در این نوشته به صورت اجمالی به بررسی زندگینامه امام جواد (ع) پرداخت شده است.
امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد …
زندگینامه امام جواد (ع) جوان ترین و نهمین امام شیعیان
- نام : محمد
- کُنیه : زکى ، تقى ، جواد، فاضل
- امامت : ۸سالگی
- مدت امامت : ۱۷سال
- مدت عمر : ۲۵سال
- تولد : نهم شیعیان درنیمه ماه مبارک رمضان(آخر ذى قعده) سال ۱۹۵ق درمدینه
- پدر : امام رضا
- مادر: سبیکه نوبیه
- قبر مطهرش در کاظمین عراق است.
امام جواد(ع) سال ۱۹۵ قمری در مدینه به دنیا آمد.
درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است.
بیشتر منابع، تولد او را در ماه رمضان دانستهاند.
برخی روز آن را ۱۵ رمضان و برخی دیگر ۱۹ رمضان گفتهاند.
شیخ طوسی در مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، تاریخ ولادت او را ۱۰ رجب ذکر کرده است.
از برخی روایات برمیآید که قبل از تولد جواد الائمه، برخی از واقفیان میگفتند علی بن موسی چگونه میتواند امام باشد در حالی که از خود نسلی ندارد.
از اینرو وقتی که جوادالأئمه به دنیا آمد، امام رضا(ع) او را مولودی پربرکت برای شیعیان توصیف کرد.
با این حال حتی پس از تولد او نیز، برخی از واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند.
آنان میگفتند جوادالأئمه از نظر چهره به پدرش شباهت ندارد، تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و آنان امام جواد(ع) را فرزند امام رضا(ع) دانستند.
درباره زندگی حضرت جواد(ع)، اطلاعات چندانی در منابع تاریخی نیامده است.
دلیل آن را محدودیتهای سیاسی حکومت عباسی، تقیه و عمر کوتاه او دانستهاند.
او در مدینه زندگی میکرد. بنا بر گزارش ابن بیهق، یک بار برای دیدار پدر به خراسان سفر کرد.
پس از امامت نیز چندین بار از سوی خلفای عباسی به بغداد احضار شد.
ازدواج حضرت امام جواد (ع)
مأمون عباسی در سال ۲۰۲ هجری یا ۲۱۵ق دختر خود ام فضل را به عقد امام جواد(ع) در آورد.
برخی گفتهاند: احتمالاً در دیداری که جوادالأئمه با پدرش در طوس داشت،مأمون، ام الفضل را به عقد او درآورد.
به گفته ابن کثیر (۷۰۱-۷۷۴ق) مورخ اهل سنت، خطبه عقد او با دختر مأمون در زمان حیات علی بن موسی الرضا(ع) خوانده شد، اما مراسم ازدواج آنها در سال ۲۱۵ق در تکریت انجام شده است.
به گزارش منابع تاریخی، ازدواج جوادالأئمه با ام الفضل، به درخواست مأمون صورت گرفت.
هدف مأمون از این درخواست این بود که پدر بزرگ کودکی از نسل پیامبر(ص) و امام علی(ع) باشد.
به گزارش شیخ مفید در کتاب الارشاد، مأمون به دلیل شخصیت علمی محمد بن علی(ع) و محبتی که نسبت به او داشت، ام الفضل دختر خود را به ازدواج آن حضرت درآورد؛
اما برخی از پژوهشگران بر این باورند که این ازدواج با انگیزه و اهداف سیاسی انجام شده است؛ از جمله اینکه مأمون میخواست از این راه، امام جواد و ارتباط او با شیعیان را کنترل کند یا خود را علاقمند به علویان نشان دهد و آنان را از قیام علیه خود باز دارد
این ازدواج اعتراض برخی اطرافیان مأمون را در پی داشت؛ زیرا بیم آن داشتند که خلافت از عباسیان به علویان منتقل شود.
امام جواد(ع)، مهریه ام الفضل را معادل مهریه حضرت زهرا(س)(۵۰۰ درهم) تعیین کرد.امام، از ام فضل صاحب فرزندی نشد.
همسر دیگر جوادالأئمه، سمانه مغربیه است که کنیز بود و به دستور خودش خریداری شد.همه فرزندان امام جواد از سمانه بودند.
فرزندان حضرت جواد (ع)
فرزندان آن حضرت را ۴ پسر و ۴ دختر نوشته اند بدین شرح :
۱ – حضرت ابوالحسن امام علی النقی ( هادی )
۲ – ابواحمد موسی مبرقع
۳ – ابواحمد حسین
۴ – ابوموسی عمران
۵ – فاطمه
۶ – خدیجه
۷ – ام کلثوم
۸ – حکیمه”خاتون”
امام جواد علیه السلام و سخن گفتن در کودکی
چون رنگ پوست امام جواد علیه السلام به شدت متمایل به سبزه بود، مردم در فرزندی او نسبت به حضرت امام رضا علیه السلام شک کردند، اما وقتی قیافه شناسان، او را دیدند همگی اقرار کردند که او از خاندان نبی اکرم و امیرالمؤمنین است. در آن زمان، امام ۲۵ ماهه بود.
حضرت جواد در این ماجرا با زبانی برنده تر از شمشیر خودش را این گونه معرفی کرد: سپاس از آن خدایی است که ما را از نورش آفرید و از میان مخلوقاتش برگزید و امین بر مردم و وحی خویش قرار داد. من محمد پسر علی الرضا پسر موسی الکاظم پسر جعفر الصادق پسر محمد باقر پسر سیدالعابدین پسر حسین شهید پسر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و پسر فاطمه زهرا – دختر محمد مصطفی – هستم.
آیا درباره من شک و شبهه می شود؟ آیا بر خداوند متعال و جدّ من تهمت و افترا روا داشته می شود. آیا کسی چون مرا بر قیافه شناسان عرضه می کنید؟ سوگند به خدا من به تمام اسرار و خاطرات مردم آگاهم. سوگند به خدا من از تمام مردم به آگاه ترم. آنچه می گویم حق اوست و آنچه اظهار می کنم راست است این علم را خداوند متعال قبل از آفرینش هر موجودی به ما خبر داده است.
سوگند به خدا اگر همدستی و گمراهی کافرین و منافقین نبود سخنی می گفتم که تمام مردم گذشته و آینده از آن تعجب کنند.»
پس از آن حضرت جواد علیه السلام دست خویش را بر دهانش نهاد و فرمود: « ای محمد ساکت باش همانگونه که پدرانت سکوت کردند و صبر پیشه کن که فرستادگان بزرگ خداوند صبر کردند. »
مکتب علمی امام جواد(ع)
یکی از ابعاد بزرگ زندگی ائمه ما، بعد فرهنگی آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام در عصر خود فعالیت فرهنگی داشته در مکتب خویش شاگردانی تربیت میکردند و علوم و دانشهای خود را توسط آنان در جامعه منتشر میکردند، اما شرایط اجتماعی و سیاسی زمان آنان یکسان نبوده است.
مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرایط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ بر چهار هزار نفر میشد.
ولی از دوره امام جواد(ع) تا امام عسکری علیه السلام به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیری را نشان میدهد.
بنابراین اگر میخوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب ۱۱۰ نفر بودهاند و جمعا ۲۵۰ حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از ۲۵ سال عمر نکرد!
در عین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههای درخشان و شخصیتهای برجستهای مانند: علی بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازی و احمد بن محمد بن خالد برقی بودند که هر کدام در صحنه علمی و فقهی وزنه خاصی به شمار میرفتند و برخی دارای تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جواد علیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمیشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است.
هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب «معالم العتره الطاهره» و مؤلفانی نیز مانند: ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبی و محمد بن منده بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کردهاند.
چطور با مخالفانشان برخورد می کردند؟
حتماً برایمان پیش آمده که در مجلسی شرکت کرده باشیم و سوالات دینی یا مسائلی دیگر را از ما بپرسند و اگر مطالعه ای داشته باشیم بتوانیم دست و پا شکسته جوابی بدهیم یا کلاً سوال را بی جواب بگذاریم. به راستی چقدر درباره مسائل روزمره دینی مان اطلاع داریم و چقدر برای خواندن و دانستن این مسائل وقت می گذاریم؟ تا در زمان ضرورت بتوانیم جواب مخالفان دینمان را بدهیم.
در زمان امامت امام جواد(ع) حاکمان وقت برای آنکه این امام همام را امتحان کنند، در مناظرات زیادی از ایشان دعوت می کردند تا با دیگر علما و دانشمندان شهر به مناظره بپردازند.
شاید یکی از معروف ترین مناظرات حضرت با یحیی بن اکثم ( معروف ترین عالم اهل سنت آن زمان) است که سوالاتی را آماده کرده بود تا ایشان در جواب آنها باز بمانند اما یحیی بن اکثم با پرسیدن اولین سوال خود که مربوط به مجازات شکار حیوان با لباس احرام بود به توانایی و علم امام پی برد.
گرفتاری مردم را چطور حل می کردند؟
گاهی وقت ها خودمان را می زنیم به آن راه؛ دستاویز هم زیاد است و ماده و تبصره و قانونش هم این جور مواقع خیلی راحت یادمان می آید.
حاضریم هر کاری بکنیم تا گذرمان به گرفتاری های مردم و دوست و همسایه نیفتد؛ راه پیچاندش را هم خیلی خوب بلدیم. خلاصه به این راحتی ها دم به تله نمی دهیم.
مردی از اهالی سیستان که در سال اول خلافت معتصم عباسی با امام نهم همسفر بود، می گوید: « در همه موارد با هم بودیم. روزی در سر سفره غذا به امام جواد عرض کردم فرماندار شهر ما یکی از دوستان و شیفتگان شما اهل بیت است.
مأمورین او برای من مالیات نوشته اند و پرداخت آن برایم سنگین است. لطف کنید و نامه ای برای او بنویسید تا با من مدارا کند.
امام با وجود آن که فرماندار شهر را نمی شناخت. قلم و کاغذی برداشت و چنین نوشت: « حامل این نامه نکته زیبایی را یادآور شد که تو به آیین پسندیده ای گرایش داری.
مطمئناً تو در مقابل عمل نیک، پاداش خواهی داشت. به برادرانت احسان کن و بدان که خداوند عزیز و جلیل از ریزترین اعمال و رفتارت سوال خواهد کرد».
مرد سیستانی وقتی نامه را به نزد حسین بن عبدالله نیشابوری ( فرماندار سیستان) می برد، می گوید او دستور مالیات را بر من ببخشد.
و اضافه کرد تا زمانی که من فرماندار این شهر هستم، تو را از گرفتن مالیات معاف کردم.
وتقی وضعیت خانوادگی ام را برایش شرح دادم، برای حل مشکلات معیشتی ام اقداماتی انجام داد و مقداری هم اضافه به من کمک کرد.
دوران امامت امام جواد (ع)
امام جواد(ع)، پس از شهادت امام رضا(ع) در سال ۲۰۳ق به امامت رسید.
مدت امامت او هفده سال بود[۶۷] که با خلافت دو تن از خلفای عباسی، مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود.
حدود ۱۵ سال آن در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ق) و ۲ سال در خلافت معتصم(۲۱۸-۲۲۷ق) سپری شد.
با شهادت او در سال ۲۲۰ق، امامت به فرزندش امام هادی(ع) منتقل شد.
عبادت زیاد حضر جواد
باقر شریف قرشی، پژوهشگر و مورخ معاصر عراقی، جوادالأئمه را عابدترین و خالصترین مردم زمانهاش معرفی کرده و از کثرت نافلههای وی سخن گفته است.
به گفته وی، حضرت جواد(ع) در هر رکعت از نافلههای خود، سوره حمد و توحید را ۷۰ بار میخواند.
همچنین بر پایه روایتی که سید ابن طاووس نقل کرده هنگامی که ماه قمری فرا میرسید، محمد بن علی دو رکعت نماز میگذارد که در رکعت اول پس از سوره حمد، ۳۰ مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم ۳۰ مرتبه سوره قدر را میخواند و سپس صدقه میداد.
جوادالائمه علیهالسلام مبتکر بحث آزاد اجتماعی
بحث آزاد کار خوبی است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم.
این نکتهی اول که بحث آزاد را ما رد نمیکنیم بلکه استقبال هم میکنیم .مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلواتاللهعلیه است.
البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد، اما اینیکه حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند.
او امام و پیشاهنگ حرکت ملت ایران بود.
مناظرات امام جواد
عهده داری رهبری در خردسالی، نخستین بار دربارهئ امام جواد علیه السلام تحقق یافت.
سن کم آن حضرت حتی عده ای از شیعیان را درباره مسئله امامت به تردید انداخته بود.
این امر از یک سو و رواج و رونق بسیاری از مکتب های فکری که حمایت مادی و معنوی حکومت وقت را نیز به همراه داشتند و با عقل ظاهر بین آنان توجیه شدنی نبود.
از سوی دیگر این امر باعث شد که پیوسته سوالات سخت و پیچیده از محضر امام جواد علیه السلام مطرح شود و آن حضرت را در میدان مناظرات علمی با بزرگان و دانایان بیامازماید.
امّا امام جواد در پرتو علم امامت در همه این بحث ها و مناظرات علمی با پاسخ های قاطع و روشنگر، هر گونه شک و تردید را در مورد پیشوایی خود از بین می برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت می نمود.
به همین دلیل بعد از او دوران امامت حضرت هادی (که او نیز در کودکی به امامت رسید) این موضوع مشکلی ایجاد نگرد؛ زیرا برای همه روشن شده بود که خردسالی مدخلیتی در برخوداری از این منصب خدایی ندارد.
شهادت امام جواد (ع)
دوران عمر آن امام بزرگوار ۲۵ سال و دوره امامتش ۱۷سال بوده است .
معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید .
امام جواد در ماه محرم سال ۲۲۰هجری به بغداد وارد شد .
معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند .
علت این امر ، اندیشه شومی بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود .
از این جهت ، درصدد تحریک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خلیفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد ، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان می نهد .
ام الفضل به تحریک و تلقین معتصم و جعفر برادرش، سمی کشنده در انگور وارد کرده بودند را به شوهرش در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعریف و توصیف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در این امر اصرار کرد .
امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چیزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و درد شدیدی بر آن حضرت عارض گشت .
ام الفضل ،اگرچه بادیدن حالات مظلومانه ، دردناک شوهر جوان ، پشیمان و گریان شد ، اما پشیمانی سودی نداشت .
حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گریه می کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گریه تو سودی ندارد .
بدان که خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بیفتی که نتوانی از آن نجات بیابی.
قبر مطهرش در کاظمین”عراق” است ، کنار قبر جدش حضرت موسی بن جعفر (ع) در یک ضریح.
عالی بود