مدلو

مدل لباس مانتو و چادر، دکوراسیون و جهیزیه،مدل آرایش، آشپزی و گالری عکس

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انشا پاییز» ثبت شده است

انشا کوتاه پاییز | 15 انشا و متن ادبی کوتاه در مورد فصل پاییز

انشا کوتاه پاییز | 15 انشا و متن ادبی کوتاه در مورد فصل پاییز

انشا با موضوع پاییز همیشه بخشی از انشاهای محبوب دوراه ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان دانش آموزان است ، و ما قبلا در دلبرانه ببرای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها مجموعه انشا هایی در مورد پاییز و توصیف زیبایی های آن به صورت مفصل در مطلب « 12انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز» تقدیم حضور شما کرده بودیم اما در این نوشته قصد داریم 15 متن ادبی و انشا کوتاه پاییز را تقدیم شما کنیم که علاوه بر ادبی و زیبا بودن خیلی بلند و مفصل نباشند و بتوانند به راحتی مورد استفاده شما قرار بگیردند. امیدوارم این 15 متن های ادبی و انشا درباره پاییز برای شما جالب و یاده بخش باشد.

انشا درباره پاییز

انشا کوتاه پاییز (۱)


انشا کوتاه پاییز - شماره 1

موضوع انشا در مورد پاییز : قدر پاییز را بدانیم ...

انشا کوتاه پاییز فصل هزار رنگ

تا چشم بر هم بزنیم پاییز هم بساطش را جمع می کند و می رود.

انگار اصلا با مهر نیامده بود،

انگار آبانش با موهای رنگی از ما دل نبرده بود،

انگار سرمایش با آتش آذر ، بغل کردنی نشده بود!

انگار نه انگار ما که از گرمای داغ تابستانی به خنکای پاییزی اش پناه آورده بودیم تازه به باران های ناگهانش ، به رنگارنگی درختاش و به طعم شیرین خرمالو هایش عادت کرده بودیم.

ولی زندگی را عبوری ناگزیر است ،از صبح تا شب ، از امروز به فردا و از فصلی به فصل دیگر!

اما یادمان باشد تا پاییز نرفته قدرش را بیشتر بدانیم !

قدر باران زیبایش را ، خش خش برگ هایش را و هوای دل انگیزش را ...

تا پاییز فکر رفتن به سرش نزده کینه هایمان را به دست بارانش بسپاریم تا از دلمان بشوید،

غم هایمان را به دست باد بسپاریم تا از شاخه ی دلمان جدا کند. به قول شاعر :

« گوش کن! صدای نفس های پاییز را میشنوی؟ این زیباترین فصل خدا می آید! غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن! چند روز دیگر میریزند!  »

زمستان که برسد دردهایمان یخ میبندند لیز میخوریم زیر نگاه سنگین تنهایی و آنوقت است که بغض و دلمان با هم می شکند.

انشای کوتاه پاییز

پاییز را از دست ندهیم...

زمستان اگر فصل شکستن بغض ها باشد،

ایمان بیاوریم که پاییز فصل شکستن غصه هاست...

ایمان بیاوریم به زیبایی پاییز ، به سردی دلچسبش ، به رنگارنگی بی نهایتش ...

قدر پاییز را باید دانست درست مثل خود زندگی

انشا کوتاه درباره پاییز

انشا کوتاه پاییز (۲)


انشا کوتاه پاییز - شماره 2

موضوع انشا در مورد پاییز : پاییز فرزند هنرمند سال است !

انشا کوتاه راجب پاییز

خانواده سال، خانواده ای ساده و صمیمی اند؛

این خانواده چهار فرزند پر کار و هنرمند دارد: بهار،تابستان،پاییز،زمستان.

« پاییز»، سومین فرزند زردپوش و بازیگوش خانواده سال است. او برخلاف برادران و خواهرانش؛ بهار،تابستان،زمستان که به آرامی از راه می رسند ، با هیاهو می آید و کار خود را آغاز می‌کند.

انشا کوتاه دربارهی پاییز

شغل اصلی پاییز، آرایشگری است؛بعد از رفتن تابستان، وقتی سر روی رختان به هم می‌ریزد و گیسوانشان بلند میشود ، پاییز از راه می رسد ، قیچی خود را بر میدارد ؛ چنگ در موی درختان میزند و سرِ افشان و شلخته آنها را نفت و مجانی می تراشد . در سلمانی پاییز ، هیچ درختی در نوبت نمی ماند. پاییز، زلف دراز همه درختان را نخست رنگ میکند و سپس همزمان کوتاه میکند.

پاییز، جاجیم بافی هم بلد است. تا از راه می رسد،دار جاجیم را برپا می‌کند و دست به کار می‌شود. با تار و پود برگ، جاجیم رنگارنگی می بافد و روی زمین پهن می کند.کارخانه جاجیم بافی پاییز شب و روز کار میکند...

هنرِ دیگر پاییز ، نقاشی است . در طراحی پیکره درختان ، مهارت خاصی دارد. هرگاه در قاب چشم هایتان ، عکس دسته ای کلاغ روی یک درخت بی برگ دیدید بدانید کار،کار پاییز است. پاییز استادِ رنگ آمیزی روزی برگ هاست.

خانواده سال باید به داشتن چنین فرزند ماهر، تَردست و هنرمندی ببالد...

انشای کوتاه برای پاییز

انشا کوتاه پاییز (۳)


انشا کوتاه پاییز - شماره 3

موضوع انشا در مورد پاییز : چه کسی گفته پاییز دلگیر است؟

انشا کوتاه در مورد پاییز

چه کسی گفته پاییز دلگیر است؟

اصلا اَنگ دلگیری به پاییز نمیچسبد!

فصل انار، فصل نارنگی،فصل خرمالو ، فصل رنگهای قرمز و نارنجی، فصل بادهای با موقع و بی موقع که میپیچد لای موهایت، فصل قدم زدن زیر باران، فصل لبو خریدن از گاری های کهنه کنار خیابان ،فصل مدرسه ها ، پر از بوی کاغذ و خودکار های رنگارنگ و کیف و کفش نو ، فصل باران ، باران عاشق ، باران مهربان .... کجایش دلگیر است؟

به هوای زیبایی هایش بیشتر سراغ طبیعت میرویم ، به هوای بارانش بیشتر زیر باران دعا میکنیم ، به هوای خش خش برگ هایش بیشتر قدمی میزنیم و به هوای سرمایش دستان عزیزانمان را محکم تر میگیریم .

اصلا فصلی که دستانمان بیشتر در هم گره بخورد،کجایش دلتنگی دارد؟

انشا کوتاه درباره فصل پاییز

فصلی که به هوای بارانش بدون چتر خیس شوی و حس کنی خدا کنار تو ایستاده است کجایش دلتنگی دارد ؟

فصلی که از چشمانت هر روز از رنگارنگی برگ های زرد و قرمز و نارنجی مست شود کجایش دلتنگی دارد؟

فصلی که از ترس سرمایش بدوی به سمت خانه ای که بوی دستپخت مادرت را میدهد کجایش دلتنگی دارد ؟

هر جور که فکر میکنم ، قطعا نمیشود طعنه دلتنگی را به فصلی که با مهر میاید زد؛

پاییز فصل دلتنگی نیست ، فصل عاشقانه تر زیستن است .

انشا کوتاه درباره پاییز

انشا کوتاه پاییز (۴)


انشا کوتاه پاییز - شماره 4

موضوع انشا در مورد پاییز : حس زیبای فصل پاییز 

انشا کوتاه پاییز

چقدر این حس های ریز و درشت پاییزی خوب است ...

صبح های روشن، عصرهای تاریک، راستش من اصلأ من شب را دوست ندارم اما غروب های شلوغ و سرد پاییزعشق من است ، آنقدر که دلم میخواهد بمانم و جنب و جوش آدمها را تماشا کنم ، ازشان عکس بگیرم و دلخوش شوم به پاییزی که تنهایی ام را زیباتر میکند...

عاشق روزهای پر همهه پاییزم ، بچه هایی که دست هم را گرفته اند و از سمت مدرسه به سوی خانه میدوند . مادرانی که با سبد های خریدی پر از خرمالو و آلو و انار و شلغم در بازار قدم میزنند و تاکسی هایی که مدام از مسافران پر و خالی میشوند .

انشا ادبی پاییز

همهمه مردم ، تاکسی ها ، مغازه دار ها ، بچه مدرسه ای ها را دوست دارم .

پاییز برعکس نامش اصلا سرد نیست ، پر از گرمای روابط بین آدم هاست . آدم هایی که به هوای باد و باران و برگ های خشک رنگارنگ مدام هوس قدم زدن میکنند و بچه هایی که بعد از چند ماه دوباره در مدرسته دوستان قدیمی شان را میبینند . مادرانی که بساط درست کردن سوپ و شغلم پاییزی را برای بچه هایشان پهن میکنند. و من دوست دارم از میان این همهمه بیرون بیایم و آنها را، خنده ها و گریه های و پچپچه هایشان را سر صبر تماشا کنم.

چقدر این حس های ریز و درشت پاییزی خوب است...

انشای ادبی پاییز

انشا کوتاه پاییز (۵)


انشا کوتاه پاییز - شماره 5

موضوع انشا در مورد پاییز : صدای پای بانوی پاییز می آید.

انشا ادبی پاییز

باز صدای پای بانوی پاییز می آید.

بانوی پاییزی دارد باهمون ناز و عشوه مخصوص خودش و  با همان خلخالی که به پا دارد و خش وخش صدا میدهد، با آن لباسهای زرد و نارنجی که هرسال تنش میکند و آن حس و حال غمگینِ عاشقانه اش، دلبرانه به ما نزدیکتر میشود و دلمان را میلرزاند....

اگر خوب نگاه کنی میبنی بانوی پاییزی لبخند رو لب دارد اما باز چشمانش خیس است...

شاید پاییز هم از غم های ما غمگین است و چشمانش برای دلتنگی های ما بارانی شده است.

کاش تا بانوی پاییز نرسیده با هم قراری بگذاریم ....

انشا ادبی درباره پاییز

قرار بگذاریم امسال چتر هایمان را ببندیم و زیر باران عشقش خیس خیس شویم .

بارن که زد بدویم به حیاط و دست به دعا برداریم برای خوب شدن حال همه آدم ها ....

قول بدهیم بیشتر پیش عزیزانمان بمانیم ، و به جای رفتن و خداحافظی دست دوستانمان را محکم تر در دستانمان بفشاریم.

قول بدهیم پاییز امسال را پر از عشق و محبت و آشتی کنیم .

همه کینه ها و غصه ها و دلتنگی هایمان را به برگ های پاییزی آویزان کنیم که با وزش باد بروند و دیگر برنگردند.

بیایید قول بدهیم امسال با هر خش خش برگ پاییزی صدای زیبا و مهربان دوستت دارد را تکرار کنیم .

قرار بگذاریم که امسال رو نیمکت های نم گرفته ی پارک فقط غزل های شاد بخوانیم و بگوییم و بخندیم . اصلا هر حرف تلخی را ممنوع کنیم.

بیایید انار دلهایمان را پیش دوستانن حقیقی و خانواده مان باز کنیم که دیگر هیچ حرف نگفته و گله وشکلایتی نتواند در آن جا خوش کند.

بیایید به هم قول بدهیم کاری کنیم که بانوی پاییزی امسال موقع رفتن لبخندش خیسه خوشحالی باشد ...

انشا ادبی درمورد پاییز

انشا کوتاه پاییز (۶)


انشا کوتاه پاییز - شماره 6

موضوع انشا در مورد پاییز : پاییز عزیز سلام !

انشا ادبی درباره پاییز

پاییز عزیز سلام !

امیدوارم حالت خوب باشد ...

شنیده ام که بار و بندیلت را جمع کرده ای و آماده ای که بیایی...

راستش از شنیدن خبر آمدنت خیلی خوشحالم ، این روز ها خود خورشید هم دلش میخواهد به سرمای دلچشسب پاییزی تو پناه بیاورد.

اگر کسی که گفت پاییز فصل سرد و دلگیری است ناراحت نشو ...

تو انگار کامل ترین فصل سالی ... فصلی که بهار است ، هم تابستان و هم زمستان...

میپرسی چطور ؟

خوب حتما که نباید  فقط "بهار" فصل شکوفه ها باشد ، شکوفه های گل انار در فصل تو به بار می نشیند ...

حتما که نباید طعم بهشتی میوه ها را "تابستان" بچشیم ... عطر خرمالو و لیمو شیرین را تنها در فصل تو میشود بویید.

حتما که نباید برای بازی در کوه دشت منتظر یه برف حسابی "زمستانه" بمانیم . صدای زیبای خش خش برگها را در تنها در فصل تو میشود شنید.

من عاشق پاییز و حالا بالاخره بعد از ماه ها، انتظار به پایان آمد و تو از راه رسیدی ...

انشا ادبی راجب پاییز

برای آمدنت ساعت هایمان را جلو عقب کشیدیم ...

چقدر شب های طولانی ات را دوست داریم...

چقدر دلتنگ دورهمی های شب یلدایت شده ایم ...

چقدر هوس انارهای ترش و شیرین و آبدارت را کرده ایم ...

چقدر هوای قدم زدن های طولانی روی برگ های خشکت را کرده ایم ...

چقدر دلمان یک باران تند میخواهد تا غم هایمان را بشورد و ببرد...

سلام پاییز زیبا ، چقدر خوب شد که آمدی ...

انشا ادبی برای پاییز

انشا کوتاه در مورد پاییز (۱)


انشا کوتاه پاییز - شماره 7

موضوع انشا در مورد پاییز : فصل پاییز زیبا زودتر برگرد.

انشای ادبی درباره پاییز

برای دلبرک زیبایم پاییز...

پاییزکم! غزال خوش خرام!

آن قدر زود داری می روی که باورم نمیشود...

آن قدر دلتنگم که دلم میخواهد محکم بغلت کنم و نگذارم که بروی...

آخر تازه داشتم به خنکای هوایت ، به باران های ناگهانی ات ، به صدای خش خش برگ هایت عادت میکرد.

تازه داشتم از این که پنجره را باز کنم و رنگارنگی سحرآسایت را ببینم کیف میکرد.

تازه داشتم دلبسته ات میشدم که شنیدم ساکت را بسته ای و آماده رفتن شدی...

نمیشود ساک ات را زمین بگذاری؟ نمیشود ترک ما نکنی؟ نمیشود بمانی؟ دخترک زیبای پاییز  !

تورا به مهرماهت قسم، تو را به موی سپید ننه سرما قسم،تو را به بلندی گیسوی سیاه یلدا بانو،تو را به باران قسم،حالا که نمیشود نروی پس زودتر بیا...

انشا ادبی درباره پاییز

ممنون که آمدی...

ممنون که انار و رنگ و باران و شعر آوردی...

ممنون که آمدی و غصه های دلمان را زیر بارانت شستی ...

ممنون که آمدی و به بهانه آمدنت ما دوباره مهربان تر از قبل دور هم جمع شدیم ...

ممنون که امسال هم دست پر آمدی پر از خرمالو های شیرین و انار های قرمز !

دست سخاوتت همیشه گشاده جانکم!

حالا که میروی زود برگرد.

بیا و باز هم قدم بگذار روی چشمم...

پاییز جانم... یلدایت مبارک... سفر به سلامت... خدا حافظت...

متن ادبی درباره پاییز

انشا کوتاه در مورد پاییز (۳)


انشا کوتاه پاییز - شماره 8

موضوع انشا در مورد پاییز : پاییز فصل قدم زدن است...

انشا در مورد پاییز

هر کسی فصل پاییز رو به یه دلیلی دوست داره .

یکی به خاطر انار و خرمالو های خوشمزه ش ، یکی برای شروع شدن مدرسه ها و دیدن دوست های قدیمی اش ،

یکی به خاطر باران های زیبا و بی هواش .

یکی به خاطر رنگارنگی و قشنگی برگ درختاش ...

اما به نظرمن پاییز بیشتر از هر چیز فصل قدم زدنه!

تموم چیزهایی که یه قدم زدن دلچسب لازم داره با خودش داره.

هوا نه اون قدر گرمه که آدم با دو دقیقه قدم زدن زیر آفتاب ذوب شه، نه اون قدر سرده که از شدت سرما و لرزش نتونه قدم از قدم برداره و قندیل ببنده. هوا یه جور خوشگلی ابر میشه و بوی خاک و بارون میپیچه توی منافذ تنفسی ت و می بردت تو آسمون.
واسه همینه که من میگم پاییز فصل قدم زدنه.

انشا در مورد پاییز هفتم

خیلی ها فکر میکنن حتما برای یه قدم زدن زیبا روی برگ های خشک و رنگارنگ پاییز حتما باید یه دوست کنارت باشه ، خوب آره ، گرمی و محبت یه دوست سرمای پاییز رو از یاد آدم میبره ولی اگه اون یه نفر هم نبود حتما دل خودتو بزن به دریا ، لباس گرمای خوشگل پاییزت رو تنت کن ، شال گردنت رو بنداز دور گردنت و برو تو دل طبیعت. بخصوص اگه یه بارون نرم بیاد ...

وقتی داری روی برگ ها راه میری خوب به صدای خش خشون گوش کن ، خوب به قشنگی های طبیعت توجه کن ، بذار جشمات از زرد و نارنجی و سرخ برگا سیراب بشه ، بذار باد و بارون صورتت رو نوازش کنه ، اون وقته که تو دل بارون و باد و برگهای رنگارنگ انگار صدای خود خدا رو میشونی و حس میکنی چقدر بهت نزدیکه ...

یادت باشه به هیچ بهونه ای قدم زدن پاییزی رو از دست ندی ، نه تنهایی ، نه غم ، نه گرفتاری های زندگی ، نه دلتنگی ... الکی که نیست! آدم سه تا فصل انتظار می کشه تا پاییز بیاد. حیفه به هزار و یک بهونه نره قدم بزنه و این همه قشنگی و عشقی که انگار تو مثل اکسیژن تو هوا پر شده رو حس نکنه ...

میدونم که دفتر نقاشی خدا همیشه زیباست.. اما فصل پاییز را برای دل خودت، آرام تر ورق بزن و همش رو به خاطر بسپار چون خدا رو میشه از لابلای همین قشنگ ها پیدا کرد.

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه

انشا کوتاه در مورد پاییز (۴)


انشا کوتاه پاییز - شماره 9

موضوع انشا در مورد پاییز : پاییز در حیاط خانه ما 

موضوع انشا توصیف فصل پاییز

پنجره ی اتاق من به یک حیاط خلوط و باغچه اش باز میشود.

انگار این منظره گوشه دنج اختصاصی من است.

هر بار که پنجره اتاقم را باز میکنم از دیدن رنگارنگی گل ها و درختان و باغچه کیف میکنم.

بهار که میشود باغچه پر میشود از شکوفه ها و سبزه های تازه روییده و شاداب.

تابستان درخت انگور پیچیده شده به داربست گوشه حیات از خوشه های آبدار و خوشمزه سنگین میشود.

زمستان ها هم یک روز صبح چشم باز میکنم و میبینم برف باغچه را یکجا سفید پوش کرده است.

اما از خدا که پنهان نیست از شما په پنهان پاییز فصل مورد علاقه من است.

انگار طبعیت هر چه جادوگری بلد است رو میکند تا اطراف ما را زیبا و زیبا تر کند.

انشا در مورد پاییز با مقدمه

من این که همیشه از خشک شدن یک گل ناراحت میشوم اما پاییز که در آن همه درختان و گیاهان پر میشوند از برگ های خشک شده زرد و نارنجی و قرمز نه تنها ناراحت نمیشوم بلکه همه وجودم از یک شوق کودکانه لبریز میشود.

هر بار صبح از پنجره به گوشه دنجم نگاه میکنم و از این همه زیبایی لذت میبرم.

تصورش را بکنید ناگهان پاییز برگ آخرش را رو کند و باران بیاید !

انگار یک دست نامرئی آرام آرام به شیشه اتاقم میکوبد و مرا به حیاط دعوت میکنم.

دلم میخواهد بدون چتر بدوم زیر باران و شروع کنم تند تند دعا کردن ، مادربزرگم میگفت دعا زیر باران قبول میشود.  دلم میخواهد هر چه غم و دلتنگی و ناراحتی و کینه و دلخوری دارم را کف دستم بگیرم و رو به آسمان بلند کند تا باران آنها را بشورد و ببرد.

خوشحالم که از این همه زیبایی همین یک گوشه دنج سهم من شده است تا از دریچه آن گاهی خدا بهتر در کنارم احساس کنم.

انشا در مورد پاییز کلاس هفتم

انشا کوتاه در مورد پاییز (۲)


انشا کوتاه پاییز - شماره 10

موضوع انشا در مورد پاییز : درسی که از فصل پاییز می آموزیم .

انشا در مورد پاییز کوتاه

زندگی که بدون روزهای بد نمی‌شود!

بدون روزهای اشک و درد و خشم ، بدون روزهایی که دلت از عالم و آدم میگیرد و یک غم سنگین روی سینه ات سنگینی میکند.

اما روزهای بد، همچون برگهای پاییزی اند،

باور کن که آنها شتابان فرو می‌ریزند، و در زیر پاهای تو خرد میشوند.

کافی است بخواهی و در سخت ترین شرایط  استوار و مقاوم و با توکل باقی بمانی ...

زندگی همین است دیگر ، گاهی خوشی ، گاهی غم ، گاهی خنده ، گاهی گریه ، گاهی تلاش ، گاهی خستگی ، گاهی رویش گاهی ریزش...

درست مثل پاییز که وقتی از راه میرسد انگار دستش را روی همه اجزای طبیعت میکشد و آن را خشک میکند. اما هیچ درختی از این خشکی و سرما دلگیر نمیشود چون میداند که بهار انتظارش را میکشد.

باور کن که پاییز های زندگی است دائمی نیستند و بهار های دوباره در انتظارت هستند.

اما این مهم ترین درس پاییز نیست ، مهم ترین درس پاییز این است که نباید برای خوشحال بودن ، خندیدن  و لذت بردن منظر روزهای بهاری زندگی است بمانی ... باید از همان روز های سرد و سخت پاییزی زندگی است نهایت استفاده را ببری ، زیبایی هایش را کشف کنی ، صورتت را رو به سرمای سختش بگیری و بگذاری باد آن را نوازش کند.

آری دوست من ، عزیز من ،  حتی در سخت ترین شرایط هم همیشه روزنه ای از شادی و امید زنده است  و این درسی است که پاییز مهربان با هنرمندی تمام به ما می آموزد.

انشا در مورد پاییز

انشا کوتاه در مورد پاییز (۵)


انشا کوتاه پاییز - شماره 11

موضوع انشا در مورد پاییز : انشا ادبی در مورد فصل پاییز !

انشا با موضوع پاییز

پاییز فصل غریبی است ...

ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ! ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﻟﺮﺯ ﮐﺮﺩﻩ! ﺑﻐﻀﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ! ﺣﺮﻓﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ !

و ﻣﻦ، ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺗﺐ ﻭ ﻟﺮﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻢ!

ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﻋﺮﻭﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻞ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .

ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ؛ ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ؛ ﺑﺮﮔﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻧﻔﺲ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ !

یادم باشد دلگیری شب های بلندش باعث نشود صبح های خنک و دلچسبش را فراموش کنم!

بایدم باشد با لذت زیر باران های پاییزی خیس شوم و کیف کنم!

یادم باشد پاییز فصل عاشقان و شاعران و دل های خسته و دل گرفته است پس کمی مهربان تر باشم !

یادم باشد از دیدن کودکانی که با لباس مدرسه و کوله های رنگارنگ به سمت مدرسه میدوند پر از شوق زندگی شوم !

یادم باشد وقتی از سرمای پاییزی به گرمای بخاری خانه پناه آوردم دست های گرم مادری که برایم غذا آماده کرده است را هم ببوسم !

یادم باشد اگر تنها هستم قدم زدن روی برگ های خشک و رنگارنگ پاییزی را فراموش نکنم !

یادم من باشد برای خوشحال بودن ، بری خیس شدن زیر باران برای دویدن روی برگ های خشک برای بوسیدن دست های مادرم و بری دیدن  قشنگی های پاییز وقت کمی دارم ... زمستان در راه است.

انشا در مورد فصل پاییز هفتم صفحه 20

انشا ادبی پاییز (۱)


انشا کوتاه پاییز - شماره 12

موضوع انشا در مورد پاییز : فصل پاییز را دوست دارم.

موضوع انشا پاییز کلاس هفتم

پاییز را دوست دارم…

بـه خاطر غریب و بی صدا آمدنش... انقدر آرام که گاهی یافتن مرز بین رفتن و شهریور و آمدن مهر را پیدا نمیکنی...

بـه خاطر رنگ زرد و نارنجی برگهایش که انگار هزاران نقاش چیره دست یکجا جمع شده اند تا این زیبایی دیوانه کننده را خلق کنند.

بـه خاطر خش خش گوش نواز برگ هایش که از هر موسیقی این زیبا تر و شنیدنی تر است .

بـه خاطر صدای نم نم باران اش که انگار هدیه ایست از سوی خدا برای زدودن غم و اندوه و دلتنگی از دل ها .

بـه خاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزی که گاهی آرزو میکنم کاش هرگز تمام نمیشد.

بـه خاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها ، عطر لیمو ترش و طعم شیرین خرمالو هایش .

بـه خاطر غروب های نارنجی و دلگیرش که در هیاهوی مردمی که مدام در رفت و آمدند و صدای خنده بچه هایی که از مدرسه به خانه میروند گم میشود.

بـه خاطر شب های طولانی و بی پایانش که انگار هر شبش برای بیان همه هزار و یک غصه شهرزاد غصه گو کافی است .

بـه خاطر تنهایی و دلتنگی و بغض و اشک هایی که در پاییز رها نمیشوند و دلم را آرام میکنند.

پاییز را دوست دارم، به هزار و یک دلیل !

اما آموخته ام که بدون دلیل دوست داشته باشم ، بدون بهانه مهر بورزم و بدون علت به زندگی عشق با همه تلخی و شیرینی اش عشق بورزم.

موضوع انشا پاییز در حیاط خانه 

انشا کوتاه در مورد پاییز (۶)


انشا کوتاه پاییز - شماره 13

موضوع انشا در مورد پاییز : بیچاره فصل پاییز !

موضوع انشا پاییز با مقدمه

بیچاره پاییز … دستش نمک ندارد…

این همه ی باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان رابه او میزنند.

خودمانیم … تقصیر خودش است ؛

بلد نیست مثل ” بهار” خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد …

سیاست ” تابستان ” را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزند

بیچاره … بخت و اقبال ” زمستان ” هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه ی خواهان داشته باشد !

او ” پاییز ” است رو راست و بخشنده و ساده دل فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد، روزی ؛ جایی ؛ لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند …

خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش رابه پای محبتش نمی‌گذارند … یکی به این پاییز بگویید آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای … دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت می گذراند و میگذرند .تنها یادگاری که برایت می‌ماند ” صدای خش خش برگ های‌ تو بعد از رفتن آنهاست ”

موضوع انشا پاییز زیبا

انشا ادبی پاییز (۲)


انشا کوتاه پاییز - شماره 14

موضوع انشا در مورد پاییز : فصل پاییز را توصیف کنید. 

موضوع انشا پاییز کلاس سوم

پاییز فصلی اسـت کـه در ان برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش میکنند.

پاییز شاید همان فصل غفلت اسـت و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر اسـت؛ چـه فرقی میکند کـه در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم ان اسـت کـه پاییز کار خودش را می‌کند. بـه دقت و حوصله دست به کار آراستن می‌شود؛ آراستن درخت ها ؛ شهر ها ؛ باغ ها و زمین بـه زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها بـه قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و بـه باد کـه می وزد.

پاییز همان فصل دل انگیزی اسـت کـه گاه رویایی اش میخوانند همان فصلی کـه می‌توانی در ان ساعت ها از پنجره ی اتاق بـه درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی. پاییز همان دل انگیزانه ایست کـه گاه هوس می‌کنی زیر بارانش بدون چتر در کوچه قدم بزنی تا خیس شوی.

پاییز همان رقص خرامان برگ هاست کـه بـه ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند. پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست همان برگ های خرامان کـه این بار هوس می‌کنی کفشهایت را در آوری تا موسیقی سقوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند.

پاییز همان فصل درختان عریان خرمالو اسـت کـه سرخی خرمالوهایش ر ا بـه همه ی ی عرضه می دارد.همان فصل قاصدک های بازیگوش کـه برایت خبر می آورند ؛ خبر های خوش ؛ خبر هایی کـه هیچ وقت نمی‌رسند وتو باز هم انها را بر می داری و فوت می کنی و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند.

آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می‌نشیند در چشم و خیال مـن … ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه ی پاییز را از حفظ شده ام!

موضوع انشا پاییز را توصیف کنید

انشا ادبی پاییز (۵)


انشا کوتاه پاییز - شماره 15 

موضوع انشا در مورد پاییز : چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟

موضوع انشا پاییز کلاس هشتم

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما !

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد.که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش!

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ،

سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. )

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، فصل قدم زدن روی برگی های خشک  با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ ها.

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، تنها به این گناه که سرد است ؟!!

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارم که سرما بخورم !!! بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد .

اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !!

که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم !

بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم .پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود و من عاشق مهربانی پاییزم .

موضوع انشا فصل پاییز را توصیف کنید

انشا ادبی پاییز (۴)

بیشتر بخوانید : 

انشا درباره بهار | ۷ انشا توصیفی و ادبی در مورد فصل بهار 

انشا در مورد پاییز | ۱۲ انشا ادبی و توصیفی درباره فصل پاییز 

انشا تابستان | ۷ انشا تابستان +تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا در مورد زمستان | ۱۲ انشا ادبی زیبا درباره فصل زمستان 

انشا در مورد شب یلدا | ۷ تحقیق و انشا درباره شب یلدا و چله

انشا شب یلدا | ۱۰ انشا ادبی ، فارسی و انگلیسی در مورد یلدا

انشا یک روز برفی | ۵ انشا در مورد برف و توصیف یک روز برفی

انشا در مورد روز بارانی | ۵ انشا درباره توصیف یک روز بارانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا در مورد پاییز | 12 انشا ادبی و توصیفی درباره فصل پاییز (پایه های مختلف)

انشا در مورد پاییز | 12 انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف

انشا در مورد پاییز همیشه جزء موضوع انشا های مورد علاقه معلمین عزیز انشا در پایه های مختلف تحصیلی بوده است .  ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها 12 انشا با موضوع فصل پاییز آماده کرده ایم ،

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه

انشا در مورد پاییز (۹)

 

موضوعات پیشنهادی انشا در مورد فصل پاییز

در مورد فصل پاییز موضوعات انشای زیادی میتوان پیشنهاد کرد ولی ما این چند موضوع را گردآوری کرده ایم که برای شما ایده بخش باشد . 

  1. فصل پاییز را توصیف کنید
  2. یک متن ادبی در مورد پاییز بنویسید
  3. فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری
  4. در فصل پاییز چه اتفاقاتی در طبیعت و زندگی شما می افتد ؟ توضیح دهید .
  5. یک منظره پاییزی را توصیف کنید
  6. در مورد زیبایی های فصل پاییز بنویسید.
  7. پاییز را دوست دارم
  8. پاییز را دوست ندارم زیرا...
  9. زیبایی پاییز راهی برای نزدیک شدن به خدا
  10. توضیحی :اتفاقات ، رویداد های طبیعی ، خوراکی ها و میوه های پاییز

انشا در مورد پاییز هفتم

انشا در مورد پاییز (۵)

انشا در مورد پاییز شماره یک

موضوع انشا : من فصل پاییز را دوست دارم ( متن ادبی کودگانه در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :کودکان 

مقدمه :

به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .

متن انشا:

به خیلی فصل پاییز را دوست دارم .

هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساخنن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

متن ادبی پاییز به زبان کودکانه 

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جای بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است .

انشا در مورد پاییز به زبان کودکان 

در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتغال و انار به بازار می آید .  بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسه های کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز میپزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد .

انشا پاییزی به زبان ساده 

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم ، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد . ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم . تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم .

نتیجه گیری 

پاییز خیلی خوبی ها و قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه دارد ، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود .

من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم . این بود انشای من .

انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه

انشا در مورد پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره دو

موضوع انشا : پاییز زیبا و دوست داشتنی ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان 

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم .

متن انشا:

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.

انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما !

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد.

که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش !

انشا و متن ادبی درباره پاییز 

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ،

سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. )

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، صلی لران را

فصل قدم زدن روی برگی های خشک  با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ ها .

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ن، تنها به این گناه که سرد است ؟!!

انشا درباره پاییز 

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارک که سرما بخورم !!!

بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام

و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد .

اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !!

 که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم !

بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم .

پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود.

و من عاشق مهربانی پاییزم .

متن ادبی عاشقانه در مورد پاییز 

انشا در مورد پاییز (۷)

انشا در مورد پاییز شماره سه

موضوع انشا : پاییز را دوست دارم ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

عشق بی دلیل است ... محتاج استدلال نیست ... دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه ای عاشق پاییزم

متن انشا:

پاییز را دوست دارم...

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش

بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

بخاطر شب های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

بخاطر بغض های سنگین انتظار

بخاطر اشک های بی صدایم

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

نتیجه گیری :

بدون دلیل دوست داشته باش ، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن .

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد پاییز (۳)

انشا در مورد پاییز شماره چهار

موضوع انشا : چرا پاییز ار دوست دارم 

برای پایه تحصیلی :پنجم - ششم - هفتم - هشتم - نهم 

مقدمه :

به نام خداوند آفریننده زیبایی ها . راستش را بخواهید از زمانی که یادم می آید پاییز فصل مورد علاقه من بوده است شاید یه این خاطر که خودم در فصل پاییز به دنیا آمده ام . اما این موضوع دلایل دیگری هم دارد . امروز میخوام در این انشا به شما بگویم چرا عاشق فصل پاییز هستم.

متن انشا :

فصل پاییز برای من یک فصل جادویی است . همه چیز از آب و هوا گرفته تا رنگ ها برای من زیبا و خیره کننده هستند . با این که همه مناظر و زیبایی ها هر سال و هر سال تکرار میشوند ولی برای من تازگی دارند و انگار هر سال با دیدن زیبایی ها و رنگارنگی فصل پاییز دوباره جادو میشوم .

اما قبل از هر چیز پاییز برای من حسی از بندگی خداوند دارد خداوندی که در بهار همه جا را سبز و تازه و درخشان میکند در تابستان پر از گرما و نور و انواع میوه ها می نماید و در پاییز درختان را خشک میکند . اما نه یک خشک شدن ترسناک و سرد و زشت. برعکس خداوند زیبایی آفرین حتی فصل خشک شدن و خواب زمستانی زمین را نیز به بهترین و قشنگ ترین صورت رنگ آمیزی میکند و در نهایت در زمستان با پوشاندن زمین با برف پاک و سفید هنر نمایی اش را به اتمام میرساند.

به این خاطر است که پاییز حس میکنم به خدا نزدیک ترم و دیدن برگ های رنگارنگ و باران حسی از سپاس گذاری و شکر نعمت را گاهی در هیاهوی زمانه فراموش میکنم در من زنده میکند.

همه چیز فصل پاییز برای من زیبا و دوست داشتنی است از جمله میوه های خاص و شگفت انگیزش ... چه کسی باور میکند وقتی همه درخت ها کم کم به خواب زمستانی میروند و درختان خشک شده و برگ هایشان را زمین هدیه میکنند . طبیعت بتوانید این میوه های درخشان و خوشمزه را به ما هدیه کند. میوه هایی مثل انار، خرمالو ، پرتغال ، لیمو شیرین و نارنگی های آبدار... من عاشق انار و خرمالو های رسیده هستم. انقدر که دوست دارم همه سال خرمال بخورم و پرتغال ها را با آن رنگ نارنجی زیبایشان در دست بگیرم و از ته دل بو کنم و به خودم بگویم چه کسی گفته میوه های خوشمزه فقط متعلق به بهار و تابستان هستند؟

نتیجه گیری :

همه این موارد از زیبایی های طبیعت هوای خنک و لطیف ، باران دوست داشتنی و میوه های خوشمزه باعث میشود من عاشق فصل پاییز باشم و خداوند را بابت این زیبایی شگفت انگیز شکر کنم. خداوند مهربان دوستت دارم.

انشا در مورد پاییز با مقدمه
2020

انشا در مورد پاییز (۶)

انشا در مورد پاییز شماره پنج

موضوع انشا : پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است

          صدای خش خش برگها...

به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و...

متن انشا:

فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و  حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.

لیکن این فصل،فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده

و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند

تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد

و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.

این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.

پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .

بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.

نتیجه گیری :

نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم . به تعبیر زیبای حافظ

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.

انشا در مورد پاییز کلاس هفتم

انشا در مورد پاییز (۴)

انشا در مورد پاییز شماره شش

موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم .

شاخه هایت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی

عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی

وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری

توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری

می نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم

خوب می شد کلاغ من هم از*برگ های کلاغی ات بودم

متن انشا:

پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد می‌شود.

در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه می‌رویم و همکلاسی‌های خود را می‌بینیم.

پاییز فصل تلاش بیشتر دانش‌آموزان است. در پاییز روزها کوتاه‌تر و شب‌ها بلندتر می‌شود. از میوه‌های پاییز انار و نارنگی است.

در پاییز برگ درختان می‌ریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه می‌رویم صدای خش‌خش می‌دهند.

در پاییز هوا سرد می‌شود و اگر مراقب نباشیم سرما می‌خوریم. در پاییز باد میوزد و باران می‌بارد. ماه‌های پاییز مهر، آبان و آذر هستند.

انشا در مورد پاییز

پاییز فصلی است که در آن برگ‌های درختان به زردی می‌گرایند اما بعضی از برگ‌ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه‌ای می‌شوند.

بسیاری از میوه‌ها در فصل پاییز می‌رسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و...

در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کنند.

 

در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو می‌کارند.

 

در فصل پاییز روزها کوتاهتر می‌شود و شبها طولانی می‌گردد.

 

نتیجه گیری :

همه فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است .

انشا در مورد پاییز به زبان ساده برای بچه ها

انشا در مورد پاییز (۲)

 

 

انشا در مورد پاییز شماره هفت

موضوع انشا : فصل پاییز چه خوب های و بدی هایی دارد ؟

(متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز خوبی ها و بدی های آن/ در فصل پاییز ما باید چه کار هایی انجام دهیم ؟)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

به نام آنکه هست کننده و نیست کننده ماست! انشا کوتاه خود در مورد فصل پاییز را آغاز میکنم .

متن انشا:

فصل فصل پاییز است

و هوا دارن سرد میشوند گویا فصل سرد زمستان نزدیک شده است.

برگها رو به زردی شده و مانند گلهای که در فصل بهار از درختان به زمین پروازکنان حرکت میکند،

به سوی زمین میپرد و این بار این درختان دیگر جز شاخه خشک و ساقه چیزی دیگری در آن نخواهد ماند.

درختانیکه قبلا ً دارای برگهای سبز بودند، شاخچه های گل که دارای شگوفه های زیبا بودند و طبیعت را با خود آراسته نموده بودند.

ماه قبل طبیعت را همه سبزه پوشانیده بودند و هر طرف را که چشم می انداختیم، لذت خاصی داشت؛

اما اکنون دیگر آن لذت ها باقی نمانده،

بل زردی علفها، گیاهان، درختان، سردی هوا، کم شدن زمان نورانی طبیعت

و افزایش مدت زمان تاریکی ( کوتاه شدن روز ) همه جاگزین آن خوبیهای فصل بهاری شده

که همه آن خوبی ها را از طبیعت گرفته اند.

این فصل پاییزی برای ما درس میدهد که لباسهای گرم خودرا بدوزیم و یا آنرا از بازار خریداری نماییم

تا در فصل سردتر از این ( زمستان ) که به دنبال پاییز آمدنی است بتوانیم خودرا از سرما حفاظت نماییم.

این فصل مارا وا میدارد که هیزم های زمستانی را آماده سازیم که در روزهای برفباری با سوختاندن آن خانه مارا گرم سازد.

نتیجه گیری :

بیایید ای هموطنان که درسهای این فصل را بیاموزیم

و به سخنان آن گوش دهیم و مواد لازمه که برای فصل زمستان نیاز است آماده سازیم

تا بتوانیم از سرمای بیش از حد آن خودرا حفاظت کنیم.

انشا در مورد پاییز پایه هفتم

انشا در مورد پاییز (۸)

انشا در مورد پاییز شماره هشت 

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

متن انشا:

این همه ی باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان رابه او میزنند.

خودمانیم …

تقصیر خودش است ؛

بلد نیست مثل ” بهار” خودگیر باشد

تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و

با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد …

سیاست ” تابستان ” را هم ندارد

که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد

ولی از پشت خنجری سوزناک بزند

بیچاره …..

بخت و اقبال ” زمستان ” هم نصیبش نشده

که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه ی خواهان داشته باشد !

او ” پاییز ” است

رو راست و بخشنده …

ساده دل

فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای

آدم ها بریزد،

روزی ؛

جایی ؛

لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند …

خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش رابه پای محبتش نمی‌گذارند … یکی به این پاییز بگویید

آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای …

دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی

برگ هایت می گذراند و میگذرند .

تنها یادگاری که برایت می‌ماند ” صدای خش خش برگ های‌ تو بعد از رفتن آنهاست ” ..

انشا جدید در مورد پاییز

انشا پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره نه 

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

پاییز سرد و غمگین را با همه زیبایی های اسرار آمیزش انتظار نمیکشم ، من عاشق نورم و گرما ...

ای پاییز زیبا پر از خاطرات دلتنگی من انتظار آمدنت را نخواهم کشید....

متن انشا:

پاییز بار دیگر از راه رسید

پاییز با همه ابرهای تیره اش که کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید

پاییز پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی را که نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را …

من اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم را با خودش نمی برد

چرا انتظارش را نمی کشم هیچ وقت

چرا آمدنش دلم را تیره می کند

چرا این فصل پاییز پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی تواند دلم را با خودش ببرد

نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم

نمی دانم …

انشا در مورد پاییز

نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی شود

آری پاییز که می آید خورشید از من رو بر می گرداند

گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست

چشم هایم سبزی برگ های درختان را هر روز بهانه می گیرند

آغوشم درختان خفته را نمی خواهد

پاییز انگار می آید تا بسراید دلتنگی را

پاییز انگار می آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت را با باران هایش بشوید

و تحویل بادهای پاییزیش دهد

پاییز انگار می آید تا …

پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود

نوشتن انشایی درباره پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …

پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …

پاییز که بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش

اصلا بدون آن که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییز خیس خواهد شد

و غم غریبی بر دلش خواهد نشست

برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو می توانی صدای خش خش برگ ها را به وضوح بشنوی

شاید نام پاییز را که بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه می زند بر بی رنگی شیشه،

بر چتر هایی که دو عاشق زیر آن ها پناه گرفته اند

بر موهای شاعری که می خواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد

نام پاییز را که بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می کشند

نام پاییز را که بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند

انشا در مورد پاییز

  فصل پاییز فصل دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می زند

و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد

آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می کنیم

که آن چه را که باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود

اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند

پاییز را باید نفس کشید

پاییز را باید لمس کرد

پاییز …

آه

پاییز که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن  انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

انشا در مورد پاییز هفتم صفحه 20

انشا ادبی پاییز

انشا در مورد پاییز شماره ده

موضوع انشا : شما در فصل پاییز چه کار هایی انجام میدهید ؟

(متن توصیفی در مورد پاییز/فصل پاییز چه ویژگی هایی دارد ؟ / در مورد میوه ها و خوراکی های فصل پاییز بگویید .)

برای پایه تحصیلی :کودکان -به زبان ساده

مقدمه :

این شعر پاییزی را به جای مقدمه به شما تقدیم میکنم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

حال و هوای سردِ غم رو ***به‌هم‌زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** با برگ و باد، می‌آم و می‌رم

دیگه بهم گیر می‌ده کوچه *** دلم می‌خواد! می‌آم و می‌رم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** کنار آتیشِ تو گرمم

تو قوم و خویش آفتابی! ***  چه‌قد خوشم، پیش تو گرمم

تو کوچه‌ها سری به اشک و*** به غم زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

انشا زیبا در مورد پاییز

وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬

و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم

وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده.

در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند.

در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند

و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند.

هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ٬

اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد.

انشا در مورد پاییز

فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود می آید.

پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند.

با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود

و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم.

پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬

وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود.

سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم.

پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم که لوله بخاری خریده اند و به طرف خانه در حال حرکت اند.

من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬

دوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬

و با هم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم.

شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ٬

اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم.

در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است

و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند.

پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم

چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند.

انشا در مورد پاییز

در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند.

وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند٬

ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند.

در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند

و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است.

ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند

و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند.

در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و

اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم.

آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد.

نتیجه گیری:

در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر اینطور نتیجه گیری میکنم :

فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند.

انشا درباره پاییز قشنگ 

متن ادبی در مورد پاییز

انشا در مورد پاییز شماره یازده 

موضوع انشا : پاییز را توصیف کنید ؟ ( متن توصیفی- ادبی زیبا روان و با احساس در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده

مقدمه :

پاییز ، فرش راهت می‌کند، دست‌های نارنجی‌اش را ، سرخ و زرد می‌شود، از شوق ، و اشک می‌ریزد، وقت دیدار ،اگر در دنیایش گام برداری

متن انشا:

پاییز فصلی است که در آن برگ های درختان به زردی می گرایند ؛

اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند.

پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند.

 پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛

چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند.

به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛

به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد.

 پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند

 همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی.

پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند.

 پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند،

و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد

انشا در مورد پاییز

پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که این بار هوس می کنی

کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند.

 پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه می دارد.

همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ،

خبر هایی که هیچ وقت نمی رسند وتو باز هم آنها را بر می داری و فوت می کنی

و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند.

آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال من ...

ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه را ، همه را خوب خوب می دانم؛

دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام .

انشا در مورد فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری 

انشا در مورد پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره دوازده 

موضوع انشا : انشا کوتاه در مورد پاییز 

برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده

گوش کن …

صدای نفس های پاییز را میشنوی ؟

و این زیباترین فصل خدا می آید تا به هزاران حرف و سخن بیاموزد.

بیاموزد که حتی اگر بی نهایت غمگینی میتوانی غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن که چند روز دیگر میریزند.

حتی اگر دلت پر از خشم و کینه و عصبانیت نسبت به آدم های اطرافت است میتوانی دلت را به باران پاییزی بسپار تا برایت بشوید و پاک و زلال تحویلت دهد.

اگر کسی یا چیزی که دوست داشته ای را از دست داده ای و امیدت برای شروع دوباره زندگی از دست رفته است  به پاییز نگاه کن. نگاه کن که چگونه برگ های زیبا و عزیزش را دانه ، دانه به زمین میبخشد و سبک میشود و دوباره در بهار زندگی را با امید از سر میگیرد.

اگر فکر خیلی خسته ای و فکر میکنی دیگر هیچ کار مفیدی از تو ساخته نیست به درختان خرمالوی پاییزی نگاه کن که چگونه حتی وقتی برگ هایش در حال ریختن هستند دست از میوه دادن آن هم میوه های شیرین و آبدار و سرخ و خوشمزه برنمیدارد.

صدای نفس های پاییز می آید.

این فصل زیبا و شگفت انگیز می آید که به ما چیزهایی یاد بدهد.

آری پاییز می آید که بگوید حتی میتوان در سرد ترین روزهای زندگی زیبا و شکوهمند بود . میتوانی همه چیزت را از دست بدهی ولی باز هم شاد و مفید باشی و این که هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست . و مهم تر این که خداوند را بابت همه نعمت هایی که به تو داده آنقدر که گاهی فراموششان میکنی شکر گزار باش.

انشا درباره پاییز 

انشا در مورد پاییز (۲)

همچنین بخوانید :

انشا تابستان | ۷ انشا در مورد فصل تابستان + تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا در مورد روز بارانی | ۵ انشا درباره توصیف یک روز بارانی + صدای باران

انشا یک روز برفی | ۵ انشا در مورد برف و توصیف یک روز زیبای برفی

انشا در مورد زمستان | ۱۲ انشا درباره فصل زمستان برای پایه های مختلف

انشاء در مورد اول مهر | ۳ انشاء زیبا با موضوع اول مهر و شروع مدارس

انشا روز دانش آموز | 5 انشا و تحقیق در مورد 13 آبان روز دانش آموز

انشا در مورد شب یلدا ، شب چله + متن انشا و مـقـالـه کامل برای یلدا

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد ( مختلف ) به انتخاب خود دانش آموز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان

انشا در مورد پاییز | 10 انشا ادبی و توصیفی درباره فصل پاییز (پایه های مختلف)

انشا در مورد پاییز | 10 انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف

انشا در مورد پاییز همیشه جزء موضوع انشا های مورد علاقه معلمین عزیز انشا در پایه های مختلف تحصیلی بوده است .  ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها 10 انشا با موضوع فصل پاییز آماده کرده ایم ،

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه

انشا در مورد پاییز (۹)

 

موضوعات پیشنهادی انشا در مورد فصل پاییز

  1. فصل پاییز را توصیف کنید
  2. یک متن ادبی در مورد پاییز بنویسید
  3. فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری
  4. در فصل پاییز چه اتفاقاتی در طبیعت و زندگی شما می افتد ؟ توضیح دهید .
  5. یک منظره پاییزی را توصیف کنید
  6. در مورد زیبایی های فصل پاییز بنویسید.
  7. پاییز را دوست دارم
  8. پاییز را دوست ندارم زیرا...
  9. زیبایی پاییز راهی برای نزدیک شدن به خدا
  10. توضیحی :اتفاقات ، رویداد های طبیعی ، خوراکی ها و میوه های پاییز

انشا در مورد پاییز هفتم

انشا در مورد پاییز (۵)

انشا در مورد پاییز شماره یک

موضوع انشا : من فصل پاییز را دوست دارم ( متن ادبی کودگانه در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :کودکان 

مقدمه :

به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .

متن انشا:

به خیلی فصل پاییز را دوست دارم .

هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساخنن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

متن ادبی پاییز به زبان کودکانه 

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جای بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است .

انشا در مورد پاییز به زبان کودکان 

در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتغال و انار به بازار می آید .  بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسه های کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز میپزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد .

انشا پاییزی به زبان ساده 

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم ، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد . ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم . تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم .

نتیجه گیری 

پاییز خیلی خوبی ها و قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه دارد ، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود .

من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم . این بود انشای من .

انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه

انشا در مورد پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره دو

موضوع انشا : پاییز زیبا و دوست داشتنی ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان 

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم .

متن انشا:

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.

انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما !

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد.

که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش !

انشا و متن ادبی درباره پاییز 

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ،

سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. )

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، صلی لران را

فصل قدم زدن روی برگی های خشک  با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ ها .

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ن، تنها به این گناه که سرد است ؟!!

انشا درباره پاییز 

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارک که سرما بخورم !!!

بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام

و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد .

اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !!

 که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم !

بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم .

پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود.

و من عاشق مهربانی پاییزم .

متن ادبی عاشقانه در مورد پاییز 

انشا در مورد پاییز (۷)

انشا در مورد پاییز شماره سه

موضوع انشا : پاییز را دوست دارم ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

عشق بی دلیل است ... محتاج استدلال نیست ... دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه ای عاشق پاییزم

متن انشا:

پاییز را دوست دارم...

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش

بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

بخاطر شب های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

بخاطر بغض های سنگین انتظار

بخاطر اشک های بی صدایم

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

نتیجه گیری :

بدون دلیل دوست داشته باش ، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن .

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد پاییز (۳)

انشا در مورد پاییز شماره چهار

موضوع انشا : پاییز را توصیف کنید ؟ ( متن توصیفی- ادبی زیبا روان و با احساس در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده

مقدمه :

پاییز

فرش راهت می‌کند

دست‌های نارنجی‌اش را

سرخ و زرد می‌شود

از شوق

و اشک می‌ریزد

وقت دیدار

اگر در دنیایش

گام برداری

متن انشا:

پاییز فصلی است که در آن برگ های درختان به زردی می گرایند ؛

اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند.

پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند.

 پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛

چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند.

به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛

به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد.

 پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند

 همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی.

پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند.

 پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند،

و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد

انشا در مورد پاییز

پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که این بار هوس می کنی

کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند.

 پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه می دارد.

همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ،

خبر هایی که هیچ وقت نمی رسند وتو باز هم آنها را بر می داری و فوت می کنی

و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند.

آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال من ...

ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه را ، همه را خوب خوب می دانم؛

دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام .

انشا در مورد پاییز با مقدمه
2020

انشا در مورد پاییز (۶)

انشا در مورد پاییز شماره پنج

موضوع انشا : پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است

          صدای خش خش برگها...

به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و...

متن انشا:

فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و  حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.

لیکن این فصل،فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده

و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند

تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد

و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.

این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.

پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .

بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.

نتیجه گیری :

نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد

از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم .

به تعبیر زیبای حافظ
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.

انشا در مورد پاییز کلاس هفتم

انشا در مورد پاییز (۴)

انشا در مورد پاییز شماره شش

موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم .

شاخه هایت پر از کلاغ شدند

ای چنار قشنگ پاییزی

عکس خود را ببین در آیینه

واقعا که شگفت انگیزی

وقت تاریک و روشنای غروب

از کلاغان خسته سرشاری

توی فصلی که فصل بی برگیست

برگ دادی دوباره انگاری

می نشینم دوباره در ایوان

خسته و سرد و خواب آلودم

خوب می شد کلاغ من هم از

برگ های کلاغی ات بودم

متن انشا:

پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد می‌شود.

در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه می‌رویم و همکلاسی‌های خود را می‌بینیم.

پاییز فصل تلاش بیشتر دانش‌آموزان است. در پاییز روزها کوتاه‌تر و شب‌ها بلندتر می‌شود. از میوه‌های پاییز انار و نارنگی است.

در پاییز برگ درختان می‌ریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه می‌رویم صدای خش‌خش می‌دهند.

در پاییز هوا سرد می‌شود و اگر مراقب نباشیم سرما می‌خوریم. در پاییز باد میوزد و باران می‌بارد. ماه‌های پاییز مهر، آبان و آذر هستند.

انشا در مورد پاییز

پاییز فصلی است که در آن برگ‌های درختان به زردی می‌گرایند اما بعضی از برگ‌ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه‌ای می‌شوند.

بسیاری از میوه‌ها در فصل پاییز می‌رسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و...

در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کنند.
 
در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو می‌کارند.
 
در فصل پاییز روزها کوتاهتر می‌شود و شبها طولانی می‌گردد.
 

نتیجه گیری :

همه فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است .

انشا در مورد پاییز به زبان ساده برای بچه ها
انشا در مورد پاییز (۲)
 
 

انشا در مورد پاییز شماره هفت

موضوع انشا : فصل پاییز چه خوب های و بدی هایی دارد ؟

(متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز خوبی ها و بدی های آن/ در فصل پاییز ما باید چه کار هایی انجام دهیم ؟)

برای پایه تحصیلی :کودکان

 

مقدمه :

به نام آنکه هست کننده و نیست کننده ماست! انشا کوتاه خود در مورد فصل پاییز را آغاز میکنم .

متن انشا:

فصل فصل پاییز است

و هوا دارن سرد میشوند گویا فصل سرد زمستان نزدیک شده است.

برگها رو به زردی شده و مانند گلهای که در فصل بهار از درختان به زمین پروازکنان حرکت میکند،

به سوی زمین میپرد و این بار این درختان دیگر جز شاخه خشک و ساقه چیزی دیگری در آن نخواهد ماند.

درختانیکه قبلا ً دارای برگهای سبز بودند، شاخچه های گل که دارای شگوفه های زیبا بودند و طبیعت را با خود آراسته نموده بودند.

ماه قبل طبیعت را همه سبزه پوشانیده بودند و هر طرف را که چشم می انداختیم، لذت خاصی داشت؛

اما اکنون دیگر آن لذت ها باقی نمانده،

بل زردی علفها، گیاهان، درختان، سردی هوا، کم شدن زمان نورانی طبیعت

و افزایش مدت زمان تاریکی ( کوتاه شدن روز ) همه جاگزین آن خوبیهای فصل بهاری شده

که همه آن خوبی ها را از طبیعت گرفته اند.

این فصل پاییزی برای ما درس میدهد که لباسهای گرم خودرا بدوزیم و یا آنرا از بازار خریداری نماییم

تا در فصل سردتر از این ( زمستان ) که به دنبال پاییز آمدنی است بتوانیم خودرا از سرما حفاظت نماییم.

این فصل مارا وا میدارد که هیزم های زمستانی را آماده سازیم که در روزهای برفباری با سوختاندن آن خانه مارا گرم سازد.

نتیجه گیری :

بیایید ای هموطنان که درسهای این فصل را بیاموزیم

و به سخنان آن گوش دهیم و مواد لازمه که برای فصل زمستان نیاز است آماده سازیم

تا بتوانیم از سرمای بیش از حد آن خودرا حفاظت کنیم.

انشا در مورد پاییز پایه هفتم

انشا در مورد پاییز (۸)

انشا در مورد پاییز شماره هشت 

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

متن انشا:

این همه ی باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان رابه او میزنند.

خودمانیم …

تقصیر خودش است ؛

بلد نیست مثل ” بهار” خودگیر باشد

تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و

با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد …

سیاست ” تابستان ” را هم ندارد

که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد

ولی از پشت خنجری سوزناک بزند

بیچاره …..

بخت و اقبال ” زمستان ” هم نصیبش نشده

که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه ی خواهان داشته باشد !

او ” پاییز ” است

رو راست و بخشنده …

ساده دل

فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای

آدم ها بریزد،

روزی ؛

جایی ؛

لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند …

خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش رابه پای محبتش نمی‌گذارند … یکی به این پاییز بگویید

آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای …

دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی

برگ هایت می گذراند و میگذرند .

تنها یادگاری که برایت می‌ماند ” صدای خش خش برگ های‌ تو بعد از رفتن آنهاست ” ..

انشا جدید در مورد پاییز

انشا پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره نه 

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

پاییز سرد و غمگین را با همه زیبایی های اسرار آمیزش انتظار نمیکشم ، من عاشق نورم و گرما ...

ای پاییز زیبا پر از خاطرات دلتنگی من انتظار آمدنت را نخواهم کشید....

متن انشا:

پاییز بار دیگر از راه رسید

پاییز با همه ابرهای تیره اش که کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید

پاییز پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی را که نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را …

من اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم را با خودش نمی برد

چرا انتظارش را نمی کشم هیچ وقت

چرا آمدنش دلم را تیره می کند

چرا این فصل پاییز پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی تواند دلم را با خودش ببرد

نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم

نمی دانم …

انشا در مورد پاییز

نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی شود

آری پاییز که می آید خورشید از من رو بر می گرداند

گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست

چشم هایم سبزی برگ های درختان را هر روز بهانه می گیرند

آغوشم درختان خفته را نمی خواهد

پاییز انگار می آید تا بسراید دلتنگی را

پاییز انگار می آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت را با باران هایش بشوید

و تحویل بادهای پاییزیش دهد

پاییز انگار می آید تا …

پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود

نوشتن انشایی درباره پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …

پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …

پاییز که بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش

اصلا بدون آن که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییز خیس خواهد شد

و غم غریبی بر دلش خواهد نشست

برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو می توانی صدای خش خش برگ ها را به وضوح بشنوی

شاید نام پاییز را که بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه می زند بر بی رنگی شیشه،

بر چتر هایی که دو عاشق زیر آن ها پناه گرفته اند

بر موهای شاعری که می خواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد

نام پاییز را که بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می کشند

نام پاییز را که بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند

انشا در مورد پاییز

  فصل پاییز فصل دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می زند

و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد

آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می کنیم

که آن چه را که باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود

اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند

پاییز را باید نفس کشید

پاییز را باید لمس کرد

پاییز …

آه

پاییز که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن  انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

انشا در مورد پاییز هفتم صفحه 20

انشا ادبی پاییز

انشا در مورد پاییز شماره ده

موضوع انشا : شما در فصل پاییز چه کار هایی انجام میدهید ؟

(متن توصیفی در مورد پاییز/فصل پاییز چه ویژگی هایی دارد ؟ / در مورد میوه ها و خوراکی های فصل پاییز بگویید .)

برای پایه تحصیلی :کودکان -به زبان ساده

مقدمه :

این شعر پاییزی را به جای مقدمه به شما تقدیم میکنم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

حال و هوای سردِ غم رو ***به‌هم‌زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** با برگ و باد، می‌آم و می‌رم

دیگه بهم گیر می‌ده کوچه *** دلم می‌خواد! می‌آم و می‌رم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** کنار آتیشِ تو گرمم

تو قوم و خویش آفتابی! ***  چه‌قد خوشم، پیش تو گرمم

تو کوچه‌ها سری به اشک و*** به غم زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

انشا زیبا در مورد پاییز

وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬

و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم

وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده.

در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند.

در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند

و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند.

هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ٬

اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد.

انشا در مورد پاییز

فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود می آید.

پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند.

با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود

و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم.

پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬

وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود.

سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم.

پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم که لوله بخاری خریده اند و به طرف خانه در حال حرکت اند.

من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬

دوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬

و با هم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم.

شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ٬

اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم.

در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است

و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند.

پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم

چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند.

انشا در مورد پاییز

در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند.

وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند٬

ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند.

در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند

و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است.

ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند

و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند.

در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و

اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم.

آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد.

نتیجه گیری:

در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر اینطور نتیجه گیری میکنم :

فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند.

انشا درباره پاییز قشنگ 

متن ادبی در مورد پاییز

همچنین بخوانید :

انشا تابستان | ۷ انشا در مورد فصل تابستان + تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا در مورد روز بارانی | ۵ انشا درباره توصیف یک روز بارانی + صدای باران

انشاء در مورد اول مهر | ۳ انشاء زیبا با موضوع اول مهر و شروع مدارس

انشا روز دانش آموز | 5 انشا و تحقیق در مورد 13 آبان روز دانش آموز

انشا در مورد شب یلدا ، شب چله + متن انشا و مـقـالـه کامل برای شب یلدا

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد ( مختلف ) به انتخاب خود دانش آموز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
گروه نویسندگان