و شخصیت دوستانشان احترام بگذارند تا فضای کلاس سرشار از عشق و محبت شود.

نتیجه گیری : 

درپایان امیدوارم اگر واقعا یک روز معلم شدم حرف های این انشا را فراموش نکنم و واقعا معلم خوب و مهربانی برای دانش آموزانم باشم ... به امید آن روز ...

دانش چی

اگر من معلم نگارش بودم (۴)

انشا اگر معلم بودم - شماره 12

موضوع انشا : معلم نگارش خوب چگونه است و چه ویژگی هایی دارد؟ 

مقدمه :

من اگر بخواهم به این موضوع فکر کنم که اگر معلم نگارش بودم عملکردم چه بود برای بهبود وضعیت دانش اموزان ، و اینکه دانش اموزان انشایی که مینویسند به دل خود و معلم بنشید شاید فکر اساسی درباره ان میکردم.

متن انشا : 

 من اگر معلم نگارش بودم قبل از هرکاری سعی میکردم رابطه خوبی بادانش اموزانم داشته باشم چون قدم اول را برای موفقیت دانش اموزم ارتباط خوب خود باانان میدانم وقتی توانستم قدم اولم را بردارم و با انان رابطه خوبی برقرار کنم بعد ارامش کلاس را باید حفظ کنیم تا درارامشی که در ذهن انان و کلاس ایجاد می شود.

معنی انشا نوشتن را بیان میکنم اینکه دانش اموز با معنی انشا اشنا شود انشا به معنی ایجاد کردن ، ابداع و خلق کردن است و نیز به معنی نظم دادن به فکر و ذهن ، وقتی در ذهن خود یا یک فکری در اندیشه خود داریم را بتوانیم با رسا و شیوایی ان را بیان کنیم و انچه را که به راحتی بیان می کنیم بتوانیم بنویسیم و با نوشتن ان را انتقال دهیم کمک بزرگی در انشا نویسی خود کرده ایم .

اگر شما معلم بودید با دانش آموزان چگونه رفتار میکردید ؟ 

در گام بعدی که بسیار مهم است از نظر خودم تخیل واستدلال قوی می باشد یعنی اینکه تخیلات خود را قدرت بدهیم تا با کمک این تخیلات بتوانیم انشایی زیبا بنویسیم یعنی اینکه زندگی را از نگاهی دیگر ببینیم و حسی نو داشته باشیم اما انشا با واژه ها و کلمات به وجود می اید بنابراین نکته ی مهمی این است که در لغات فارسی نیز مهارت داشته باشیم تا به وسیله لغات واژه ها و کلمه های زیادی در دست داشته باشیم .

ویژگی های یک معلم نگارش خوب 

و اینکه بتوانیم از زبان یک درخت حرف بزنیم یا یک اشیای دیگر وقتی توانستیم این کار را انجام بدهیم یعنی قوه ی تخیل ما بسیار قوی است ، انشای ادبی بنویسیم تا ادبیات خودرا تقویت کنیم و درکل وقتی ادبیات تقویت شود ما انشایی زیباتر خواهیم نوشت در انشا نویسی فهم و درک هم کلاسی خود را همیشه در نظر بگیریم چرا که به لذت بردن انان و فهم انان نیاز داریم چون اگر دانش اموزان یک کلاس از یک انشا لذت کافی را ببرند یقینا در یک جامعه ی بزرگتر نیز افرادی لذت خواهند برد اگر معلم نگارش بودم بعد از اموزش هایی که دادم به همه ی دانش اموزان یک تکلیف انشا میدادم تا بنویسند یقینا تغییرات بسیار زیادی خواهند داشت.

نتیجه گیری : 

پس نتیجه میگیریم حتی برای انشا که موضوع ساده ای است برای خیلی از ماها باید وقت بگذاریم و اموزش کافی را درباره ان ببینیم تا انشایی که مینویسیم لذت بخش  باشد.

منبع : همیار تو

اگر من معلم نگارش بودم (۵)

انشا اگر معلم بودم - شماره 13

موضوع انشا : اگر معلم بودم ...

مقدمه :

در خیال خود تصور کنید که یک معلم انشا هستید حال با دانش آمزان چگونه رفتار میکنید ؟ برای آموزش بهتر مطالب درسی چکار میکنید ؟ این سوالات موضوع انشای امروز من است .

متن انشا : 

من اگر یک معلم نگارش بودم کلاس را به یک مکان گفتگو و تبادل نظر تبدیل می کردم

تا دانش آموزانم از حضور در کلاس لذت ببرند .

سعی می کردم که نه معلم بلکه دوستی مهربان برای آن ها باشم .

کاری می کردم که آن ها مرا دوست راز نگه دار خود بدانند .

سعی می کردم درس را به گونه ای برای آن ها لذت بخش کنم

که در طول هفته برای کلاس من لحظه شماری کنند.

انشا اگر معلم نگارش بودم .

کاری می کردم که درس خواندن و انشا نوشتن را برای آن ها کاملا لذت بخش کنم .

مثل یک داور ابتدا به آن ها تذکر می دادم و بعد آن ها را جریمه می کردم .

کاری می کردم که مشقت های درس را برای آن ها تبدیل به نشاط کنم .

در حد توانم آن ها را در درس های دیگر راهنمایی می کردم .

آن ها را به اردو می بردم و در پایان از آن ها می خواستم از

چیزی که در طول اردو دیده اند ، انشا بنویسند .

نتیجه گیری : 

در پایان اگر معلم انشا شدم همین موضوع را به آن ها می دادم و به دقت به نظرات آن ها گوش می دادم  و در نهایت سعی می کنم علاوه بر درس از سایر نکاتی که در زندگی آینده آن ها نقش دارند ، سخن بگویم .

بیشتر بخوانید : 

انشا روز معلم | ۹ انشا ، مقاله و متن ادبی در مورد روز معلم

انشا معلم | ۱۰ انشا و متن ادبی درباره معلمی و خصوصیات معلم خوب 

انشا سیل | ۵ انشا و تحقیق درمورد سیل و سیل زدگان برای دانش آموزان

انشا امام زمان | ۱۴ انشا در مورد حضرت مهدی (ع) و نیمه شعبان

انشا درباره بهار | ۷ انشا توصیفی و ادبی در مورد فصل بهار و زیبایی های آن

انشا تابستان | ۷ انشا در مورد فصل تابستان + تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا در مورد پاییز | ۷ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف

انشا در مورد زمستان | ۱۲ انشا درباره فصل زمستان برای پایه های مختلف

انشا اگر معلم بودم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان