اگر چه انتخاب همسر یکی از مهم ترین مراحل زندگی هر فردی محسوب میشود و آینده دو نفر در آینده تا حد زیادی به این انتخاب وابسته است و سخت گیری در خواستگاری تا حدودی نه تنها بد نیست بلکه لازم و ضروری هم هست اما این سخت گیری مسلما نباید به وسواس بدل شود به این دلیل بسیار ساده که هیچ کس در نهایت کامل و بی نقص نیست حتی شما ، در این نوشته از دلبرانه به این موضوع در کنار بررسی یک مورد مشاوره ای میپردازیم . با ما همراه باشید.
سلام
دختری ٢٣ ساله هستم. به طور کلی توی همه زمینه های مالی و فرهنگی و چهره و خانواده و... کلا در همه موارد از متوسط چند درجه بالاترم ولی نه عالی .
مشکل من وسواس در مورد خواستگار هستش . من از اوایل ١٨ سالگی تا الان حدود ٢٥ مورد به بالا کیس هایی برام پیش اومده . شاید نزدیک ١٥-١٦نفرشون کاملا رسمی و حضوری بوده ولی به بالاتر از سه جلسه نکشیدن ( اینا رو میگم که بفهمین اوضاعم خیلی وخیمه نه به یه منظور دیگه ) .
همه به هم خوردن ، انگار قفل کرده و قرار نیست ازدواج کنم شاید دو یا سه تا منو نپسندیدن بقیه ی رو خودم و خانوادم رد کردن و خانوادم گفتن صبور باش! واقعا از این شرایط خسته شدم وسواس شدیدی دارن و دارم روی هر کسی یه عیب میذارم مثلا پیر ،کچل، سنش کم یا قد کوتاه یا خوشگل یا کار و ...!!! ولی حقیقتا همه اینایی که اومدن خواستگاریم اگه بخوام وجدانن بگم ٦٠ درصد اوکی بودن و من زدم خرابشون کردم تا اینکه شیش ماه برام هیچ خواستگاری نیومد اون وقت من به خودم اومدم کلی دعا و التماس و
نذر و نیاز که خواستگار بیاد!!!
الان باز دو مورد برام اومدن که به خاطر ٨ و ١٠ سال اختلاف سن خانوادم رد کردن ! دیگه خسته شدم و از خواستگاری و خواستگار بیزار شدم .
خواهشا یه راهنمایی کنین سر عقل بیام ، چطور یه انتخاب درست بکنم؟ اخلاق و ایمان طرف چطور بسنجم؟ معیارمو چی بذارم؟ چطور با کمبود های طرف مقابل کنار بیام؟ اونایی که ازدواج کردن و خوشبخت شدن بگن .
همش میگم خدا یکی بفرست اولی و آخری ولی بازم درست نمیشه و خواستگارایی میان که نمی پسندم . از تنهایی خسته شدم .
برام خیلی دعا کنید .
پاسخ های مردم در مورد سخت گیری در خواستگاری و انتخاب همسر
1
جواب در سوالتون بود دقیقا همین جمله اولتون!
(به طور کلی توی همه زمینه های مالی و فرهنگی و چهره و خانواده و... کلا در همه موارد از متوسط چند درجه بالاترم ولی نه عالی .)
یه کم خودبرتر بینیتون زیاده عیب های خودتون رو نمیبینید و فقط هم دنبال عیب های دیگران هستید وخوبیهاشون رو نمیبینید!
وسواس هم دقیقا همینجوریه همش دنبال یه چیز منفی میگردی حتی اگه خوبم باشه
شایدم تصورتون از همسر یه مردسوار بر اسب سفید هست که بیاد ازتون خواستگاری کنه!
2
سخت گیری بخاطر وسواس فکریه
وسواس فکری از طریق دو چیز میسر میشه
۱، از بین رفتن اعتماد ها
۲، تبلیغات منفی
قابل توجه دوستان
خانم ها و آقایان
تقریبا تمامی بازیگران معروف ایرانی و خارجی عمل زیبایی کردن
از بوراک گرفته تا جرج کلونی
از بهرام رادان تا تینا اخوند تبار !
پس بدونید اونا افرادی کاملا شبیه ما هستن و هیچ امتیاز بالاتری ندارن
و در مورد بی اعتمادی
متاسفانه در فرهنگ ما مرغ همسایه همیشه غازه
از طرفی ضرب المثل داریم
میگن خوشبختی تو جار نزن !
اگه ما خوشبختی مونو تعریف نکنیم ( نمیگم ایراد داره )
اما نباید فقط از بدی های جامعه بگیم
( حالا خودم سهوا چند جا گفتم )
باور کنیم که زوج های متعهد و بساز کم نیستن
در مورد شما
ما در هر چیزی حداقلی داریم
در قیافه
در شغل
در اخلاق
در گذشته
و در ایمان
اگه این حداقل هامون بر اورده بشه نباید سخت بگیریم ، دنبال حداکثر باشیم
حالا با توجه به موقعیت خودتون این حداقل ها رو تعیین کنید
اگه یک اقا مثلا شلخته هست
( منظور شلختگی در لباس پوشیدن نیست )
نباید سخت گرفت
اکثر اقایون شلخته ن
یا نباید بگیم دختر نباید پر حرف باشه
بیشتر روی مسائل اساسی
از جمله مسئولیت پذیری
تعهد
توجه به همسر
مدیریت
هدفمند بودن
اخلاق خوب
حلال خوری
و ادب و اخلاق در حد معمولی توجه کنید
چهره در حدی که بهش رغبت کنی
و شغل باید با توجه به موقعیت اجتماعی خودتون باشه
3
خود شیفتگی دارید شما .
کسی که خودش خودشو بالاتر از حد متوسط ببینه ینی یه جای کارش میلنگه .
حتی دیدم ادم های سطح بالایی که از نظر پول و خانواده و چهره واقعا بالا بودن اما خودشون میگفتن نه من یه آدم معمولی هستم . و زندگی خوبی هم داشتن
دختر خانوم عزیز شما فک نکن خودت خیلیییی عالی هستی مشکلت برطرف میشه .
خواستگار زیاد داشتن هم دلیلش سطح بالا بودن شما نیست .
اکثر پسر ها میرن دنبال یکی که نرمال و متوسط باشه.
چون دختر سطح بالا رو نگه داشتنش رو سخت میدونن. شک نکن
مسعود
چند ساله دیگه میای اینجا ناله و زاری که چرا خواستگار ندارم
بی نام
دختری که تو این زمونه 25 مورد خواستگار داشته صددرصد یعنی خیلی خاصه و حتما یه ویژگی هایی داره
قدر خودتو بدون دختر اتفاقا خوب میکنی سخت گیری میکنی تو باید با یه شخص خیلی خیلی خاص مثله خودت ازدواج کنی
4
سلام
خیلی رو ظاهر گیر نده
اگه به هم میاین و پسره مومنه بله رو بگو و خلاص همین دوتا شرط کافیه
(1. از لحاظ خانوادگی و اخلاقی و ... تقریبا به هم بیایید 2. پسر مومن باشه که این مورد رو با تحقیق و ... میشه فهمید)
درضمن معمولا پسر باید 4 سال بزرگ تر باشه چون دخترا از نظر عقلی با یه پسر که 4 سال از خودشون بزرگ تره برابرن خخخخخ (من پسرم و این حرفا رو نباید بگم ولی دیگه...)
و تا 7-8 سال اختلاف هم اشکال نداره
از لحاظ دینی هم اشکالی نداره
امام علی 25 سالش بود و حضرت فاطمه 9 سالش بود که با هم ازدواج کردن یعنی 16 سال اختلاف سن داشتن.
5
دوستان اگر پسری بیاد که گذشته چندان خوبی نداشته باشه ولی توبه کرده و در حد قابل قبولی مومن شده،
و خودش بگه تلاش میکنم بهتر بشم، به نظرتون میشه بهش اعتماد کرد؟ خودم میگم هیچ فرد بدی هیچ وقت خوب و درست نمیشه، شده بیست سال بعد دوباره برمیگرده .میخوام بدونم کسی تجربه یا نظری داره در این زمینه راهنمایی کنه
6
شما زیاد سخت گیری کردید.زن و مرد مکمل هم هستن هیچکدوم کامل نیستن پس زیاد گیر ندید
7
خوش به حالت اینقدر سخت گیر نباش خوب تحقیق کن فقط ادم باشه کچل و کوتوله اینا پیش پا افتادست
من که کلا سه چهار تا خواستگار داشتم که اونا منو نپسندیدن نه این که من نخوام
الان ۲۸ سالمه دچار افسردگی شدم دارم دیوونه میشم وضع مالیمونم خوب نیست روابط اجتماعی خونوادمم بالا نیست دارم به مرز جنون میرسم
الان نیاید بگید برو این ور اون ور که همه کار کردم اما به یه همدم احتیاج دارم نیاز دارمزندگیمو بسازم
یکی براش خواستگار میاد ناز میکنه ناز مارو کسی خریدار نیست.
8
والا خواهر تو باید بیای مارا نصیحت کنی به خودمون بیاییم
توکه خودت داری هی خودزنی میکنی مادیگه چی بگیم
وقتی به دلت نمیشینن نمیشه چیزی گفت
من بعید میدونم یک دختر حس خوبی پیدا کنه به خواستگاری و اونو را راحت بخاطر ظاهر یا مسائل مالی رد کنه
تنها میشتهادم اینکه بیشتر از سه جلسه وقت بذار فرصت بیشتری بده برای ایجاد شدن اون حس خوب
9
سختگیری شمانسبت به خواستگاران، الزامن بعدیا رو به سمتتون جذب نمى کنه. اولش شاید اینطور باشه، ولى کم کم از دهن میفتید.
مث دهه های قبل نشین یموقه که میگن
ما اونقدر خستهایم که دیگه حوصلهی پیدا کردن کسی رو نداریم، مگر اینکه کسی خودش بیاد پیدامون کنه دیگه
بعدش که سنت بالاتررفت
در نهایت مجبوری که تسلیم زندگی بشی و اجازه بدی هر چی دوست داره ازت بگیره حواست باشه!
تا ی سنی به کم تجربه بودنت میخندی
از اون سن که گذشت واسه بی تجربه بودنات گریه میکنی
ی زمانیم میرسه که نه میخندی نه گریه میکنی نگاه میکنی و بغض میکنی
معتقدم آدم خوب و بد نداریم
آدما انتخاب میکنن،
مثلا کسی که با شما خوبه
ممکنه برای ما بدترین آدم دنیا باشه!
کسی وانتخاب کن که وجدان وشعوروعقل وثبات شخصیت داشته باش
واگه هنوزبه بلوغ فکری به اندازه کافی نرسیدین
اگه تکلیفتون با خودتون و احساستون روشن نیست احساس خاموش شده یکی دیگه رو روشن نکنید که بعد به حال خودش رهاش کنید
10
فقط اینو میتونم بهت بگم که اگه 70 درصد اوکی بود پس میتونه گزینه مناسبی باشه.
البته اینکه خودت هم دنبال برطرف کردن عیب خودت هستی خیلی خوبه و گام مهم و موثری میتونه باشه!
11
سلام وای حرف دل منو زدین. من به این تعداد خواستگار نداشتم
حدودا 10مورد شده حدود5تاش رسمی بوده که هر کدوم یه مورد متضاد خیلی بزرگ داشتن و بهم نمیخوردیم. چند تا اخلاقی نمی خوردیم به هم چند تا بخاطر سن و سالشون بوده و بعضیاشون هم بخاطر شرایط خانوادگیشون. یعنی با هر کی هم ازدواج میکردم میدونم پشیمون میشدم. یکی دو مورد کوچک تر و خیلیبزرگتر هم اومدن. منم موندم تو کار خودم که نه به کوچیک تراشون نه به اون اختلاف سنی بالا حدود12سال!!! م
که واقعا هم سنش زیاد بود و برای من غیرقابل درک.
من سرهمین مورد آخری هم هرچقدر با خودم فکر کردم و کوتاه اومدم بازم نتونستم فبول کنم که آره. بعدش افسوس و افسردگی و حسرت و مقایسه برام پیش میومد.
بنظر من سر هر موردی بگو مجردی بهتره یا ازدواج با این آدم. با هم مقایسشون نکن که نه تنها فایده نداره بلکه باعث اعصاب خوردی و گیج شدنت میشه.
منم دعا کن که خیییلی خیلی مثل خودت گیج شدم و گاهی میگم لابد حکمت خداست من کاری نمی تونم انجام بدم جز این که روی خودم کار کنم.
ان شاءالله که شما هم مورد هم کفو خودت پیدا میشه و خوشبخت میشین. الهی آمین
12
ببین شاید واقعا بهش وسواس هم نمیگن. 18 19 که خیلی کم بوده برای ازدواج، بعدم کیفیت خواستگارا مهمه.
و این خیلی خوبه که زود میتونی تکلیف خودت و روشن کنی و طولش نمیدی.
تو رنج سنی شما، 8 سال 10 سال تفاوت سنی خیلی زیادیه، به نظرم کار درستی کردی.
خوبه خودت و از نظر بلوغ های ازدواج یه چک بکنی و ببینی آمادگیش و داری یا نه،
بعد معیارات و بنویس، آرمانی نه ها، واقعی و منطقی و به نسبت خودت، یه استثناهایی هم بذار توشون مثلا اگه به دلم نشست و 60 70 درصد ملاکام و داشت،
مثلا یکم موهاش ریخته بود یا اصن ریخته بود اشکالی نداره.
چطوری با کمبودای طرف کنار بیام هم نداریم، وقتی یکی و قبول میکنی، اون از نظر خودش کامل و بی نقصه در نوع خودش، ببین همین جوری که میبینیش دوسش داری، دوس داری هر روز ببینیش.
در مورد اینکه گفتین اخلاق و ایمان و چطوری تشخیص بدم، ببین این بازم به خودت بستگی داره، باید به نسبت خودت بسنجی. یه حدیث داریم که میگن در تشخیص ایمان، به صداقت و امانت طرف نگاه کن.
ممکنه شما بگی دوست دارم تو هر شرایطی صادق باشه، یکی بگه دروغ مصلحتی هم بگه اشکال نداره، یه کاربری به اسم سارمین ، حرف خوبی زدن اونجا که میگه: کسی که برای شما خوبه، ممکنه برای ما بدترین آدم دنیا باشه. به نظرم حرف درستیه. استادم همیشه میگفتن تو ازدواج باید کسی و انتخاب کنی که اژدهای درون تو بیدار نکنه.
قرار نیست ما به هرقیمتی ازدواج کنیم، خیلی عالیه که به نذر اعتقاد داری ، ولی به نظرم بهتره کنارش توسل کنی به اهل بیت که اون شخصی که باید و تو مسیرت بذارن.
ان شالله خوشبخت بشی
13
مشکلی نداری عزیز کار خوبی کردی،راحت هرکسی رو قبول نکن
و هرکسی رو به خونه تون راه نده، به قول دکتر هولاکویی تو خواستگارای سنتی از ۱۰۰ تا ۹۹ تاشو باید رد کنی...
14
ببینید شما بنظرم خیلی از این مواردی که دوستان گفتن رو خودتون میدونید و مشکل عدم آگاهی نیست..
حقیقتش منم مثل شما هستم...
دقیقا میدونم چجور فکر میکنید..
شما احساس میکنید که مثلا اگه من به این خواستگار جواب مثبت بدم نکنه یه گزینه بهتر هم وجود داشته باشه
و من اونو از دست داده باشم.. واقعا فکر کنید که چنین حسی رو دارید یا نه؟؟؟
یا اینکه بنظرم شما به نظر دیگران و اینکه چی در موردتون فکر میکنند خیلی اهمیت میدید...
لذا پیش خودت میگی نکنه بقبه حس خوبی نسبت به این خواستگار نداشته باشن و بعدا بهم بگم این چه انتخابی بود؟؟؟!!!!
بنظرم روی این دو مورد خوب فکر کنید و اگه اینطور هست این طرز فکرها رو درمان کنید...
در ضمن فکر کنم خانواده هم خیلی تو این زمینه باید بهتون کمک کنن و نزارن شما بهترین زمان انتخابتون رو براحتی از دست بدین...
15
من با نظر حامد موافقم
در مورد خواستگار هم کیفیت مهمه نه کمیت
بعضیا پسر در محیط اطرافشون زیاده و پیشنهاد بیشتر دارند
بعضی کمتر اما همونا هم باکیفیت
از نظر من که ۲۷ سالمه
تا قبل از این سن آدم ازدواج و مرد رو جور دیگهای میبینه
ولی از این سن به بعد به تدریج تجربه و تعقل بیشتر میشه.
ازدواج بستگی به بلوغ فکری داره
حالا باز بستگی به بلوغ فکری روانی داره.
بعضیها زودتر به این بلوغ میرسند و این حس که توانایی زندگی مشترک دارند درونشان به وجود میآد
بعضی هم دیرتر، بعضی هم هرگز؛ همانطور که در جامعه مشاهده میکنیم بعضیا تا آخر عمر بچهاند و ثبات اخلاقی و مسئولیتپذیری و... ندارند.
نباید به این علل که دیگه تو دهه سوم زندگی هستم،
دیگه کسی سراغم نمیاد، هم سنای من مزدوج شدند، لوس بازی و باکس گل، پز دادن و تغییرات هورمونی و ... ازدواج کرد.
اول خودت و آمادگیت رو بسنج.
خصوصیات خلقی، خانوادگی، ظاهری، علایق، بلوغ فکری و روانی، و جنسی، توانایی مدیریت مالی و... درباره خودت رو بنویس.
یعنی هر آنچه میخوای در طرف مقابلت بررسی کنی، برای خودت هم بررسی کن.
با کمک مشاور یا خودت به تنهایی معیارهای اساسی و غیر قابل اغماض اون پسر در زندگی مشترک رو بنویس،
نظیر تعهد، بلوغ فکری و مالی و جنسی، جوانمردی، مسئولیتپذیری، مهربانی خودش و خانوادش و...
معیار های اصلی معیار های فرعی
حالا معیارهای فرعی رو بنویس که در درجات بعدی برات مهمه و ترجیحاته.
حالا بررسی این که فرد خواستگار در وهله اول تطابق داره یا نه.
اگه داره وارد فاز آشنایی بدون دخالت احساسات میشم.
بررسی میکنم که چقدر من معیارهای اونو دارم، چقدر اون معیارهای منو.
اگه توافقی حاصل شد، یا توکل بر. خداوند، شروع نامزدی بدون رابطه جنسی تا حداکثر ۶ماه، جهت انجام تدارکات زندگی مشترک.
16
اولین قدم اینه که خودتو بیشتر بشناسی وقتی به خودت رجوع کنی میبینی حتما خودتم یه نقصایی داری هیچ آدمی کامل نیست
پس نباید از دیگران انتظار کامل بودن مطلق داشته باشی
بعد باتوجه به شناخت از خودت باید ببینی خواسته هات والویتات چین
چیو حاضری بخاطر چی نادیده بگیری
ایمان واعتقاد خودت درچه حدیه؟درچه حدی باشه میتونی قبولش کنی!
ملاک های درستی داری ؟
مثلا خواهرمن میگه علاوه بر چشم پاکی واینکه اهل دوستی نبوده باشه و...
حتما باید نماز بخونه روزه هم بگیره میگم نماز بخونه روزه نگیره چی؟میگه نه اصلا!
میگه قد ۱۸۰به بالا،(اخه قدخودش۱۷۲)
میگم مومن باشه نمازوروزه هم سرجاش ،قیافشم به دلت نشست ،بقیه مواردم اوکی بود قدش۱۷۵بود چی؟
میگه درموردش فک میکنم باید بیشتر بشناسم ببینم چقد شخصیتشو قبول دارم که گزینه قدو بخاطر ایمانش نادیده بگیرم!
اینا مثال بود باید بدونی چی الویته برات خانواده، اعتقاد ،ایمان،کاردولتی،چهره،قد!!؟
بعد باتوجه به اینا تصمیم بگیری
17
ملاکای هرکسی براساس شخصیت وخواسته های خودشه
من بگم الان ایمانو درنظر بگیر شاید برا شما مهم نباشه
پس الویتاتو بشناس
مثلا من زودجوشم قطعا بایه زودجوش نمیسازم خونه میشه میدون جنگ یکی از فاکتورای اخلاقی مدنظرم اینه که طرفم صبور باشه!
ولی قدبرام ملاک نیست! کچل باشه برام مهم نیست!
درصورتی که ممکنه شما خودت صبور باشی تحملت بالا باشه اصلا صبور بودنه برات اهمیت نداشته باشه قد ومو وظاهر برات مهم باشه
واسه این چیزا بشین ملاکاتو چیزایی که برات مهمه رو بنویس طرفتم یه۷۰درصد ملاکاتو داشت بنظرم مناسبه
نکات مثبت آدمارو ببین زوم نکن رو نکات منفیشون
ببین وقتی میخوای یکیو بسنجی فکر کن بشمار ببین چندتا نکته مثبت داره چند تا منفی
مثبتا بیشترن یامنفیا
نکات مثبتی که داره برات توالویت بودن یا نکات منفی یا چیزایی که نداره توالویت بودن برات، بعد تصمیم بگیر
آدما رو بخاطر یه نکته منفی رد نکن هیچکس کاااااامل نیست
اینایم که ظاهرشون عاااااالیه بنظر خیلی جتلمنن
ماکه زندگی نکردیم باهاشون شاید نشه یه روزم تحملشون کرد .
سوال کننده
ممنون از همه دوستانی که پاسخ گو بودند من این پست ی هفته پیش فرستادم این مدت خیلی به این قضیه فکر کردم
یه استادی داشتم که همیشه میگفت وقتی توی شرایط سخت قرار میگیری بدترین حالت رو در نظر بگیر و تصور کن که اتفاق افتاده بعد ارامش پیدا میکنی به این فکر کردم که اگرواقعا نتونم ازدواج کنم چی میشه خداروشکر خانواده خیلی خوبی دارم و تو این سن درامد دارم اگر ازدواج نکنم میتونم زندگیمو اداره کنم
و توی اطرافیانم چن تا خانم مجرد سن بالا دارم که کارهای خیر انجام میدن وسرپرست تعداد زیادی بچه ان منم میتونم همینجور زندگیمو ادامه بدم این خیلی بهتر از این هست که بد ازدواج کنم در مورد وسواس های فکریمم من روی قد و درس خیلی خیلی حساسم با وجود اینکه خودمم قدم و دانشگاه و رشتم متوسط ولی این نقطه ضعفم و یه خیالبافی هایی برای خودم در مورد همسر ایندم دارم
سعی میکنم عاقل باشم
من عیب خودم قبول دارم که نمیتونم این افکارمو در مورد همسر ایندم بیخیال شم اگرچه سعی میکنم عاقل باشم ولی بیشتر از اون دعا میکنم اگر من با کسی خوشبخت میشم خدا و ائمه که از صمیم قلبم اعتقاد دارم برای من بهترین میخوان کمکم کنن که چشممو روی بدی های طرف مقابل ببندم از همه راهنمایی هاتون ممنونم ولی امیدوارم هر کسی این پست من خوند برای من و همه ی جوون ها خیلی خیلییییی دعا کنه
18
پیشنهاد و توصیه شدید میکنم حتما کتاب جوشکاری آقای حسین عالمی رو بخونید.
کتابش توی اینترنت و به رایگان موجوده. میتونین داخل گوگل حسین عالمی رو سرچ کنین و وبلاگش رو هم ببینین که کامل تر از کتابشه
متاسفانه ماها دچار یک سری طرز فکرهای اشتباهی درمورد ازدواج هستیم و این کتاب از یک زاویه دیگه به ازدواج نگاه میکنه و خوندنش ضرر نداره. نگاه من رو که در مسئله انتخاب همسر تغییر داد و انشاءالله خدا کمک کنه انتخاب و تصمیم درستی داشته باشم در ازدواج
یه خواهش دیگه از همه خواهران عزیز، این طرز فکر که درآمد دارین پس میتونین به تنهایی زندگی کنین و نهایتا چند سال دیگه سرپرستی یه بچه رو به عهده بگیرین واقعا اشتباهه و ممکنه زمانی به این اشتباهتون پی ببرین که دیگه کار از کار گذشته باشه و از اون روز به بعد فقط افسوس بخورین ...
19
خیلی حساب شده فکر کنید الان جوان هستید ممکن هست چند سال دیگه پشیمون بشید چرا ازدواج نکردید .
خدا روشکر خواستگار هم که دارید .عیب هایی که براتون قابل تحمل هست رو چشم پوشی کنید اگه فرد مناسبی بود .
خیلی ها بعدش پشیمون شدن . ...
البته نمیگم از ترس تنها موندن با هرکی اومد ازدواج کنید ولی توقع نداشته باشین خدا یه آدم سفارشی براتون درست کنه بفرسته رو زمین
متاسفانه پدر من هم رو انتخاب خواستگار های من وسواس زیادی دارن واقعا دارم کلافه میشم .
خدایا خودت به همه کمک کن .
20
اولا به خاطر پول نرو
دوما کچلی و سن زیاد خدایی ناجوره بهت حق میدم
خوشگلیو بزار کنار اینکه ی جوری باشه دلت بیاد بری بغلش بوسش کنی کافیه
اولویتو بزار رو رفتار
فردا بت محبت نکنه بد زده میشی
مشکل اکثر خانوما سردی شوهر و بی محبتیشه
دیدی پسریه خاکیه زن دوسته با محبته ردش نکن ک بعدا بد پشیمون میشی
دخترا تشنه محبتن یکیو قبول کن ک بتوونه قربون صدقت بره با جنم باشه
بقیشو بزار کنار
معیار های اصلیو بچسب مثل اخلاق
پاسخ کارشناس در مورد سخت گیری در خواستگاری و انتخاب همسر
وسواس یک اختلال کلی است که دارای محتواها و حوزههای متفاوت است . این گونه نیست که فرد فقط در انتخاب همسر دچار وسواس گردد و در سایر انتخابها یا حوزههای رفتاری دیگر دچار دودلی و تردید نگردد . یکی از ویژگیهای افراد مبتلا به وسواس فکری کمالگرایی منفی یا تمامیتخواهی میباشد. این افراد استانداردهای افراطی و بعضاً غیر قابل حصول در انتخابهای خود دارند ، مثلا برای انتخاب همسر آن قدر ملاک و معیار میتراشند که هیچ مصداق بیرونی برای آنان یافت نمیشود.
وسواس فکری ریشه در اضطراب بالای فرد دارد.
فرد مبتلا این گونه میاندیشد که آرامش و عدم اضطراب فقط در انتخاب دختر ایدهآل است.
آن ها دارای تفکر دو قطبی سیاه و سفید هستند . نمیتوانند به انتخابهای خاکستری دل خوش نمایند .اگر مورد وی فقط در یکی از ملاکها از حد استاندارد و ایدهآلش کم تر باشد، کافی است که از خیر انتخاب اولیه خود بگذرند.
فرد تمامیتخواه به انتخابهای نصف و نیمه رضایت نمیدهد . همواره تا پایان عمر در جست و جوی ایده آلهای ذهنی خود میباشد .غافل از آن که
گل بیعیب (بیخار) خداست .
همه گلهای این جهان عیبها و خوارهای ریز و درشت دارند.
این افراد به شدت از عدم تأیید دیگران در هراسند . از این که به خاطر انتخابشان مورد نقد و انتقاد قرار گیرند، مضطرب میگردند. دوست دارند انتخابی کنند که همه به آن ها به به بگویند .
فرد تمامیتخواه از عزت نفس پایین برخوردار است . به این جهت به دنبال والاها میگردد که از این طریق سر پوشی بر عزت نفس اندک و احیاناً عقده حقارت خود نهد.
این افراد ارزشمندیشان بیرونی است . افراد بیرونی هستند که بر روی ایشان و رفتارهای شان قیمت گذاری میکنند .فردی که ارزشمندیاش درونی است ،زیاد در پی بَه بَه یا اَه اَه مردم نیست . اگر خود به ارزش چیزی پی ببرد، فارغ از نظر مثبت یا منفی مردم به آن دست مییازد.
افراد خود ارزشمند ملاکهای انتخاب همسر را معمولاً روی 60 یا 70 میبندند .
اگر ملاکهای اصلی و عمومی انتخاب همسر را در کنار ملاکهای اختصاصی به صورت نسبی تأمین گردد، به انتخاب قطعی دست میزنند. قطعا بعد از انتخابقطعی برخی بر او خرده میگیرند و به خاطر انتخابش مورد ملامت و سرزنش قرار میدهند، ولی خم به ابرو نمیآورد و بیتوجه به حرفهای دیگران به بقای زندگی مشترک خود میاندیشد.
قرار نیست همسر بنده در همان ابتدای کار دارای نمره 100 یا 90 باشد، بلکه میتوان به مرور زمان به ارتقای نمرات 60 یا 70 همسر همت گمارد.
افراد خود ارزشمند و غیر کمالگرا معمولا ازدواج را آن قدر بزرگ و بغرنج نمینمایند که برای صحت صد درصدی انتخابشان دچار وسواس و دو دلی گردند. این فرد احتمال میدهد که شاید انتخابش پس از مدتی اشتباه از آب درآید و صمیمانه و مردانه تاوان آن را میپردازد.
مرحله انتخاب اولیه به جمعبندی نظر خود و عده بسیار محدودی از محارم و آشنایان و کارشناسان بسپارید
پس از انتخاب غیر وسواسگونه پشیمانی یا دو دلی به خود راه نمیدهد.
او در حد متعادل میکوشد تا ریسک انتخابش را به صفر برساند .حال اگر نشد یا خدا نخواست دیگر جای نگرانی یا خود خوری نیست. پاسخ بالا در راستای سوال شما بود . اگر احساس کردید که نشانه های وسواس در انتخاب در شما وجود دارد، در صورت تمایل راهکارهای درمانی را می توانید از این طریق دریافت کنید .
موفق باشید.
همچنین بخوانید :
پروفایل روز دختر سال 98
